تریدینگ فایندر

پیکر فرهاد 14 ساله، کولبر مریوانی بر شانه های مردم تشییع شد ده‌ردت له گیانم، ئارام بخه‌وه

همدلی| ستاره لطفی- بدنی یخ زده با دهانی وامانده و دست‌های مشت شده از سرما، این عکس بی‌جان «فرهاد» 14ساله است. همه داستان فرهاد «کوه‌کُش» را شنیده‌ایم، اما چه کسی داستان فرهاد «کولبر» را می‌داند؟ فرهاد و آزاد دو برادر بودند پر از آرزوهای قشنگ، رویاهای شیرین، آزاد 17سال سن داشت، سن کنکور و بازی با درس و کتابش بود، سن عاشق شدنش بود، شاید هم عاشق بود، کسی چه می‌داند؟ اما غم نان که بیاید هم عاشقی از سرمی‌رود و هم درس و مشق از یاد.
فرهاد نوجوان آرزویش خرید یک دست لباس ورزشی بود، او فقط 14سال سن داشت، سن درس و مشق‌اش بود، سن آرزوهای رنگارنگ، سن رویاهای شیرین، فرهاد باید درس می‌خواند، باید کودکی می‌کرد، باید می‌دوید، می‌خندید، فوتبال بازی می‌کرد و از آرزوهای فوتبالیست شدنش حرف می‌زد، دست‌هایش باید برای ورزش مشت می‌شد، باید... اما سفره خالی او را راهی کوهستان برفی کرد و کوهستان هم یارش نبود. فرهاد با تمام آرزوهای کودکی‌اش در بهمن گم شد، یخ زد و بعد از 4 روز جسد بی‌جانش با مشت‌های گره خورده پیدا شد.
این دو برادر می‌توانستند درس بخوانند، بازی کنند، کودکی کنند، جوانی کنند، می‌توانستند در یک شب رویایی داماد شوند، می‌توانستند فرزندانشان را در آغوش بکشند، اما برای لقمه‌ای نان به دل کوه زدند و سرمای طاقت‌فرسای کوهستان عمرشان را ربود. جسم یخ‌زده بی‌جانشان با فاصله چند روز از هم پیدا شد.
مادر دو برادر کولبر، فرهاد را به آزاد و هر دو را به کوهستان سپرده بود، اما کوهستان امانتدار خوبی نبود، آزاد زودتر مغلوب سرمای کوهستان شد، سرما امانش را بریده بود، پایش نای راه رفتن نداشت، پیش چشم برادر کوچکتر به زمین افتاد، فرهاد کت رنگ و رو رفته‌اش را از تن به در کرد و روی برادرش انداخت به این امید که گرمایی به تن نحیف‌اش ببخشد تا مرگ را اندکی دور کند و خود برای یافتن نیروی کمکی به دل کوهستان برفی زد، مسافت کمی مانده بود تا به جاده و شهر مریوان برسد، اما کوه او را هم در آغوش سرد خود کشید تا پدر و مادر پیر و ناتوان آزاد و فرهاد خسروی بمانند با سفره‌ای که دیگر نان‌آور ندارد و جسدهای یخ‌زده‌ فرزندانی که برای تکه‌ای نان جان باختند. این اتفاق شهر مریوان و مناطق کردنشین را تکان داد و کم‌کم تصاویر و ویدئو‌های آن کل فضای مجازی را در بر گرفت و واکنش‌های زیادی را به دنبال داشت.
تریدینگ فایندر


در شبکه‌های اجتماعی پیام‌های همدردی زیادی در رابطه با مرگ دلخراش فرهاد و برادرش منتشر شده است. فعالان رسانه‌ای از وضعیت موجود در کردستان به شدت انتقاد کرده‌اند. در کنار تمام انتقادات، اما موجی از ناامیدی دیده می‌شود. ظاهرا افکار عمومی هیچ امیدی به حل مسئله کولبری در مناطق مرزی ندارند.
استاندار کردستان هم در پیامی جان‌باختن «فرهاد و آزاد خسروی» را که در ارتفاعات تته اورامان گرفتار کولاک شدند، به خانواده و مردم داغدار آن دیار تسلیت گفت. در پیام مرادنیا آمده است: خبر جان باختن فرهاد و آزاد خسروی، دو کولبر جوان که برای کسب روزی حلال و گذران زندگی راە دشوار و پر مشقت کولبری را پیش گرفتند و در این راه جان عزیز خود را در ارتفاعات تته اورامان بر اثر کولاک و سرما از دست دادند، موجب تاسف و اندوه عمیق شد.
حادثه به قدری جانکاه و دردناک است که دل هر انسان باوجدان و آزاده‌ای را به درد می‌آورد و یادآور این نکته است که باید هرچه زودتر تدابیر و راهکارهایی اندیشیده شود که مسیر و روش امرار معاش به این شکل پایان یابد تا در آینده از تکرار حوادث تلخ و ناگوار از این دست جلوگیری شود.
عبدالکریم حسین‌زاده، عضو مجمع نمایندگان آذربایجان غربی در واکنش به مرگ کولبران در صفحات اجتماعی‌اش نوشته است: دیر زمانی‌ست که کردها از مرگ ‎کولبران به سوگ می‌نشینند اما دیگر تعجب نمی‌کنند. استان‌های آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه را دریابیم تا این تراژدی انسانی پایان پذیرد.
مرگ تلخ این برادر تنها یک رویداد نبود، بلکه مجددا آزمونی برای همدلی مردم بود، از ساعاتی که گم شدن دو برادر کولبر در شهر پیچید، جمعی از مردم مریوان به همراه ۶ تیم امدادگران جمعیت هلال احمر به مدت ۲ روز به جست‌وجوی این نوجوانان دل به ارتفاعات تته زدند تا جسد بی‌جانشان را از دل سرما و برف بیرون کشند، روز جمعه نیز در مراسم بدرقه پیکرهای یخ‌زده آنان همه شهر مریوان آمدند با تکه‌ای نان در دست، تا به همه بگویند مرگ آزاد و فرهاد «برای نان بود». اکنون این دو برادر کولبر مانند افشار ۱۵ساله و متین ۱۷ساله که اسفند سال گذشته کودکی‌شان را به گور بردند، در دل سرد خاک آرام گرفته‌اند. اما پایان داستان زندگی آزاد و فرهاد کولبر پایان قصه کولبری نیست.
کولبری یک اضطرار و شکلی از اجبار است، اجباری که زخمش بر شانه‌های نحیف کودکان هم می‌نشیند. کولبری را که ریشه در فقری عمیق، نابرابری و توزیع ناعادلانه ثروت و امکانات دارد، نمی‌توان در واژه و کلمات معنی کرد، برای معنی آن تنها باید رنج حمل کوله‌های سنگین و گذر از معبرهای باریک و جاده‌های مالرو را تجربه کرد. باید بار بر دوش گذاشت و برای روزی 70 هزار تومان ساعت‌ها و شاید روزها در برف و بوران یا گرمای سوزان راهپیمایی کرد تا بتوان در مورد این رنج قضاوت کرد.
کولبری شغل غیررسمی تعداد زیادی از ساکنان مناطق غربی کشور است، اما مسئولان می‌گویند چون کولبری شغل پایدار نیست، به عنوان شغل اصلی تلقی نمی‌شود. در سایر استان‌ها کارخانه‌های کوچک و بزرگ برای اشتغال ایجاد شده، اما اغلب استان‌های غربی هیچ سهمی از این سرمایه‌گذاری‌های بزرگ بخصوص در مناطق مرزی ندارند. در حال حاضر از پاوه و مریوان گرفته تا روستاهای آذربایجان غربی، در واقع هر جایی که راهی به سمت مرزها دارد، کولبری راهی برای کسب درآمد جوانان و مردان این مناطق شده است و نه تنها در شهرستان‌های مرزی بلکه جوانان بیکار تحصیلکرده‌ای که همه دارای مدرک کارشناسی ارشد و دکترا هستند از شهرهایی همچون سنندج راهی مناطق مرزی شده و با کولبری امرار معاش می‌کنند.
جمعیت 80 هزار نفری کولبران که به نرخ جان، نان می‌خورند، قشری فراموش شده‌اند که هرازچندگاهی مرگ یکی از آنان مسئولان را به فعالیتی اندک برای ساماندهی آنها وامی‌دارد و بعد از مدتی باز به دست فراموشی سپرده می‌شود.
چند وقت پیش محسن بیگلری، نماینده مردم سقز و بانه در مجلس شورای اسلامی گفته بود: ساماندهی وضعیت کولبران در گرو فعال شدن واردات در مرز سیرانبند است. دو بند از تفاهمنامه منعقد شده با استاندار سلیمانیه در راستای بررسی امور بازارچه سیف سقز و سیرانبند بانه صورت گرفت و مقرر شد که طی دو هفته با دولت مرکزی عراق هماهنگی‌های لازم صورت گیرد و نتیجه نهایی اعلام شود. یکی از مصوبات سفری که روحانی، رئیس جمهور در اواخر سال ۹۷ به عراق داشت، مربوط به بازارچه سیرانبند بانه و سیف سقز بوده است که ما را به ساماندهی این دو مرز خوشبین کرده است و امیدواریم نظر دولت مرکزی عراق نسبت به این موضوع برگردد.
نماینده سقز و بانه در مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: در زمینه بازگشایی مرز سیرانبند بانه، دو امر واردات و جابه‌جایی مسافر حایز اهمیت است که متاسفانه در حال حاضر هیچکدام از این موضوعات در این مرز صورت نمی‌گیرد و سیرانبند فقط برای صادرات باز است.
در فروردین ماه امسال هیئتی متشکل از نمایندگان و مقامات ۱۲وزارتخانه دولت عراق به منظور بررسی وضعیت و شرایط مرزهای مشترک با ایران، اعلام کرد که گذرگاه مرزی سیرانبند بانه شرایط لازم برای تبدیل به مرزی رسمی و بین‌المللی را دارا نیست، چرا که فاقد تاسیسات زیربنایی برای بخش‌های اداری، گمرکی و نقل و انتقالات است.
تراژدی مرگ این دو برادر کولبر باعث شده بحث کولبری بر سر زبان‌ها بیفتد و قضاوت‌ها در مورد قانونی و غیر قانونی بودن کولبری مجددا در رسانه، محافل عمومی و فضای مجازی سر باز کند، اما با توجه به تجارب قبلی و وعده‌وعیدهای عمل نشده، بعید است شرایط کولبران و سختی‌های ریزودرشت این کار مشقت‌بار تغییری کند.
همه ساله تعدادی کولبر در کوهستان‌های مرزی کشور در حوادث طبیعی کشته یا زخمی می‌شوند یا بخشی از بدنشان را بر روی مین جا می‌گذارند؛ وضعیتی که تا مسئولان برای رفع آن تدبیری نیندیشند، برقرار خواهد ماند و به جان باختن شماری از جوانان وطن منجر خواهد شد که بسیاری‌شان ثابت کرده‌‎اند اهل کارند، اما مجال برایشان فراهم نیست.
تریدینگ فایندر