مبدع شیوه جدیدی در داستان‌نویسی

همدلی| سروانتس یکی از بنیان‌گذاران ادبیات مدرن بوده است. سروانتس در آثار خود طرز تفکر و آداب و رسوم سطوح مختلف جامعه را در نظر می‌گرفت. همانند نمایشنامه‌های شکسپیر در لندن، آثار سروانتس نیز نه تنها برای اسپانیول‌هایی با سطح فکری معمولی قابل درک بود، بلکه سلیقه‌های خاص ادبیاتی را هم راضی نگه می‌داشت. رمان دن کیشوت این نویسنده نامی که به همه زبان‌های امروزی جهان ترجمه شده است، تاثیر بسزایی در تغییر و تحولات ادبیات داستانی داشت. قسمت اول این کتاب در سال ۱۶۱۲ توسط توماس شلتون به انگلیسی ترجمه شد. داستان دن کیشوت در دیگر عرصه‌های هنر نیز سرمشقی برای هنرمندان بوده است. به طور مثال در اپراهای مختلف توسط آهنگسازان ایتالیایی، فرانسوی و اسپانیایی، در دو فیلم محصول آلمان و شوروی به ترتیب در سال‌های ۱۹۳۳ و ۱۹۵۷ و یک نمایش باله که در سال ۱۹۶۵ اجرا شد. اثر این رمان را می‌توان در آثار دیگر رمان‌نویسان قرن هجدهم و داستان‌نویسان قرن نوزدهم مشاهده کرد. درون‌مایه آن نیز الهام‌بخش هنرمندان فرانسوی قرن نوزده نیز بوده است. حتی شکسپیر یکی از طرفداران وی بوده است. در سال ۱۶۱۳ شکسپیر قطعه‌ای به نام تاریخچه کاردانیو نوشت که در آن شخصیت کاردانیو الهام گرفته از دن کیشوت سروانتس بود. شیوه مدرن داستان‌سرایی سروانتس اجازه می‌دهد تا داستان از زبان شخصیت‌ها با عقاید و زاویه دید‌های مختلف بیان شود. این سبک از داستان‌نویسی بعدها توسط منتقد روسی، میخائیل باختین «چند صدایی» نامیده شد که وی آن را یکی از ضروریات پیشرفت ادبیات مدرن می‌دانست. رمان دن کیشوت اولین رمان مدرن دنیاست. سروانتس با ترکیب طنز اسپانیایی و داستان‌های قهرمانی شیوه جدیدی در داستان‌نویسی ابداع کرد که بعدها به رمان شهرت یافت.علی‌رغم شهرت فراوان، رمان‌های سروانتس، درآمد زیادی برای وی به همراه نداشتند. با این وجود نوآوری‌های ادبی وی، داستان‌های کوتاه و پندآموزش و تنها رمان سبک عاشقانه‌اش نشان از شناخت خوب سروانتس از سلیقه کتاب‌خوانان قرن ۱۷ و تاثیر جامعه بر ادبیات دارد. سروانتس با روشن کردن تفاوت‌های دنیای درون و اطرافش، به تصویر کشیدن‌های ادبی و تاریخی تا پیش از خود را زیر سوال برد. یکی از نگرش‌های مطرح شده در دن کیشوت این است که حقایق ادبیات داستانی و تاریخی از آنجایی که بستگی به دیدگاه خواننده دارند، مدام قابل تغییرند. با توجه به اینکه سروانتس اغلب برای مقایسه تفاوت‌ها حالت‌های گوناگون را تصویر می‌کرد، این شیوه وی را «دو گرایی» می‌نامند.
این مشخصه حالت دوگانگی سروانتس باعث شد تا تحلیل‌گران قرن بیستم در مورد اهمیت آثار این نویسنده تجدیدنظر کنند. زمانی که روانشناسی فرویدی روی کار آمد باعث شد تا نظر منتقدان برای تحلیل روانشناختی ادبیات داستانی سروانتس جلب شود. تحلیل‌گران اروپایی نیز از پیش نقدهای روانشناختی ارائه داده بودند که بر دوگانگی و حس ابهام این نویسنده اسپانیایی تاکید می‌کرد. بررسی‌های فمینیستی نیز نشان داده است که سروانتس در به تصویر کشیدن زنان اسپانیای قرن ۱۷، بر خلاف هم‌دوره‌های خود حس همدلی و دلسوزی نسبت به زنان داشته است. شخصیت‌های زن آثار او در داستان‌هایش به شدت در دفاع از حقوق زنان سخن می‌گویند.تحلیل‌گران اواخر قرن بیستم روی تمایلات فکری سروانتس در مورد رخدادهای تاریخی و اقتصادی معاصر وی متمرکز شدند. اخراج موریسکوها در سال ۱۶۰۹، اصلاحات حکومتی مستعمرات اسپانیا و استثمار برده‌های آفریقایی نمونه‌ای از موضوعات در لفافه مطرح شده و جنجال‌برانگیز مطرح شده در دن کیشوت برای خوانندگان آگاه است.
ترجمه: نیلوفر شریف‌زاده
سایر اخبار این روزنامه