علی اصغر نیکو اقبال اقتصاددان در گفت وگو با همدلی مطرح کرد وعده‌هایی یارانه‌ای بر تصور جهل مردم استوار است

همدلی| رضا نحوی-هر چه به روز انتخابات نزدیک می‌شویم، شعارهای برخی کاندیداها جذاب‌تر می‌شود؛ شعارهایی که به اعتقاد برخی تحلیلگران، به شکلی ناخودآگاه اذهان عمومی را به شکلی همگون هد ایت کرده و از این طریق شکلی نوین از مهندسی نرم اذهان در مقابل مهندسی سخت ایجاد می شود. از میان این شعارها و وعده‌های انتخاباتی، می‌توان به ایجاد 5 میلیون شغل، افزایش درآمد کشور تا 2.5 برابر و پرداخت 250 هزار تومان در ماه به هر جوان بیکار توسط برخی کاندیداها اشاره کرد. انتزاعی مخرب در چنین شعارهای پوپولیستی نهفته است که مصداق عینی اش تجربه چاپ بدون پشتوانه اسکناس در دولت قبل است. چاپ اسکناس سمی هیچ‌گونه ارزش افزوده و مازادی واقعی ندارد، از این رو می‌توان انتزاع نهفته در چنین شعارهایی را مخرب دانست. این‌که این وعده‌های انتخاباتی تا چه اندازه قابلیت عملیاتی شدن دارد و یا این‌که اجرای آن، چه پیامدهایی برای کشور به‌دنبال خواهد داشت، جای سوال دارد. در همین رابطه علی اکبر نیکو اقبال اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفت و گو با همدلی در پاسخ به این سوال که محل تامین اعتبار 6میلیون شغل کجاست، اظهار داشت: فقط بخش بسیار بسیار کوچکی از مسئله ایجاد مشاغل، چه سالی 10 هزار و چه سالی 100 هزار و چه سالی 1 میلیون نفر، به تامین منابع مالی بر می گردد. شما برای ایجاد یک کارگاه کوچک، نیاز به ثبت شرکت و گرفتن انواع و اقسام مجوزها دارد. این اقتصاد دان ادامه داد: در ایران، طبق روال جاری و گفته وزیر اقتصاد برای هر یک از این کارها و راه اندازی یک کارگاه کوچک، چندین ده هزار و چندین سالی بایستی هزینه و کار کنید. راه اندازه پروژه ها بطور متوسط در سطح بین المللی 6 سال و در ایران 9 سال طول می کشد. وی افزود: به علت بوروکراسی و فساد اداری در ایران، این عملیات به طور متوسط 30 در صد هزینه تمام شده تولید را در ایران و در مقایسه با رقبای جهانی بالاتر می برد. با هر هزینه تمام شده ای برای این کارگاه، کشورهای پیشرفته صنعتی از طریق دامپینگ و قاچاق، حداقل با نصف و حتی یک سوم قیمت و با کیفیت بسیار بالاتر، محصولات مشابه را وارد ایران می کنند و این کارگاه و یا هر کارخانه دیگری در ایران را، ورشکست می کنند و این سرنوشت تولید و اشتغال در ایران است .
در ادامه مشروح این گفت وگو از نظرتان می‌گذرد:
جناب دکتر به شکلی مفصل بفرمائید وعده افزایش یارانه و ایجاد شغل توسط نامزدهای ریاست جمهوری تا چه اندازه بستر عملیاتی شدن دارد؟
من در گفت و گویی که در روزهای گذشته داشتم عرض کردم به قدری این حاتم بخشی‌های برخی کاندیدها عجیب و غریب است که به افسانه دون کیشوت شباهت دارد. ما چرا از گذشته یاد نمی‌گیریم. مابیش از سی سال است که با سیاست‌های مازاد تورمی مواجه ایم و دولت‌ها هزینه‌های بسیار زیادی که هیچ اثربخشی هم برای تولید و اشتغال و... نداشته را دنبال کرده‌اند. حتی خود آقای روحانی هم در این دوران چهارساله نتوانست این یارانه‌های دولت نهم و دهم را به یارانه‌های تولیدی تبدیل کند. با این حال این دولت یارانه‌ها را به همان صورت سابق نگاه داشت. در کل این اشتباهی است که دائما در حال انجام است و شما هیچ نظریه توسعه اقتصادی را نمی بینید که یارانه‌ها را برای تمام یک ملت تجویز کند.


در هیچ جای دنیا چنین سیاست‌گذاری حمایتی سابقه نداشته است. چنین طرحی معمولا برای دهک‌های کم‌درآمد، آن هم برای مدتی معین تجویز می‌شود. از همه مهم‌تر این‌که سیستم یارانه‌‌ای باید به سمت تولید رهنمون شود. این در حالی است که در سال‌های گذشته بسیاری از صنایع ما که 70درصد آنها دارای شهرت بین‌المللی بودند و تولیدشان بالا بود، در حال حاضر تعیطیل شده‌اند. سوال من این است شما با کدام بودجه می‌خواهید یارانه‌ها چند برابر افزایش دهید.
اولا ما یک بودجه دولتی جاری داریم که ثابت است و هر ساله هم 10تا20درصد به آن اضافه می‌شود؛ دیگر اینکه بودجه‌ ناچیزی (در حدود 20درصد) برای بخش عمرانی (مثل آنچه در بودجه 96پیش‌بینی شده) در نظر گرفته شده که آن هم به شکلی قطره‌ای پخش می‌شود و با این پخش قطره‌ای بودجه، در اغلب موارد، شاهدیم که پروژه‌های عمرانی به اتمام نمی‌رسند و از سویی با حجمی از بدهی‌های دولت به پیمان‌کاران مواجه‌ایم. در چنین وضعیت اسفناکی کاندیدهای ریاست جمهوری حاتم بخشی‌های عجیب و غریب می‌کنند که اصلا اجرای آن غیر ممکن است.
جناب دکتر می‌خواهم روی همین نکته تاکید کنم. در سال 84 گفتمانی پوپولیستی شکل گرفت که از طریق وعده‌هایی جذاب، جریان مسلط سیاست و اقتصاد کشور شد. حالا هم به نظر می‌رسد برخی از نامزدها با استفاده از مولفه‌های همین گفتمان، در حال پیش‌برد اهدافشان هستند. آنها با انتقاد از عملکرد دولت کنونی شعارهای جذابی چون ایجاد چند میلیون شغل و افزایش چند برابری یارانه‌ها را مطرح می‌کنند، که احتمالا می تواند در سبد آرای شان تاثیر گذار باشد. آنها می گویند اقتصاد در مسیر درستی قرار ندارد ولی از آن طرف از آسیب شناسی اجرای هدفمندی یارانه‌ها و آزاد سازی قیمت‌ها (به عنوان میراث دولت قبل) سر باز می‌زنند؛ درباره این تناقض گفتاری مخالفان و نتییجه آن در اقتصاد بگویید؟
در حقیقت کسانی که این حاتم‌بخشی‌ها را سر می‌دهند احتمالا تصور نوعی جهل عمومی را مبنای کارشان قرار داده‌اند. آنها با این پیش‌فرض که جامعه حافظه تاریخی ندارد، کارزارشان را آغاز کرده‌اند. از این رو شاهدیم که مثلا نامزدی که یک تکنو‌کرات بود و حامی بخش از بورژوازی تازه شکل گرفته در دهه 70 شمسی، چگونه به کاندیدی طرف‌دارعدالت توزیعی و حمایت شبه مارکسیستی از طبقات محروم بدل می‌شود.
تاریخ ما نشان می‌دهد که تورم شکل گرفته در اوخر دهه 80 و اوایل 90 چه بلایی سر کشور آورد. همان گونه که آقای روحانی گفته، دولت یک بودجه مالیاتی دارد و یک بودجه نفتی. این در حالی است که همه درآمدهای حاصله از این بودجه‌ها پیش‌فروش شده است.
شما سه برابر کردن یارنه ها که 150هزارتومان می شود را ضرب تعداد متقاضیان کنید از سویی برای بیکاران که تعدادشان بین 5تا 12 میلیون است ماهانه250هزار تومان در نظر بگیرید. اگر همه این آمار و ارقام را ضرب کنیم ، بودجه‌ای حاصل می‌شود که اساسا در دسترس نیست. این شعارها وجهی انتزاعی دارند که اگر اعمال شوند تنها از طریق بانک مرکزی و چاپ پول بدون پشتوانه مقدور می‌شوند. در حال حاضر یک خطر بسیار بزرگی که در کمین اقتصاد است این است که منابع بسیار بزرگی به صورت نقدینگی و چاپ پول و به شکلی بالقوه و پنهان شده وجود دارد که با یک جرقه اگر آزاد شود تورم‌های وحشتناک ایجاد خواهد کرد. در شرایطی که دولت حاضر، با سیاست‌های انقباظی تلاش کرد تا از گسترش بحران ایجاد شده جلوگیری کند و نرخ تورم را با ثبات و به 10درصد برساند، با حاکم شدن گفتمان‌های پوپولیستی، همین دستاوردهای نه چندان بزرگ هم برباد خواهد رفت.
نباید فراموش کنیم که تبعات ابعاد بحران ایجاد شده در سال‌های گذشته که به دلیل سوءمدیریت مسئولان دولت وقت و محاصره اقتصادی، هنوز که هنوز است، وجود دارد.
با این همه حجم قاچاق، تعطیلی تولیدی‌ها و عدم سرمایه گذاری خارجی عملا دیگر برای اقتصاد جانی باقی نمی‌ماند. آنها باید توضیح دهند که چه برنامه‌‌‌ای برای زنده کردن 70درصد شرکت‌های ورشکسته و متوقف شده در تولید دارند. باید توضیح دهند که چه برنامه‌ای درباره بحران نظام بانکی دارند. حتی خود آقای روحانی که مسیر را درست انتخاب کرده هم در این راه با چالش‌های فراوانی مواجه است، چه برسد به سایرینی که با وعده و‌وعیدهای پوپولیستی و مخرب تلاش می‌کنند به پاستور راه یابند. باید از آنها پرسید چه برنامه‌ای برای تولید دارند. هرچند که تبعات انجام شدن وعدهایی درباره افزایش یارنه بیش از پیش تولید را تضعیف می‌کند.خوب شما می‌خواهید با دادن یارانه‌های 150 تا250هزار تومانی قدرت خرید مردم را بالا ببرید ولی سوال این است که چه کسی باید تولید کند.
درباره وعده شغلی آقای قالیباف که از آن وعده‌های جذاب هم هست بفرمائید که این شعار تا چه حد می‌تواند عملیاتی شود؟
معمولا می‌گویند سه تا جنس شعارداریم. شعار کوچک، شعار بزرگ و آماری و من نمی‌دانم چنین وعده‌ای را در کدام طبقه بگذاریم. برای ایجاد این تعداد شغل نیاز است که رشد اقتصادی 26 درصد باشد. رشدی که در هچ کجای جهان اتفاق نیفتاده است. این همه نهادهای بین المللی مثل صندوق بین المللی پول رشد اقتصادی ایران در سال 96 را بین سه تا چهار درصد پیش‌بینی کردند و با این رشد رشد اشتغال بسیار کوچکی می‌تواند ایجاد شود و این یک واقعیت آماری است، یعنی هر کسی بخواهد این واقعیت را نادیده بگیرد به قول شما می خواهد پوپولیستی و ابزاری عمل کند. باید از نامزد‌های محترم پرسید چگونه می‌خواهید رشد 26درصد اقتصادی ایجاد کنید، وقتی رشد تولید ناخالص ملی تشکیل شده از مصرف دولت و بخش خصوصی، سرمایه گذاری بخش خصوصی و دولتی و صادرات. وقتی نگاهی آماری به همه این حوزه‌ها داشته باشید هر کدام سه یا چهار درصد شاید رشد داشته‌اند. دراین میان نفت هم چهار یا پنج درصد رشد داشته است. این در حالی است که سال گذشته توانستیم سهمیه خود را در اوپک به دست بیاوریم و برای امسال اجازه نخواهیم داشت سهمیه خود را افزایش دهیم در نتیجه اگر افزایش قیمتی هم باشد ناچیز است. در بخش سرمایه گذاری هم که 5یا6درصد بیشتر رشد نداشته‌ایم که این 5درصد برای استهلاک صنایع ما هزینه می‌شود. و جایی که ما نیاز به سرمایه‌گذاری‌های 200میلیارد دلاری برای بخش نفت و پتروشیمی داریم، می بینیم که کسی برای سرمایه‌گذاری اعلام آمادگی نکرده است.حالا شما فرض کنید کسانی بیایند که رابطه خوبی با جهان ندارند، در این شرایط چگونه ممکن است سرمایه‌گذاران بین المللی با این میزان از ریسک، عدم شفافیت و بورکراسی پیچیده حاضر شوند در ایران دراین بخش‌ها سرمایه گذاری کنند.
نکته بعد آن که، اقتصاد ما بهشت روی زمین واردات کالاهای خارجی شده است. خوب برای چه تولید کنندگان خارجی دلیلی ببینند برای سرمایه گذاری حضور پیدا کنند. آنها زمانی برای سرمایه گذاری در ایران حریص می‌شوند که ما جلوی واردات شان را بگیریم. باید در نظر داشته باشیم که اقتصاد زنجیره‌ای بهم پیوسته است. وقتی یارانه‌ها را افزایش داده و منابع را به آن اختصاص
می‌دهیم و یارانه ها را به سمت تولید سوق نمی دهیم ناگزیریم به سمت واردات بی رویه سوق پیدا کنیم.
نامزدهای مخالف دولت همه مشکلات اقتصادی را به پای دولت می‌نویسند تا چه اندازه این انتقادات مبتنی برواقعیت است؟
وضعیت پیچیده‌تر از این حرف‌ها است. بی تردید دولت کنونی تا جایی توانایی انجام اصلاحات بنیادین را دارد. نمی‌شود یک گروه خاص را مقصر همه مشکلات اعلام کرد. من در مقالاتی که نوشته‌ام به این مورد اشاراتی داشته‌ام. واقعیت این است که تا زمانی افراد و گروه‌های مختلف از منافع گروهی خود دست نکشند و منافع ملی را در نظر نگیرند، این اقتصاد روی سعادت و رستگاری را نخواهد دید. تا جایی که گروه‌های موازی با دولت و مجموعه دولت به این قاعده تن ندهند در بر همان پاشنه قدیمی خواهد چرخید.
آقای روحانی در مناظره چند روز پیش خیلی کوتاه از انحصارطلبی و رانت سخن گفتند. به نظر می‌آید سخن ایشان موید حرف شما باشد
دقیقا همین طور است. چند سال پیش نمایشگاهی برگزار شده بود که در آن تعداد اسکله‌های کالاهای وارداتی معرفی می شدند. واقعیت این است خیلی از این اسکله‌ها دست گروه‌های خاصی است. خوب درچنین شرایطی ما با تضاد منافع گرو‌ه‌ها مواجه می‌شویم. واقعیت این است که هیچ خط مشی واحدی، هیچ راهکار واحدی برای برون رفت از بحران در اقتصاد ایران جوابگو نیست چون اساسا اقتصاد ایران از تضاد منافع و تناقض‌های دستوری رنج می‌برد. شما ببینید در مورد همین اقتصاد مقاومتی چه اندازه اظهار نظرهای گروه‌های مختلف متضاد است. هر کسی اقتصاد مقاومتی را بر اساس منافع خودش تعریف می‌کند از این رو اگر می‌خواهیم وضعیت اقتصاد را درست کنیم نمی‌توان همه بار مسئولیت را به دوش دولت گذاشت. 111 ورودی غیر‌دولتی در بنادر وجود دارد، جایی که نظارت دولتی وجود ندارد. خب چنین وضعیتی سیاست‌های دولتی درباب اشتغال را خنثی می‌کند. بگذارید پوست کننده بگویم تنها راه اشتغال این است که مسئله تولید حل شود. دولت گفت اگر 10میلیون توریست وارد ایران بشوند 4میلیون شغل ایجاد می‌شود خب این سخنی درست است. اما اینکه ایران با همه ظرفیت‌های بالقوه توریستی‌اش می‌تواند همانند ترکیه توریست‌ها را به خود جلب کند، جای سوال دارد. آیا دولت به تنهایی می تواند چنین بستری را فراهم کند؟ پاسخ منفی است. این نشان می‌دهد که در سایه تولید است که شغل ایجاد می‌شود و بی‌تردید این همه نیازمند همکاری همه گروه‌های سیاسی است.
سایر اخبار این روزنامه
جفای کلیشه فرودستان نه بوی رجایی، نه بوی بهشتی، نه بوی‌هاشمی!! نه بوی رجایی، نه بوی بهشتی، نه بوی‌هاشمی!! عواقب هیجانی‌شدن مناظره‌ها عواقب هیجانی‌شدن مناظره‌ها رمز گشایی از رفتارهای مناظراتی قالیباف رمز گشایی از رفتارهای مناظراتی قالیباف چاوزیسم و توهم مبارزه با امپریالیسم انتخابات 92 مسیر ایران را از ونزوئلا جدا کرد خالد مشعل: اسرائیل را به رسمیت نمی شناسیم حذف «نابودی رژیم صهیونیستی» از سند جدید حماس از حضور یاران در ستاد روحانی تا انتقاد شدید از شعارهای یارانه‌ای «پالس‌»های بنفش لاریجانی درمیان حمایت های کتبی و شفاهی ارکان اصول‌گرایی از رئیسی کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد روحانی در مراسم افتتاخ خط تولید دناپلاس: مردم فقط برای انتخابات نیستند به نتیجه رساندن مذاکرات شجاعت می‌خواهد کنایه‌های سنگین ظریف به مخالفان دولت شیرزاد عبداللهی مرز باریک مردم دوستی و مردم فریبی کاظم راست گفتار از مشکلات تولید فیلم «آشوب» گفت رقابت سینمای مستقل با دولت ،حکایت رقابت ویلچر و لامبورگینی است علی اصغر نیکو اقبال اقتصاددان در گفت وگو با همدلی مطرح کرد وعده‌هایی یارانه‌ای بر تصور جهل مردم استوار است