روزنامه ایران ورزشی
1398/07/20
18 مهر را به خاطر بسپارید
رسول مجیدیپنجشنبه 18 مهر 98 روز خوبی بود. روز مهمی بود. روزی بود که نمیشد فراموشش کرد. تیم ملی فوتبال ایران بعد از سالها توانست میزبان تمام هوادارانش باشد؛ زن و مرد، پیر و جوان. زنان ایرانی بعد از سالها به یکی از خواستههایشان رسیدند. به آزادی آمدند و در جشن پیروزی 14 گله تیم ملی در راه رسیدن به جامجهانی 2022 قطر شریک بودند. شاید هم بهتر باشد بگوییم آنها صاحبان اصلی جشن پنجشنبه بودند و این مردان بودند که در شادی زنان پرشور آزادی شریک شده بودند. پنجشنبه 18 مهر تاریخساز بود. زنهای بسیاری با اعتقادات و تفکرات مختلف، با پوششهایی که نشان میداد آن 4 جایگاه اختصاص یافته به معنای واقعی غیرگزینشی است به صندلیهای آزادی رسیده بودند و با همدیگر یکصدا شده بودند. دیگر فرقی نداشت چه کسی چه طرز فکری دارد. همه با هم نام «ایران» را فریاد میزدند. این «اتحاد» جادوی فوتبال است و ما سالها خود را از نعمت آن محروم کرده بودیم. شاید خیلیها گمان کنند که پنجشنبه فقط زنان بودند که برای اولینبار پای به آزادی گذاشتند اما در جایگاه مردان هم طرفداران زیادی بودند که برای بار نخست به استادیوم میآمدند. همسر، خواهر، مادر و یا آشنای آنها موفق شده بود بلیت تهیه کند و آنها هم برای همراهی با او به ورزشگاه آمده بودند. خیلیها با بچههای خردسالشان پای به آزادی گذاشته بودند. گرچه خانوادهها نمیتوانستند کنار هم بنشینند و از گلزنی شاگردان ویلموتس لذت ببرند اما روز پنجشنبه جو ورزشگاه آزادی به معنای واقعی کلمه خانوادگی بود. نه فحشی شنیده شد، نه ناسزایی. هرچه بود شور بود و شوق.
رسیدن زنها به آزادی البته از چشم رسانههای خارجی هم دور نماند. نسبتاً هیچ رسانه معتبر بینالمللی نبود که این خبر را بهعنوان یکی از اخبار اصلیاش مخابره نکند. تیتر اکثر رسانهها هم یکی بود: «زنان ایرانی بعد از دههها به ورزشگاه آمدند.» خیلی از رسانهها اخبارشان را از توییتر گرفته بودند و جملات کاربران توییتری حاضر در ورزشگاه را بهعنوان منبع خبر ذکر میکردند. مثلاً وبسایت بیبیسی انگلیسی از قول یکی از همانها نوشته بود: «برای سه ساعت به همه ما خوش گذشت. همه ما خندیدیم. بعضی از ما از شادی زیر گریه زدند.» این رسانه بریتانیایی با جویس کوک، یکی از مدیران فیفا هم صحبت کرده بود و از قولش نوشت: «این اتفاق فقط برای یک بازی رخ نخواهد داد. فیفا چشمش را از ایران برنخواهد برداشت.»
سایت الجزیره انگلیسی هم در مطلبی با تیتر «یک احساس خارقالعاده» نوشت: «پرچمها تکان میخورد و همه سلفی میگرفتند. بعد از اخطار فیفا، هزاران زن ایرانی پنجشنبه برای اولین بار بعد از دههها به صورت آزاد به ورزشگاه آمدند. برخی از هواداران زن پرچم سبز، سفید و سرخ ایران را روی شانههایشان انداخته بودند و در قسمت کوچکی از ورزشگاه 80 هزار نفری آزادی منتظر بازی ایران با کامبوج بودند.» این سایت قسمتی از مصاحبه یک هوادار ایرانی با خبرگزاری آسوشیتدپرس را هم در گزارشش کار کرده بود و تیتر مطلبش را هم از این مصاحبه برداشته بود: «ما خیلی خوشحال هستیم. سرانجام شانس رسیدن به ورزشگاه را یافتیم. این یک احساس خارقالعاده است.»
جالبترین گزارش را اما نیویورک تایمز نوشته بود. طارق پانجا، روزنامهنگار این روزنامه که ظاهراً پنجشنبه در تهران بوده گزارشش را اینطور آغاز کرده: «یک زن میگفت میخواسته بلیتش را بغل بگیرد و گریه کند. یکی دیگر دو دستش را دور دهانش جمع کرده بودند و موقع دیدن زمین سبز اولین فریادهایش را میکشید. بقیه روی گونههایشان پرچمشان را نقاشی کرده بودند و با موبایلهایشان از صحنهای که در آن حضور داشتند فیلم میگرفتند. وقتی تیم ملی ایران روز پنجشنبه به ورزشگاه آزادی آمد تا در راه رسیدن به جامجهانی بازی کند، توجه زیاد نه به اتفاقات زمین بلکه به بیرون از زمین و به سمت کسانی که روی صندلیها نشسته بودند جلب شد. برای اولین بار بعد از دههها، زنها اجازه داشتند بلیت بخرند و برای تماشای یک بازی در ایران به ورزشگاه بروند.»
این روزنامه در ادامه گزارشش نوشته بود: «زنها از ساعتها قبل در اطراف ورزشگاه جمع شده بودند و 2 ساعت قبل از شروع بازی روی صندلیهایشان نشسته بودند. بازی بین ایران و کامبوج، به صورت کلی حساسیت کمی دارد. ایران برای گل اولش فقط نیاز به 5 دقیقه زمان داشت. آنها نیمه اول را 7 - صفر بردند و در پایان بازی با نتیجه 14 - صفر به پایان رسید اما علیرغم ماهیت چنین مسابقهای، این یکی از مهمترین رویدادهای ورزشی طی سالیان اخیر بود چون پایانی شد بر سالها محرومیت.»