گردشگری کپری ،خانه ساعتی و روغن چسبی !

چسب به جای روغن
«ببینید چه بلایی سر موتور میاد!» فیلمی در فضای مجازی پربازدید شده است که در آن تعمیرکاری عاقبت استفاده از روغن موتور تقلبی را توضیح می‌دهد. ظاهرا بعضی متخلفان سودجو با ترکیب چسب و گازوئیل اقدام به تولید روغن موتور تقلبی می‌کنند که وقتی این روغن وارد موتور و اجزای داخلی خودرو می‌شود ، آن را خراب می کند. پیش از این هم درباره این روغن‌ها بحث‌هایی شده بود که باعث وارد آمدن خسارت به خودرو و همچنین هدر رفتن زحمت تعمیرکار می‌شود. کاربری با انتشار این ویدئو نوشت: «خدا ازشون نگذره که با فروش این روغن های تقلبی باعث خرابی قطعات خودرو میشن و ما رو از کار و زندگی میندازن.»
 
 
 


آزار دادن سگ بیچاره!
هر چند وقت یک بار، ویدئوهای حیوان‌آزاری در فضای مجازی منتشر می‌شوند که خوشبختانه در سال‌های اخیر مردم و پلیس فتا با کمک یکدیگر سعی می‌کنند فرد مجرم را در اسرع وقت شناسایی کنند و به مجازات برسانند. در ویدئوی جدیدی هم که منتشر شده است، مردی با بی رحمی تمام، سگی را از گوش و دست  و پا آویزان کرده و کتک می‌زند و حیوان بیچاره ضجه می‌زند. هنوز به طور دقیق مشخص نشده که این ویدئو مربوط به کدام شهر یا استان است اما کاربران امیدوارند این مرد هر چه سریع تر تحویل مقامات قضایی شود. کاربری نوشت: «واقعا تاسف‌آوره. نمی‌فهمم در وجود این افراد به جای قلب چی قرار داره که این جوری به مخلوق مظلوم خدا آزار می‌رسونن.»
 
 
 
خانه ساعتی!
به‌تازگی خبری در فضای مجازی درباره رواج اجاره ساعتی منزل در تهران منتشر شده است. پیش از این نایب رئیس اتحادیه املاک گفته بود: «مشخص است وقتی سایتی عکس یک خانمی را گذاشته که به خیابان نگاه می‌کند و زیر آن نوشته خانه ساعتی، چه قصدی از اجاره این نوع خانه‌ها دارد»! مسئولان می‌گویند این نوع اجاره ساعتی یا یک روزه توسط مشاوران املاک یا اشخاص غیرقانونی است و کسی که می‌خواهد در شهرهای زیارتی یا گردشگری، ملکی را یک روزه یا ساعتی اجاره دهد باید از سوی اماکن و سازمان ایرانگردی و جهانگردی مجوز لازم را داشته باشد. مخالفان این نوع اجاره دادن مسکن، آسیب‌ها و جرم‌هایی نظیر اقدامات مخل امنیت یا فسادها و جرم و جنایت‌های دیگری که ممکن است اتفاق بیفتد را علت مخالفت خود می‌دانند.
 
 
 
گردشگری کپری!
گزارشی از مدارس کپری استان سیستان و بلوچستان  در فضای مجازی دست به دست شد که در آن، این مدارس را جاذبه گردشگری معرفی کرده بود وبا واکنش منفی بسیاری از کاربران همراه بود. محمد بلوچزهی بخشدار مرکزی نیکشهر، بخشداری که توئیت‌هایش از مزیت‌ها و محرومیت‌های بلوچستان هزاران بار بازتوئیت می‌شوند، به تازگی گفته معتقد است نگاهی که در افکار عمومی به مدارس کپری وجود دارد،  واقع‌بینانه نیست و مدارس کپری راهی برای جذب گردشگر است البته در صورتی که اصولی ساخته شوند. کاربران زیادی به این اظهار نظر انتقاد داشتند. کاربری نوشت: «اول بچه های خودتون رو‌بفرستین تو این مدرسه ها درس بخونن، بعد باهاشون گردشگر جذب کنین!» کاربر دیگری نوشت: «بچه ها ابزاری برای جذب گردشگر نیستن، اونا مدرسه نمی رن که گردشگر جذب بشه، می رن تا علم یاد بگیرن و زندگی!»
 
 
 
حاملگی ناخواسته یک مسئول!
«حتی یک دور هم پایان‌نامه دزدی رو نخونده!» ویدئویی از صحبت‌های یکی از استادان دانشگاه در نشستی با موضوع «سرقت هنری» در خانه موسیقی منتشر شده که مطالب جالبی در آن مطرح می‌شود. این استاد دانشگاه جریان دفاع یک مسئول از پایان‌نامه‌اش را نقل می‌کند که در دانشگاهی می‌خواسته به اصطلاح مدرک کیلویی بگیرد. ظاهرا داور پایان‌نامه این مسئول، وسط جلسه رو به استاد راهنما می‌گوید تو اصلا پایان‌نامه دانشجویت را خوانده‌ای یا نه؟ که استاد راهنما ادعا می‌کند خوانده است. داور جمله‌ای را از بین صفحات پایان‌نامه بیرون آورده که نوشته بوده: «من در زمان نوشتن این پایان نامه حامله بودم و شوهرم کمکم کرد!» بدین ترتیب مشخص شده که آن آقای مسئول پایان‌نامه فرد دیگری را که خانم بوده عینا کپی کرده و او و استاد راهنمایش حتی یک دور پایان‌نامه را با دقت نخوانده‌اند!
 
 
 
مرگ از دید استیو جابز
سخنرانی سال 2005  استیو جابز درست یک سال بعد از مبتلاشدن او به سرطان در دانشگاه استنفورد به تازگی در فضای مجازی بازنشر زیادی داشته است. استیو جابز که بنیان گذار اپل است، در تاریخ ۵ اکتبر ۲۰۱۱ در ۵۶ سالگی بر اثر ایست تنفسی ناشی از سرطان لوزالمعده درگذشت. او در این سخنرانی درباره مرگ گفته است: «به مدت 33 سال هر روز وقتی که توی آینه نگاه می کنم از خودم می پرسم اگر امروز آخرین روز زندگی من باشد آیا باز هم کارهایی را که امروز باید انجام بدهم، انجام می دهم یا نه. هر موقع جواب این سؤال «نه» باشد من می فهمم در زندگی ام به یک سری تغییرات احتیاج دارم. به خاطر داشتن این که بالاخره روزی خواهم مرد، برای من به یک ابزار مهم تبدیل شده بود که کمک کرد خیلی از تصمیم های زندگی ام را بگیرم چون تمام توقعات بزرگ از زندگی، تمام غرور و تمام شرمندگی از شکست، در مقابل مرگ رنگی ندارند.»