روز جهانی معلم و منزلت حرفه‌ای معلمان و حقوق کودکان

یونسکو اکتبر ۲۰۱۸: حق برخورداری از آموزش یعنی حق برخورداری از یک معلم شایسته و دارای صلاحیت.
یونسکو اکتبر ۲۰۱۹: معلمان جوان، آینده این حرفه‌اند.
آموزش و پرورش ایران، ۱۳۹۸: سرباز معلمانی که طی سال‌های ۷۹ تا ۹۰  پس از اتمام خدمت سرباز معلمی‌چندماهی  با مدارس همکاری داشته‌اند به عنوان آموزگار جذب و بکارگیری خواهند شد.
از سال ۱۹۹۴ سازمان یونسکو، پنجم اکتبر برابر با سیزدهم مهرماه را روز جهانی معلم نام نهاده است و هرساله شعارهایی از سوی این سازمان با هدف حمایت از جایگاه معلمان در تربیت شهروندانی جهانی و جلب توجه دولت‌ها به این مقوله و جایگاه مهم  منتشر می‌کند.


کشورهای عضو یونسکو تمام مساعی خود را بکار می‌گیرند تا همگام با تحولات جهانی و همسو با هدفگذاری‌هایی که از سوی این نهاد انجام می‌پذیرد برنامه‌ریزی‌های آموزشی خود را طراحی و به مرحله اجرا درآورند و در این راه از تجارب کشورهای موفق در عرصه آموزش بهره گیرند.
 دو شعار اخیر این نهاد در سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ که در ابتدای این یادداشت آمده است بر دو نکته مهم تاکید دارد. نخست حق دانش‌آموزان در بهره‌مندی از یک آموزگار توانا، شایسته و دارای صلاحیت حرفه‌ای و دوم تاکید بر نقش معلمان جوان و اثرگذاری آنان بر آینده این حرفه به عنوان یک تخصص.
اما نکته شگفت ماجرا اینجاست که آموزش و پرورش کشور ما به عنوان یکی از اعضای یونسکو که متعهد به اهداف این نهاد در گسترش و بهره‌مندسازی کودکان کشور از آموزشی با کیفیت است در ادامه اقدامات چند ساله اخیر که همگی بر خلاف این هدف مهم است، دست به یک انتحار کیفی - آموزشی زده و با فراخوان و جذب افرادی که بعضا حدود یک تا دو دهه پیش به عنوان سرباز معلم با این نهاد همکاری داشته و پس از آن بطور کامل از سیستم آموزشی جدا شده‌اند تمامی‌ قواعد و استانداردهای جذب نیروی انسانی را زیر سوال برده و راهی بر خلاف تمامی ‌شعارهای بین‌المللی را در پیش گرفته است. 
در شرایطی که بخشی از افراد فراخوان شده در آستانه چهل سالگی قرار دارند و دوری از محیط آموزشی آنان را با این حرفه بیگانه ساخته است و از دیگر سو تعداد زیادی از تحصیل‌کردگان جوان و علاقه‌مند در قالب طرح‌هایی چون خرید خدمات آموزشی به بیگاری گرفته شده‌اند، پیدا کردن تحلیلی عقلانی و منطقی برای این تصمیم غیر ممکن می‌نماید. 
 آنچه در این میان بیشتر مایه تاسف است این که ظاهرا قرار نیست کسی در مقابل تصمیمات اشتباه و ضررهای جبران ناپذیر به آینده کودکان این مرز و بوم پاسخگو باشد.
شرایط فعلی آموزش و پرورش کشور حاصل تفکری اشتباه مبنی بر وجود نیروی مازاد در این نهاد است. اما چرا امروز افرادی که آگاهانه این تفکر اشتباه را مطرح کرده و بانی بحران کنونی کمبود نیرو هستند بازخواست نمی‌شوند؟ چرا در شرایط فعلی و پس از اعلام آموزش و پرورش مبنی بر جذب نیروهایی که بر عدم کارآمدی اکثریت آنها شک و شبهه‌ای نیست هیچ نهاد ناظری واکنشی نشان نمی‌دهد؟
آیا تصویب کنندگان این گونه قوانین خود حاضرند  فرزندشان در کلاسی بنشیند که علاوه بر کمبود امکانات و آمار بالای دانش‌آموزی حالا معلمی ‌بدون طی کردن هیچ دوره آموزشی  نیز تدریس را برعهده دارد؟ 
به نظر می‌رسد با وجود جمعیت تحصیلکرده جوان جامعه که متقاضی ورود به حرفه معلمی‌ حتی با برگزاری آزمون‌های استاندارد هستند این تصمیم عجیب اجحافی بزرگ در حق کودکانیست که مجبور به نشستن در کلاس‌های مدارس دولتی هستند و از طرفی چوب حراج بر منزلت حرفه‌ای معلمان است. امیدواریم عینک بهره‌وری با نگاه کارخانه‌ای از چشمان مسئولان آموزشی‌مان برداشته شود و این مهم مورد توجه قرار گیرد که حرفه آموزش متفاوت از سایر مشاغل جامعه است و هرگونه تصمیم خطا، بازی با سرنوشت و آینده هزاران کودکیست که هیچ نقشی در این تصمیمات ندارند.