روزنامه آفتاب یزد
1398/10/02
فراموشی اسلوبها!
مهدی مالمیر - آسان گیری و سهل پرستی گویا به روال محکمیدر میان برخی مدیران محترم تبدیل شده است. هنگامیکه مردم از آلودگی هوای عاصی کننده شهر تهران و برخی از شهرهای دیگر کشورمان به تنگ میآیند وگلایه میکنند از نادیده انگاشتناین معضل قدیمیکه همچون میراثی از یک دولت به دولت دیگر رسیده، شهردار محترم
بی آنکه کلمهای در باب مشکلات بنیادی آلودگی هوا بر زبان برانند، (که لیست بلندبالایی از ندانمکاریها در شهرسازی و تولید خودروهای بی کیفیت و سوختهای ناسالم و ناوگان حمل و نقل فشل و... دربرمیگیرد)، سبب اصلی آلودگی هوا در تهران را نوزیدن باد اعلام میدارند، که خودمجملی است بر حدیث مفصل سهل گیری برخی مسئولین و کم اطلاعی شان از صندلیِ مسئولیتی که در اختیارشان گزارده شده است. بر این قرار، چند روز پیش هم یکی از مسئولین از مردم خواسته بود تا طلاهای ذخیره شده در خانه را به فروش برسانند و مشکلات پیش رو
را از سر راه بردارند و آشکار و پنهان گلایه
داشتند از اینکه چرا باید این همه سرمایه در خانهها معطل بماند و مردم آنها را در بازار خرج نکنند و... ( نقل به مضمون). در باب سخن اخیر این مسئول محترم حرف و حدیث فراوان است اما اشاره به یکی دو نکته که احتمالا از زیر نگاه مسئول محترم گریخته شاید خالی از لطف و نکته نباشد: نخست اینکه مدیر گرامیبه این نکته روشن تر از آفتاب توجهی نشان ندادند که راکد ماندن سرمایهها و ذخیره زیورآلات و... به نوعی نشانگر عدم اطمینان از شرایط مالی بازار و افت و خیزهای زیان بار آن است که مردم را بر آن میدارد که در خرج پس اندازهایشان دست به عصاتر و محتاطانه تر عمل کنند. در شرایطی که در فاصله چند ساعت نرخ ارز و پول ملی و همه مسائل وابسته به آن، دگرگونیهای کهکشانی پیدا میکنند، انصاف باید داد که
پس انداز سرمایهها و نگهداشتن ارزش داراییها نشانگر عقل سلیم مردمیاست که نمیخواهند تاوان فراز و فرود نامعمول بازار را بر دوش بگیرند. نکته دیگر اما اینجاست: گیریم که مردم طلاهای خود را هم گشاده دستانه در بازار آب کردند به صورت گذرا چند زخم سطحی اقتصاد کشور را هم مرهم گذاشتند، آیا مسئول محترم تضمینی به مردم میسپارند که مشکلات شان زیاد تر از این که هست نخواهد شد؟
مشکلات اقتصادی با تشر زدن و گلایه کردن از مردمی که شاید همه سرمایهشان چند تکه طلا باشد، سر و سامان نمیگیرد. مسئولین محترم برای این ماهانه حقوق دریافت میدارند که برای مشکلات مردم فکری اساسی بیندیشند وگرنه سفارش به فروش طلا و نظیر این نصیحتها از همه مردم غیرمسئول و غیرمتخصص هم برمیآید. همه هنر مدیران اقتصادی کشور باید این باشد که از سرمایههای خُرد مردم
پاسداری کنند نه اینکه در هر وانفسایی بی آنکه به ریشه معضلات اشارهای کنند، به دورترین راهحلها و منسوخترین روشها بیاویزند. همانطور مشکل آلودگی هوا با وزیدن باد حل نخواهد شد و حالا حالا با آن در جدال خواهیم بود، معضلات اقتصادی نیز با فروش طلاها و پسانداز ناچیز مردم تکان نخواهد خورد. برای حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی هزاران اسلوب و تمهید در اختیار ما است و نصیحت به فلان کار و ترغیب مردم به بهمان کار مشکلی از توده بزرگ مشکلات ما نمیکاهد.
سایر اخبار این روزنامه
از پستونک و شیشهشیر طلاتا کِشهای طلاباف برای نوزاد!
ناتوانی درشناسایی منشاء بوی بد تهران همچنان ادامه دارد
صدا و سیما آدرس غلط ندهد
پروندههای هفتسنگان و کلاک به صورت ویژه رسیدگی میشود
گزارش کمفروشی بنزین: تایید کم فروشی در 215 جایگاه
عبدالله عبدالله کوتاه میآید!
پیشبینی مطهری: FATF تصویب میشود
صیادان در برزخ بنزین!
رهاشدگی رسانهای مردم
برداشت سنتی از مفهوم استقلال
فراموشی اسلوبها!
عوامل طبیعی یا مدیریت کدام مقصر هستند؟
پارادوکسیکال
اصرار بر دوری از مردم