سهم‌های در خطر!

حدود دو هفته است که موضوع بحران اقتصاد جهانی با محوریت اقتصاد آمریکا، به سرخط اصلی اخبار و تحلیل های اقتصادی تبدیل شده است. پیشتر نیز نگرانی هایی جدی به خاطر جنگ تجاری وجود داشت اما از دو هفته قبل با فراگیر شدنِ پدیده معکوس شدن بازدهی اوراق قرضه در بسیاری از کشورهای جهان، موضوع بسیار جدی تر شده است. وال استریت و برخی بورس های اروپایی به سرعت به این موضوع واکنش نشان دادند و طی روزهای میانی آگوست (چهارشنبه و پنج شنبه 14 و 15 آگوست) افت شدیدی را تجربه کردند. بازار سرمایه کشورمان نیز به طور جزئی به این موضوع واکنش نشان داد. اما واضح است که ابهامات و سوالات بسیاری راجع به آینده وجود دارد. احتمال وقوع رکود چقدر زیاد است؟ زمان وقوع رکود احتمالی چه زمانی است؟ اثر آن بر بازار سرمایه کشور چیست؟ کدام گروه ها تحت تاثیر قرار خواهند گرفت؟ و سهامداران بورس ایران باید چه تدابیری را برای در امان ماندن از آثار منفی این بحران احتمالی بر سهام خود پیش بینی کنند؟ در ادامه شواهد و سناریوهایی در پاسخ به این سوالات ارائه می دهیم.
  احتمال رکود چقدر زیاد است؟
همه متفق القول هستند که فعلا فقط نشانه هایی بروز کرده است که عمدتا در بازارهای مالی است و به صحنه حقیقی اقتصاد رسوخ نکرده است. به جز آلمان که نشانه هایی از رکود در آن ظاهر شده است، دیگر کشورها فعلا در حال رشدند و وضعیت در اقتصاد آمریکا، از میانگین هم بهتر است. با این حال، وضعیت خوب فعلی، چیزی را درباره آینده تضمین نمی کند. اکونومیست در شماره اخیر خود نوشت: « تاکنون رکود تنها یک ترس بوده است و نه یک واقعیت. اقتصاد جهان هنوز در حال رشد است، هرچند با گام‌هایی کندتر از ۲۰۱۸». این نشریه معتبر اقتصادی، همچنین تصریح کرد که «در بازارهای امروز اما جو حاکم، همانند یک دهه اخیر، کوته ‌بینی نیست بلکه دلهره است، دلهره‌ای که روزبه‌روز فزونی می‌گیرد».در این باره، بانک آمریکا هشدار داد که اقتصاد آمریکا با احتمال یک در ۳، ظرف یک سال آینده به رکود فرو خواهد رفت. میر، رئیس اقتصاددانان این بانک، در یادداشتی نوشت: سه شاخص از پنج شاخصی که بانک برای ردیابی چرخه‌های رشد و رکود تجاری استفاده می‌کند، دقیقا به سطحی رسیده‌اند که قبل از رکود قبلی به آن رسیده بودند.

  زمان رکود؟


نکته مهم بعدی این است که این رکود احتمالی چه زمانی رخ خواهد داد؟ متون نشان می دهد که طی دوره های قبلی، رکود بعد از حدود 18 ماه از زمان معکوس شدن نرخ بهره رخ داده است. البته همه می دانیم که بازارهای مالی این مسئله را پیش خور خواهند کرد. طبیعتا هرچه احتمال وقوع چنین رکودی بیشتر شود، بازارها هم به آن واکنش نشان می دهند.. قیمت نقدی (spot prices) کالاهای اساسی نیز اگرچه تا تضعیف تقاضای واقعی بر اثر رکود، سقوط نخواهد کرد اما قیمت های آینده (futures prices) که اصولا به صورت کاغذی تعیین می شوند، به مرور تحت فشار قرار می گیرند و قبل از وقوع بحران، منفی خواهند شد. بنابراین باید منتظر بود تا بازارها خیلی زودتر، مثلا از اواخر امسال به استقبال بحران احتمالی پیش رو بروند. اما این موضوع بازار سرمایه را با چه کیفیتی تحت فشار قرار خواهد داد؟

  اقتصاد ایران و بحران جهانی
واقعیت این است که اقتصاد کشورمان، همبستگی بسیار کمی با اقتصاد جهانی دارد و معمولا به صورت جدی تحت تاثیر بحران های بین المللی قرار نمی گیرد. شاهد مثال آن، بحران 1973 و همچنین بحران 2007 است. البته بحران اقتصاد جهانی معمولا باعث کاهش قیمت نفت می شود و این مسیر، مهم ترین کانال تاثیرگذاری اقتصاد جهانی بر اقتصاد ایران است. بنابراین برای صنایع داخلی، انتظار تحول منفی از این رهگذر ضعیف است.
اما شرکت های صادراتی یا شرکت هایی که نرخ محصولات آن ها در داخل تابع فرمول ها و قیمت های بین المللی است، با شدت بیشتری تحت تاثیر رکود اقتصاد جهانی قرار خواهند گرفت. گروه معدنی، گروه فولاد و فلزات و گروه پتروشیمی مهم ترین گروه هایی هستند که تحت تاثیر افت قیمت های جهانی قرار خواهند گرفت. در ادامه برخی از نمادهای مربوط را بررسی می کنیم.

  تاثیرپذیری گروه های مختلف بازار سرمایه
چنان چه گفتیم، گروه های فلزات، معدنی و پتروشیمی، بیش از همه تحت تاثیر قیمت های جهانی هستند. در ادامه وضعیت این گروه ها و همچنین برخی از نمادها را بررسی می کنیم.

  گروه فلزات رنگی و سایه قیمت های حداقلی 2008
 فلزات رنگی در دوره قبلی رکود جهانی، تقریبا تا محدوده نصف قیمت فعلی سقوط کردند. مثلا در دور قبلی رکود اقتصاد جهانی قیمت روی تا حدود 1100 دلار هم افت کرد. هم اکنون قیمت روی تقریبا دوبرابر این مقدار و حدود2300 دلار است و در سال 2018 تا 3500 دلار هم رشد کرده بود. در صورت افت نرخ ها تا محدوده سال 2008 و 2009 (آستانه رکود جهانی پیشین) سود سرب و روی کاران بورسی به صورت جدی تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. به طور مثال، فاسمین را در نظر بگیرید که با نرخ های کنونی، قیمت تمام شده محصولش حدود 10 میلیون تومان است و آن را 30 میلیون تومان می فروشد. اگر نرخ جهانی سرب و روی نصف شود با یک قاعده سرانگشتی ( و نه چندان دقیق) سود ناخالص فروش صفر نمی شود اما حاشیه سود ناخالص 75 درصد کاهش می یابد. البته این تحلیل سطح صنعت است و باید تحلیل سطح بنگاه و سطح اقتصاد کلان را هم در نظر گرفت. مثلا همین فاسمین حجم زیادی از موجودی انبار خود را در سال جدید فروخته است یا این که در سطح کلان، نرخ دلار محاسباتی مناسب تری دارد. با همه این ها در صورت وقوع رکود جهانی، سود شرکت در سال 99 با افت رو به رو خواهد شد. وضعیت سطح صنعت برای دیگر نمادهای گروه فلزات رنگی (سرب و روی و مس) از جمله، فسرب، فملی، فرآور، فباهر، فنوال و ... نیز می تواند مشابه باشد. البته تحلیل سطح بنگاه می تواند سرنوشت متفاوتی برای هر نماد رقم بزند.

  فولاد و فلزات؛ فعلا همه چیز خوب است
بر خلاف گروه فلزات رنگی که هم اکنون نسبت به چهار ماه قبل افت قابل توجهی در قیمت ها تجربه کردندو چشم انداز افت بیشتری هم در صورت وقوع رکود وجود دارد، درباره فولادسازان، فعلا وضعیت بهتر است. نرخ فروش باثبات است و با صرف نظر از احتمال رکود، ریزش قابل توجهی انتظار نمی رود. به طور کلی، نرخ های فولاد و فلزات غیررنگی، معمولا با سرعت کمتری کاهش می یابد اما در هر حال، انتظار برای رکود، می تواند این صنایع را نیز با مازاد عرضه روبه رو کند. طبیعتا در این جا نیز باید به تحلیلی سطح بنگاه به صورت مجزا پرداخته شود. مثلا فولاد کاوه، طرح های توسعه ای قابل توجهی در دستور کار دارد که ظرفیت تولید را تا پایان 99 می تواند تا دوبرابر رشد دهد. لحاظ کردن آثار این موضوعات بسیار مهم است. نکته مهم دیگر در خصوص فولادسازان آن است که معمولا نرخ خرید مواد اولیه و نرخ فروش محصولات، تابع یک فرمول مشخص است و با تغییر (کاهش/افزایش) دیگری نیز تغییر می کند. این موضوع نیز می تواند آسیب پذیری فولادسازان از رکود احتمالی پیش رو را کمتر کند.

  معدنی ها
معدنی های بورسی، هم اکنون فروش صادراتی خیلی زیادی ندارند اما با تحولات جهانی، نرخ داخلی آن ها نیز تحت تاثیر قرار می گیرد. البته الان قیمت سنگ آهن و کنسانتره خوب است و چشم انداز 98 شرکت ها نیز مناسب است اما رکود می تواند این صنعت را نیز تحت تاثیر جدی قرار دهد. هم اکنون با قیت حدود 100 دلاری،  تولید هر تن سنگ آهن حدود 700 هزار تومان حاشیه سود ناخالص ایجاد می کند. اما چشم انداز افت قیمت ها تا نصف این مقدار (50 تا 60 دلار) هم وجود دارد. البته کگل، کگهر، کچاد و کنور ویژگی های خاص خود را هم دارند که باید بررسی شود.

  پتروپالایشی و نحوه تغییر قیمت مواد اولیه
در تحلیل تمام گروه های متاثر از رکود احتمالی اقتصاد جهانی، توجه به این نکته ضروری است که هرچه صنایع به ابتدای زنجیره نزدیک تر باشند، اثرپذیری بیشتر و هرچه به سمت صنایع میانی بیایند، تاثیرپذیری کمتری خواهند داشت. چرا که درباره صنایع میانی، در صورت افت قیمت ها، قیمت محصولات و مواد اولیه با هم افت کرده و اگرچه سود مقداری کاهش می یابد اما حاشیه سود ناخالص می تواند ثابت بماند. این موضوع درباره پالایشی ها وپتروشیمی ها با قدرت بیشتری برقرار است. اگرچه رکود اقتصاد جهانی، می تواند در وضعیت فعلی (و با ثبات سایر شرایط مثل عرضه نفت شیل و سیاست های اوپک) ضربه بزرگی به قیمت نفت بزند اما همه می دانند که سود شرکت های پالایشی و برخی پتروشیمی ها، در واقع، وابستگی مستقیم به قیمت نفت ندارد. مثلا درباره پالایشی ها آن چه مهم است کرک اسپرد یا همان فاصله قیمتی یک بشکه نفت و یک بشکه فراورده (بنزین، نفت کوره، گازوئیل و ...) است. گاهی ممکن است با وجود افت قیمت نفت، قیمت بنزین و فراورده ها بالا بماند و لذا کرک اسپرد و سود پالایشگاه ها هم رشد کند. دربا ه پتروشیمی ها هم کم و بیش همین طور است؛ آن ها محصولاتی مثل نفتا، گاز و...  را دریافت و تبدیل به محصولات مختلف (متانول، آروماتیک ها، اتیلن، آمونیاک، پی وی سی و ...) می کنند. افت قیمت نفت قیمت هر دو را کاهش خواهد داد؛ هم مواد اولیه و هم محصولات که البته ممکن است کاهش همگن نباشد. البته صنایعی که به نحوی از رانت محصولات ارزان داخلی (مثل خوراک گاز) استفاده می‌کنند و وابستگی نرخ های فروش مواد اولیه به بازارهای جهانی کم است، تاثیرپذیری منفی هم به شدت زیاد است. در این رابطه باید شرکت های اوره و آمونیاک ساز (شپدیس، شفن، شخارک، خراسان و ...) را با دقت بررسی کرد. البته الان همه چیز خوب و نسبت قیمت به درآمد اکثر نمادها جذاب است اما ممکن است چشم انداز 99 این گونه نباشد.
 
  5 نکته مهم؛ از پیش خور اخبار بد تا افق زمانی
با وجود تمام توضیحات فوق، نکات مهم دیگری هم وجود دارد که باید درباره گره های فوق مدنظر قرار گیرد.
۱. بازار درباره نمادهای بزرگ صادراتی، خود را با بدترین شرایط تطبیق داده است. مثلا ملی مس که در بهار امسال 40 تومان سود ساخت هم اکنون در قیمت 415 تومان معامله می شود. این بدان معناست که بازار فرض کرده است، فملی طی سه فصل بعدی در مجموع به اندازه بهار سود بسازد؛ یعنی عملکرد در فصول بعدی به یک سومِ بهار کاهش یابد. درباره بسیاری دیگر از سهم های بزرگ، شرایط نسبتا مشابهی برقرار است.
۲. از نظر افق زمانی، به احتمال زیاد، آثار وقوع رکود جهانی، در عملکرد سال 99 شرکت ها عیان خواهد شد. چرا که اکنون نیمی از سال گذشته و قیمت اکثر کالاهای اساسی، با وجود افت نسبت به ابتدای سال، در سطوح مناسبی است. ضمنا نرخ ارز نیمایی هم طی امسال بیشتر از سال قبل است، بنابراین سوددهی، حتی می تواند بهتر از 97 باشد. اما چنان چه قیمت های جهانی از انتهای سال جاری میلادی به صورت معناداری افت کند، می توان انتظار داشت که عملکرد سال 99 برخی از شرکت های صادراتی به صورت جدی تحت تاثیر قرار بگیرد. برخی قیمت پایین سهم هایی مثل فولاد و فملی با وجود سودسازی مناسب در بهار امسال را متاثر از چشم انداز سال های آینده می دانند و نه سود سال 98.
۳. در تحلیل ها، رشد هزینه های شرکت ها را نیز در نظر بگیرید. معمولا شوک تورمی حاصل از جهش ارزی، با تاخیر در هزینه تمام شده شرکت ها ظاهر می شود.
۴. چنان چه در بررسی گروه ها تاکید و مثال هایی ذکر شد، نمی توان از تحلیل سطح بنگاه شرکت ها چشم پوشید و صرفا بر اساس تحلیل صنعت معامله کرد. به عنوان مثال دیگر، از گروه معدنی، کمنگنز را در نظر بگیرید که می تواند اثر منفی از رکود جهانی بگیرد. با این حال اثر کشف رگه های سرب و روی در برخی معادن این شرکت، می تواند آثار منفی آن موضوع را تا حدودی خنثی کند. علاوه بر آن ترکیب فروش داخلی-صادراتی هم در شرکت هابه صورت مجزا باید بررسی شود.
۵. در نهایت این که در شرایط فعلی، اصل تنوع سبد سهام بسیار کلیدی تر از قبل است. منطقی آن است که کمتر از 50 درصد از سرمایه خود را در شرکت های کامودیتی محور (فلزات، معدنی ها و پتروشیمی) سرمایه گذاری کنید و بقیه را به خرید سهام شرکت هایی که فروش داخلی دارند، اختصاص دهید.