امکان‌ناپذیری افزایش مبلغ یارانه

در مبارزات انتخاباتی قالیباف و رییسی (برای سه دهک) و قبل از آن بقایی اعلام کردند که یارانه را سه برابر خواهند کرد. آقای احمدی‌نژاد نیز اخیرا مصاحبه‌ای کرده‌اند و در آن بیان داشته‌اند که درآمد دولت از محل فروش اقلام یارانه‌ای حدود 100 هزار میلیارد تومان است پس چرا می‌گوید برای تامین 27 هزار میلیارد تومان پول یارانه با مشکل روبه‌رو است. آنان به سرعت به قضاوت سیاسی می‌پردازند که شرکت‌های دولتی نمی‌خواهند پولی که از فروش یارانه به دست می‌آورند را به ملت بدهند و دولت هم چون نگاه از بالا به مردم دارد، حاضر به تمکین در برابر خواست مردم نیست.
بیایید کمی در این موضوع تدقیق کنیم. درآمدهای حاصل از هدفمندی یارانه‌ها از محل بالا بردن قیمت کالاها و خدماتی است که دولت عرضه می‌کند‌ مثل بنزین. احمدی‌نژاد بنزین را از 100 به 700 تومان افزایش داد و دولت روحانی آن را از 700 به 1000 تومان در هر لیتر. این گران کردن بنزین به عنوان مثال درآمدی ایجاد کرد. مشابه همین امر در مورد دیگر اقلام نظیر آب، برق، گاز، نان و‌... نیز صادق است. وقتی احمدی‌نژاد افزایش قیمت داد، درآمدهای حاصله کمتر از پول یارانه می‌شد ولی با افزایش قیمتی که در زمان آقای روحانی رخ داده، ادعا این است که درآمدهای حاصله به مراتب بیشتر از پول یارانه شده است. به همین دلیل بقایی و حتی قالیباف و رییسی امروزه ادعا می‌کنند به سادگی می‌توانند یارانه را سه برابر کنند. واقعیت این است که این اشخاص دو نکته ساده را در تحلیل‌شان نادیده می‌گیرند؛ نکته اول تورم است. هدفمندی یارانه‌ها در سال 1389 اجرا شد و قیمت بنزین و برق افزایش یافت. معنای هدفمندی این بوده که قیمت تمام‌شده بنزین 700 تومان بوده ولی دولت همواره آن را 100 تومان می‌فروخته است. حالا دولت مابه‌التفاوت 600 تومان را از مصرف‌کنندگان نقدی می‌گیرد و به شکل یارانه نقدی به خود آنها می‌دهد. ادعای قالیباف، رییسی و احمدی‌نژاد- بقایی این است که اگر بنزین امروزه 1000 تومان فروخته می‌شود پس درآمد حاصل از هدفمندی افزایش یافته و باید یارانه هم افزایش یابد. نکته‌ای که آنها به آن توجه نمی‌کنند، آن است که از آن زمان تا‌کنون تورم وجود داشته و قیمت تمام‌شده بنزین دیگر 700 تومان نبوده و مثلا به 1000 تومان افزایش پیدا کرده است. سوال این است که آیا مابه‌التفاوت 900 تومان باید درآمد حاصل از هدفمندی حساب شود؟ اگر فرض کنیم سوبسید دولت‌ ابتدا 600 تومان بوده و بعد به شکل نقدی از مردم گرفته و به شکل نقدی به آنها پرداخت شده آیا تبدیل آن به 900 تومان به معنی افزایش سوبسید دولتی به بنزین است! اصل دادن سوبسید به بنزین غلط بوده و سیاست درست احمدی‌نژاد این بود که راهی برای حذف آن پیدا کند. همان‌طور که در کتاب پوپولیسم ایرانی به تفصیل آمده، راه‌حل میانی این بود که فعلا سوبسید اضافه نشود و ‌همان‌ 600 تومان نیز به شکل نقد به مردم پرداخت شود. این ادعا که حالا باید 900 تومان میان مردم به شکل یارانه پرداخت شود، به معنی قبول این است که حجم سوبسید به مراتب افزایش یابد و بدهی دولت به تولیدکنندگان بنزین و برق و دیگر اقلام یادشده بیشتر شود. این کار البته اشتباه مهلکی است و نباید به دام آن افتاد. وزارت نیرو مجبور است برق را از نیروگاه‌های بخش خصوصی به قیمتی که در آن تورم لحاظ شده، خریداری کند. بنابراین اگر قیمت برق در دوره روحانی افزایش یافته باشد، مابه‌التفاوت آن اتفاقا نباید صرف یارانه شود بلکه باید صرف جبران هزینه تولید آن شود و بدهی دولت افزایش نیابد! چرا‌که قرار بود نقدی کردن یارانه سازوکاری برای آشکار کردن سوبسید دولتی و نهایتا مقدمه‌ای برای هدفمند کردن و در نهایت حذف اعطای فراگیر آن باشد. اگر قرار باشد به بهانه افزایش درآمد یارانه، مبلغ یارانه افزایش یابد، دولت با مشکل انباشت بدهی به تولیدکنندگان اقلام مشمول یارانه مواجه خواهد شد. راه مستقیم این مساله نیز کاهش بودجه عمرانی است که به لحاظ اشتغال و رشد اصلا به صلاح کشور نیست. راه دیگر نیز ایجاد تورم است که آن هم به صلاح اقتصاد ایران نیست.نکته دوم این است که در گذشته بخشی از بنزین، وارداتی بود و در نتیجه دولت بابت آن دلار به خارجی‌ها پرداخت می‌کرد اما آن را در داخل به ریال و به قیمت 1000 ریال می‌فروخت. حال اگر بنزین از 700 به 1000 تومان افزایش یافته باید توجه داشت که همزمان نرخ ارز نیز از 1000 به 37000 تومان افزایش یافته است! لذا باز هم اگر نخواهیم مقدار سوبسید فراگیر دولت زیاد شود- که البته نمی‌خواهیم- نباید مبلغ یارانه افزایش یابد.
نتیجه‌گیری: بر‌خلاف آنچه در نگاه اول به نظر می‌رسد، درآمد حاصل از «یارانه افزایش یافته» را نباید متعلق به این محل دانست و لزوما هم نمی‌توان و نباید خواستار توزیع بیشتر آن و افزایش مبلغ یارانه شد!
gmail.comا@Asz9025