بودجه کاهش آلودگی هوا کجا هزینه می‌شود؟ ‍

 
 
 
 


اين روزها در حالي مردم شهر تهران با معضل آلودگي هوا دست و پنجه نرم مي‌کنند که مهم‌ترين عامل تداوم آلودگي‌ هواي اين کلانشهر، علاوه بر ويژگي‌هاي سرعت باد که در آن کمتر از 5 متر در ثانيه است و وجود کوه‌هايي که در شمال پايتخت قرار گرفته، استقرار غلط برج‌هاي مسکوني در اطراف بزرگراه‌هاي همت و حکيم و استقرار برج‌هاي بلند در منطقه 22 است که کريدور حياتي بادهاي غرب به شرق را مختل کرده‌است. بي‌شک همه کساني که در جانمايي اين برج‌ها تصميم‌گيرنده بوده‌اند، موظف هستند که به مردم تهران پاسخگو باشند که چطور اجازه چنين اشتباه فاحش مهندسي دراين منطقه حساس و استراتژيک به لحاظ زيست محيطي را داده‌اند. از سوي ديگر در دهه‌هاي گذشته ما به‌ جاي اينکه شرايطي را در مبلمان شهري تهران ايجاد نماييم که مردم به جاي استفاده از خودروهاي شخصي، داوطلبانه از وسايل حمل و نقل‌عمومي مانند بي‌آرتي و مترو استفاده نمايند، اما جذابيت را لحاظ نکرديم و متاسفانه کسي که خودروي شخصي دارد، تمايلي براي استفاده از ناوگان حمل و نقل عمومي از خود نشان نمي‌دهد. دليل اين عدم رغبت مردم اين است که ما به ايجاد مسيرهاي ايمن پياده‌راه و دوچرخه بي‌تفاوت بوديم. امروزه اگر يک شهروندي بخواهد از شمال شرق تهران به شمال غرب آن با مترو سفر کند بايد به مرکز شهر بيايد و از آنجا به سمت شمال غرب حرکت کند. ما در ساخت و مهندسي خطوط مترو چنين ويژگي‌هايي را رعايت نکرديم و ناخودآگاه مردم را تشويق به استفاده از خودروهاي شخصي کرده‌‌ايم. در چند دهه اخير مدام اتوبان ساختيم، تقاطع غيرهمسطح، تونل، پل و پارکينگ طبقاتي ساختيم و به رشد خودرو محوري در حمل و نقل شهري چراغ سبز نشان داديم. در صورتي که اگر اين بودجه‌ها را براي افزايش کميت و کيفيت ناوگان عمومي، ريل‌گذاري، افزايش ناوگان‌ها، افزايش مسيرهاي مترو و اتوبوس‌هاي جديد، ايجاد مسيرهاي ايمن براي دوچرخه سواري، راه‌اندازي دوچرخه‌هاي هوشمند نسل پنج و شش هزينه مي‌کرديم، ديگر چنين آلودگي هوا و ترافيکي را در پايتخت شاهد نبوديم. امروزه اشتباه راهبردي که در سازمان‌محيط زيست، شهرداري، نيروي انتظامي اتفاق افتاده اين است که آنها تصور مي‌کنند، براي رفع مشکل آلودگي هوا بايد به جنگ آلودگي هوا بروند در صورتي که براي حل اين مشکل بايد به جنگ ترافيک تهران بروند. زماني که اعلام مي‌شود ظرفيت معابر عمومي تهران برابر با يک ششم ظرفيت خودروهاي موجود در اين شهر است، اگر تمام خودروهاي تهران هم برقي شوند، اما بازهم مشکل ترافيک و آلودگي صوتي آن همچنان پابرجا خواهد بود. هر چند که به نظر مي‌رسد شهردار فعلي تهران نسبت به شهرداران قبل، از علم و اراده بيشتري براي تغيير مبلمان شهري از خودرومحوري به زيست‌محوري برخوردار است، اما باز ما در دو سال گذشته شاهد پيشرفت ملموسي در تغيير مبلمان شهري نبوديم. طبق اسناد موجود، سابقه آلودگي هواي تهران به 62 سال پيش باز مي‌گردد که خبرنگار روزنامه اطلاعات در تاريخ 26 آبان 1336 مقاله‌اي خطاب به شهردار وقت تهران نوشته و در آن مقاله گلايه مي‌کند که شهروندان تا به کي بايد از اين دود و دم بنالند و در سر چهارراه‌ها اسير ترافيک باشند؟ اگر اين مقاله را بعد از 62 سال، فردا دوباره در روزنامه اطلاعات منتشر کنيم، بازهم تفاوتي با آن سال‌ها شاهد نيستيم و فقط در طي اين سال‌ها براي آلودگي هوا رديف بودجه در نظر گرفتيم و کسي از سرنوشت اين بودجه‌ها خبري ندارد. بايد از مسئولان شهري و سازمان‌هايي که رديف بودجه مي‌گيرند، سوال پرسيد که اين بودجه‌ها را کجا هزينه کرده‌اند. دولت همواره نشان داده به پروژه‌هايي که علاقه دارد، پول و بودجه کافي را اختصاص مي‌دهد، اختصاص بودجه 20 هزار ميليارد توماني براي انتقال آب خزر به سمنان و 60 هزار ميليارد توماني براي انتقال آب درياي عمان به مشهد، از جمله اين هزينه‌هاست، اما براي مرگ سالانه 35 هزار نفر در کشور و پنج هزار نفر در تهران به علت آلودگي هوا هنوز تدبيري انديشيده نشده است.