تکرار ناکامی رستمی در وزنه‌برداری سالاری که شکست

سعید آقایی

دست‌هایش را دور هالتر وزنه چفت می‌کند، وزنه را لیفت می‌کند و روی سینه می‌برد و ناگهان بدون بالای سر بردن آن را رها می‌کند و می‌اندازد. این حکایت مکرر کیانوش رستمی، سالار این سال‌های وزنه‌برداری است. مردی بعد از یک جین مدال جهانی و المپیک، ناگهان ساز مخالف کوک کرد و بدل به سولوئیست ناموزون ارکستر ورزش شد. همو که بعد از مدال‌هایش در برابر دوربین‌ها با تفرعن و خودشیفتگی ادعا می‌کرد این مدال فقط و فقط نتیجه تلاش‌های خود اوست و هیچ بنی بشری از سرمربی گرفته تا فدراسیون تا حتی مجموعه ورزش در آن ذره‌ای سهم نداشته. کیانوش به اندازه‌ای این گزاره از اساس غلط را تکرار کرد که به این باور رسید که مدال‌ها و موفقیت‌هایش نتیجه کیفیت اوست و از همین‌رو به همه پشت کرد تا تنها باشد، تنها تمرین کند و تنها وزنه بزند.
ایالت خودمختار کیانوش در این سال‌ها به اندازه‌ای خودگردان شده بود که حتی دیگر برای فدراسیون شأن و جایگاهی قائل نبود و هرگز نپذیرفت زیر بیرق کسی قرار بگیرد و همه را پس زد. از حسین توکلی گرفته تا سجاد انوشیروانی و حالا محمدحسین برخواه. همه آنهایی که روزگاری قهرمان جهان و المپیک بوده‌اند و مسیری که این روزها رستمی در آن شلتاق می‌کند را با تاخت و تاز رفته‌اند و چمدان افتخارات‌شان از کیانوش کمتر نیست. او حتی علی مرادی، وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک را به هیچ گرفت تا جزیره تنهایی‌اش بزرگ و بزرگتر شود.


مسیری که انتهای آن از دور پیدا بود و به ناکجاآباد ناکامی ختم می‌شد. ایالت خودمختار کیانوش تا بدانجا پیش رفت که حتی خانواده‌اش را هم در آن دخیل کرد آنجا که برادرش را بدون یک روز سابقه در ورزش و فردی که در زندگی‌اش حتی دست به میله هالتر نزده را به‌عنوان مربی معرفی کرد و شرط گذاشت که بدون او وزنه نمی‌زند! توریستی در قامت مربی که برای حضورش در آنهایم آمریکا 3 ماه تمام کاروان وزنه‌برداری را معطل ویزای خان داداش شدند تا سالار به وزنه زدن روی تخته رقابت‌های جهانی رضایت دهد. نتیجه این همه کج‌روی، خودمختاری و تمامیت خواهی اما سقوط آزاد و آرام رستمی از اوج بود. ستاره‌ای که ابتدا طلای جهان را از کف داد و در ادامه حقیقت در جاکارتا به او سیلی زد. آنجا که در بازی‌های آسیایی در میان بهت و حیرت اوت کرد و وزنه‌ها را یکی پس از دیگری انداخت تا اوت کند اما آقای سالار سیلی حقیقت را به هیچ گرفت و در جزیره تنهایی‌اش آنقدر ادامه داد تا این ناکامی تلخ را این بار در مقیاس جهانی و در پاتایا تکرار کند. آنجا که روی تخته جهانی، در مهار وزنه 180 کیلو سه بار پیاپی ناکام ماند، در پشت صحنه درگیری خانوادگی را جلوی دوربین‌ها عیان کرد و دست آخر روی تخته معرکه گرفت و برای داوران خط و نشان کشید تا سقوط محض و تمام عیار یک ستاره ورشکسته را به نظاره بنشینیم. سالاری که نه تنها از اسب، که حالا از اصل هم به زیر افتاده؛ یک خودویرانگری بزرگ که تنها افسوس و غبن را به همراه دارد.