معترضان السیسی و رویای انقلاب

پس از خاموش شدن مجموعه آتشفشان‌های بهار عربی در جهان عرب دوباره آتشفشان خاموش قاهره این روزها فعالیت خود را از سرگرفته و فوران نموده است. مصر که به عنوان دومین کشور درگیر در بهار عربی کانون توجه و پیشتاز التهابات بهار عربی۲۰۱۱ میلادی بود اکنون دیگر بار مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفته است و مردم جهان نگران اوضاع و چالش تازه این کشور هستند. بار دیگر فراخوان در شبکه‌های اجتماعی تبدیل به همایشی روی صحنه برای عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور این کشور شده است که شواهد و قرائن حکایت از وضعیت قرمز و بغرنج مصر در ماههای آتی دارد. اعتراضات مردمی در شهرهای مختلف مصر علیه حکومت السیسی و برکناری وی از حکومت بسیار داغ شده است و در سرخط اخبار رسانه‌های جهان قرار گرفته است به طوری که پلیس برای سرکوب کردن معترضان از گاز اشک‌آور استفاده می‌کند و۲۰۰۰تن از معترضان را بازداشت کرده است. قرار است این اعتراضات که یک هفته است در مصر آغاز شده تداوم داشته باشد. به گونه‌ای که تعدادی از معترضان مقابل هتل محل اقامت السیسی در نیویورک اجتماع کرده بودند و خواستار رفتن وی از حکومت شده بودند. اکنون و پس از بازگشت وی از هفتادوچهارمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد مقابل فرودگاه اصلی قاهره تجمع کردند و پس از خارج شدن وی از هواپیمای اختصاصی خواستار کنار رفتنش از قدرت شدند. همچنین در پی تشدید بحران و اعتراضات علیه وی شاخص بورس در قاهره ۴/۴کاهش یافت و شیب سینوسی چشمگیری را رکورد زد که باعث توقف فعالیت بورس گردید. جنبش‌های مردمی در جهان عرب که با قیام تونس در اواخر سال۲۰۱۰آغاز شد و در سال۲۰۱۱ به تعداد قابل توجهی از کشورهای عربی و منجمله مصر سرایت نمود، آغازگر مرحله نوینی در حیات سیاسی و اجتماعی کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا و همچنین دگرگونی‌هایی در نظم منطقه‌ای شده است. این جنبش‌ها به لحاظ گستردگی و عمق، پدیده‌ای کاملا نوین در جهان عرب محسوب می‌شوند که در تاریخ منطقه سابقه نداشته است؛ در حالی که اغلب تغییر و تحولات در نظام‌های سیاسی منطقه در طول دهه‌ها و حتی قرون گذشته در قالب‌هایی مانند مداخله خارجی، کودتای نظامی و یا فعالیت گروه‌ها و احزاب سیاسی دارای ایدئولوژی غیربومی مانند ناسیونالیسم یا سوسیالیسم رخ داده است. این جنبش‌های نوین عمدتا بدون مداخله نظامی و بدون نقش تعیین‌کنندگی گروه‌ها و احزاب سیاسی و صرفا با تکیه بر نیرو و اراده مردمی «نظیر یمن» در جهان عرب تجلی، بروز و ظهور یافته است. در مرحله پسا بهار عربی و سقوط دیکتاتور‌های جهان عرب نظیر بن علی، منصور‌هادی، حسنی مبارک و سرهنگ قذافی باز  شاهد ناآرامی‌هایی در این کشورها مثل یمن، تونس، بحرین و بویژه اکنون مصر و لیبی هستیم که موازنه قوا را در مصر بین ژنرال السیسی و معترضان و در لیبی میان ژنرال حفتر و جناح مقابل ائتلاف نیروهای حامی دولت ملی تغییر داده است و این دو کشور را در آستانه التهاب تازه و انقلاب قرار داده است.
دولت مصر یکبار در سال۲۰۱۰ شاهد اعتراض مردم قاهره در میدان التحریر بوده است که در آن برهه تاریخی و جریان‌ساز همه عوامل دست به دست هم داد و آن شورش یکپارچه، متحد و منسجم مردمی علیه دیکتاتور مصر سبب سرنگونی حسنی مبارک گردید. در حال حاضر وضعیت در مصر شبیه همان ایام است و حتی در بعضی زمینه‌ها پررنگ تر از۱۰سال پیش است؛ مردمی که در آن برهه به مبارک معترض بودند به دلیل همکاری، روابط دوستانه و دوطرفه حسنی مبارک با آمریکایی‌ها و رژیم صهیونیستی بود و وضعیت کشور را در آشفتگی، قهقرا و بحران جدی قرار داده بود. اکنون قاهره با استیلای عربی از یک سو و اوضاع داخلی نابسامان از نظر اقتصادی و وضعیت معیشتی مردم از دیگر سو مواجه شده و دست به گریبان است و آقای سیسی علی رغم وعده و وعیدها و اصلاح ساختار و اصلاحات در بوق و کرنا هم در سیاست خارجی و هم داخلی رضایت عمومی را جلب نکرده و نارضایتی، ناخرسندی، خوداندیشی، انفعال، رکود، جو خفقان، فشار مضاعف و وضعیت روانی ناشی از دست رفتن کسب و کار و امید مردم را به جامعه مصر تحمیل و غالب کرده است. در این اوضاع ناپایدار و نابسامان و بغرنج اگر مردم فرصت پیدا کنند و به دامنه و گستره اعتراضات ادامه دهند دور از دسترس نیست و دورنمای آتی قاهره آبستن حوادث تازه و یک انقلاب جدید در کانون اعتراضات کنونی است.