پیشنهادات بن بست شکن در نیویورک


مریم سالاری / هفتمین حضور حسن روحانی در نیویورک برای شرکت در اجلاس سالانه مجمع عمومی با گفت‌وگوهای مهم سیاسی میان سران ایران و اروپا و برگزاری نشست ایران و 1+4 برای بن‌بست‌شکنی از روند اجرای توافق هسته‌ای همزمان شده است. گفت‌وگوهایی که با کوشش بی‌سابقه اروپایی‌ها برای عبور از سد مخالفت‌های جدی و بی امان مخالفان مذاکره همراه شده است و با بروز نشانه‌های امیدوارکننده‌ای فرصت ویژه‌ای را پدید آورده که می‌تواند گشایشی را برای گره‌های کور و مزمن در آن دید. از یک سو روحانی در کانون رایزنی‌های فشرده‌ای قرار گرفته که همتایانش از پاریس، برلین و لندن برای مجاب کردن او جهت برون رفت از بحران اجرای برجام به جریان انداخته‌اند و از سوی دیگر وزرای خارجه ایران و 1+4 روز گذشته میز مذاکرات خود را با پیگیری پیشنهادات جدیدی برپا کرده‌اند تا طلیعه‌های نتایج این گفت‌وگوها را در تصمیم‌های حاشیه‌ای این دوره از اجلاس سازمان ملل مشاهده کنند. بر اساس اخباری که از لابه‌لای مذاکرات پیدا و پنهان نیویورک شنیده می‌شود، راهکارهایی در دستور کار ایران و کشورهای اروپایی قرار گرفته است که بتواند به کاستن از تنش‌ها، لغو تحریم‌ها و متقاعد کردن ایران برای بازگشت به نقطه نخست اجرای برجام بینجامد.
اکنون یک احتمال برای گشایش دیپلماتیک وجود دارد، اگر که امریکا بر سر لغو تحریم‌ها و قانونی کردن آن در کنگره لجاجت به خرج ندهد مذاکراتی رهگشا در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل می‌تواند فرصت خوبی برای رفع بن‌بست کنونی فراهم کند. مذاکراتی که این سوی آن ایران برای  تبدیل اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی به قانون الزام‌آور و دائمی چراغ سبز نشان داده  است و به عبارتی دیگر پیشنهاد ۴ سال اجرای زودتر دو تا از تعهدات خود و طرف مقابل را که قرار بوده در سال ۲۰۲۳ اجرایی شود، روی میز گذاشته است. این در حالی است که به نظر می‌رسد مقامات ایرانی اگر شرایط را از سوی امریکا مناسب ببینند آماده باشند درباره بند «غروب آفتاب» و رفع نگرانی‌های احتمالی پیرامون مدت زمان اجرای برجام نیز به گفت‌وگو بنشینند. در واقع ایران این آمادگی را پیدا کرده که این تغییرات را در مقابل برداشته شدن تحریم‌ها و تأیید برجام در کنگره امریکا صورت دهد. تصویب پروتکل الحاقی در مجلس ایران در ازای برداشته شدن تحریم‌ها پیشنهادی بود که وزیر خارجه ایران پیش‌تر در سفر به نیویورک مطرح کرده بود و حالا فضای بیشتری برای گفت‌وگوهای جدی پیرامون آن مهیا شده است.
این در حالی است که تلاش‌های دیپلماتیک ، امانوئل مکرون ، رئیس جمهور فرانسه  تاکنون چشم‌انداز دیپلماتیکی از بهبود نسبی وضعیت را به تصویر کشیده است. درست است که دولت ترامپ تمایل خود را برای گفت‌وگوی بدون پیش‌شرط با ایران ابراز کرده است اما در صورتی که نشان دهد در این گفت‌وگوها گزینه لغو تحریم‌ها را روی میز خواهد گذاشت، احتمال موافقت تهران با این گفت‌وگو وجود دارد. این نکته را رئیس جمهوری ایران بخوبی در سخنان روز گذشته‌اش در صحن سازمان ملل متحد یادآور شد که «تنها راه برای گفت‌وگو، بازگشت به تعهدات است. اگر نسبت به اسم برجام حساسیت دارید، به رسم آن بازگردید و به چارچوب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، متعهد باشید. تحریم‌ها را متوقف کنید تا راه گفت‌وگو باز شود.» روحانی با گفتن اینکه «اگر به حداقل‌ها قانع هستید، ما هم به حداقل‌ها بسنده می‌کنیم. اما اگر بیشتر می‌خواهید، باید بیشتر بپردازید.» کوشید پیامش با معنای درست خود شنیده شود و استراتژی مذاکره را متناسب با الگوی برد- برد تعریف کند. مدل برد- برد در واقع نقشه راه مذاکرات هسته‌ای بود که زمینه دستیابی به برجام را هم فراهم کرده بود و حالا همه طرف‌ها  نظاره‌گر این واقعیت هستند که روحانی هدف اول و منزل آخر مذاکره مجدد را برچیدن دیوار بلند تحریم قرار داده است، به این دلیل روشن که موج تحریم‌ها سایه سرد و سنگین خود را بر همه  اجزای  زندگی مردم حکمفرما کرده است و حالا رفع آن به شرط اصلی مذاکرات ایران و امریکا تبدیل شده است. شرطی که چنانچه محقق شدن آن از سوی واشنگتن رنگ واقعیت به خود گیرد، می‌تواند نقطه عطفی برای خروج از بن‌بست فعلی باشد.


اگر بن‌بست برطرف نشود
اما فراز و فرودهای فرآیند مذاکرات بویژه در روزهای اخیر باید به قدر کافی روشن ساخته باشد که تغییر مسیر برای رسیدن به نقطه پایان تنش چه اندازه پیچیده و دشوار است. فقدان اعتماد متقابل در نتیجه گذشته تلخ فراموش ناشدنی میان ایران و امریکا وجه مهمی از این پیچیدگی است. اگر بن‌بست برطرف نشود، مقاومت ایران و تداوم تنش در منطقه احتمالاً به زنگ هشدار دیگری برای امریکا تبدیل خواهد شد و این در حالی است که ترامپ نومیدانه برای تحقق تلاش‌های خود برای پیروزی در انتخابات 2020 به پایان دادن جنگ‌ها و یک پیروزی در سیاست خارجی نیاز دارد. استراتژی فشار حداکثری امریکا در پایان راه خود است و واشنگتن اینک متوجه سوء محاسبه خود در پیگیری این سیاست شده است. دولت ترامپ دست‌کم 8 مرتبه برای انجام مذاکره رو در رو با مقامات ایرانی تلاش کرده و ایران مکرراً درخواست‌ها برای مذاکره را رد کرده و با یک عبارت ساده و قابل پیش‌بینی پاسخ آنها را داده است: «تحریم‌ها را به تعلیق درآورید تا بتوانیم مذاکره کنیم.»
ایران پیش‌تر در مواجهه با طوفان تحریم‌های امریکایی با متوقف کردن بخشی از تعهدات اصلی‌اش در چارچوب اجرای برجام نشان داده زمانی که شرایط ایجاب کند، برای از بین رفتن بن‌بست موجود تلاش خود را می‌کند. چه پیش‌بینی آن مبنی بر وقوع تنش در منطقه خاورمیانه و بروز ناآرامی در صورت تنش آفرینی نظامیان امریکایی یکی از کابوس‌های وحشتناک ترامپ را رقم زد که آغاز یک جنگ دیگر در منطقه می‌توانست همه برنامه‌های او را برای دور دوم ریاست جمهوری به نابودی بکشاند آن هم در شرایطی که ایران نشان داده که همه گزینه‌ها برای پاسخ به تهدید نظامی امریکایی‌ها در خلیج فارس را در اختیار دارد. بنابراین قابل انتظار است که رئیس جمهور امریکا این بار گوش به راهکارهای واسطه فرانسوی بسپارد که هم مؤلفه رفع تحریم‌ها را شامل می‌شود و هم بخت ترامپ برای شکستی دیگر در سیاست خارجی را می‌آزماید. شاید از این روست که ریچارد ‌هاس، رئیس اندیشکده امریکایی شورای روابط خارجی امریکا آمادگی ایران برای پذیرش اندک تغییرات در برجام  در ازای لغو تحریم‌ها را فرصتی مناسب برای ترامپ جهت خروج از مهلکه شکست سیاستش درباره برجام می‌داند.
از این سو ایران نیز با اداره ماهرانه بحران جاری با مانورهای بموقع و پیشروی‌ها و انعطاف های ضروری نشان داده که تا چه اندازه قادر است بر نیروهای بحران‌ساز فرافکن فائق بیاید. حضور رئیس جمهوری اسلامی ایران در امریکا در این شرایط خاص فرصتی استثنایی است برای مهار قوایی که تحریم ایران و در نتیجه داغ نگاه داشتن تنور ایران هراسی و تخاصم ایران و امریکا را مأموریت خود تعریف کرده‌اند. با هر معیاری که بسنجیم، روحانی می‌کوشد در این سفر پیام متفاوتی از گذشته و متناسب با تصحیح سیاست امریکا بدهد.