گروگان گرفته‏شدن سازمان ملل متحد توسط ایالات متحده آمریکا

رضا رسالت*- عرصه کنونی حقوق بین‏الملل بیش از هر زمان دیگر شاهد ایجاد ناهنجاری‏های حقوقی از سوی دولت‏های قدرتمند و تعمیم آن به کلیت جامعه بین‏المللی است. دولت آمریکا همواره نشان داده است که حاکمیت خود را برتر از دیگر کشورها تلقی می‏کند و در مقام قانون‏گذاری بین‏المللی عملا ارزش‏های منسوب به خود را مدون می‏کند. اگر جامعه بین‏المللی این رویه را به رسمیت بشناسد به نوعی به استبداد نوین از نوع حقوقی آن تن داده است.
عدم پایبندی آمریکا به تعهدات بین‏المللی، نمونه بارز همین رویکرد مستبدانه است. دولت آمریکا منافع ملی و ارزش‏های هنجارین خود را در قالب لوایح داخلی و دستورالعمل‏های اجرایی به نظام بین‏الملل تحمیل می‏کند و درصدد وجاهت‏بخشی حقوقی به اعمال خود‏سرانه خود است. نتیجه منطقی چنین حالتی، کاهش هماهنگی میان بخش‏های مختلف حقوق بین‏الملل و دامن زدن به چندپارگی و تکثر در حقوق بین‏الملل است.
رویکرد اخیر دولت آمریکا در تحریم مسئولان جمهوری اسلامی ایران در همین بستر قابل ارزیابی است. چند ماه پیش وزیر خزانه‏داری آمریکا در مصاحبه‏‏ای، تحریم وزیر خارجه کشورمان را اعلام کرد. به‏واسطه این تحریم، اخیرا ایالات متحده آمریکا از صدور روادید برای دکتر ظریف وزیر خارجه کشورمان جهت شرکت در نشست روز پنجشنبه گذشته (نوزده دی‏‏ماه) شورای امنیت سازمان ملل متحد خودداری کرد. فارغ از بررسی ابعاد حقوقی این اقدام که در ادامه به اختصار بیان خواهد شد، در بادی امر طرح این سوالات حائز اهمیت است، چه نهادی صلاحیت قانون‏گذاری بین‏المللی را به حاکمیت آمریکا اعطا کرده است؟ چه وجه رجحانی مقررات داخلی آمریکا را بر سایر مناسبات بین‏‏المللی ترجیح می‏دهد؟ پاسخ به این سوالات مطلب را تا اندازه‏ای روشن می‏سازد.
آمریکا امروز در قامت یک قانون‏گذار بین‏المللی، هنجارهای متناظر با منافع داخلی خود را رویه‏سازی می‏کند. دولت ایالات متحده در موارد بسیاری با همسو کردن دولت‏های ذره‏ای، عناصر معنوی عرف بین‏الملل را تهیه می‏کند و با همیاری دول تابعه خود، آن را به حد تواتر و مقبولیت عام می‏رساند. آثاری که بر تحریم دکتر ظریف مترتب می‏شود، با قطع نظر از بداهت حقوقی آنکه در تمامی مجامع حقوقی امری ناپذیرفتنی است، با مصرحّات تعهدات بین‏المللی نیز تعارضی آشکار دارد. طبق «معاهده مقر» که ما بین سازمان ملل متحد و دولت ایالات متحده آمریکا منعقد شده است؛ دولت میزبان (آمریکا) متعهد شده است که در پذیرش ماموران و مقامات رسمی کشورها به ناحیه ‏سازمان ملل ممانعتی ایجاد نکند. ماده ١١ این معاهده به روشنی بیان می‏دارد که مقامات فدرال یا محلی هرگز اجازه ندارند هیچ ممانعتی برای رفت‌وآمد به/ یا از محل سازمان ملل متحد علیه هیئت‌های نمایندگی دول عضو و حتی خانواده‌های ایشان اعمال کند. به علاوه اینکه در ماده ١٢ تاکید شده است: مقررات ماده ١١ قطع نظر از روابط موجود بین دولت‌ها و اشخاص مندرج در بخش ١١ (نمایندگان سیاسی و سایر افراد مذکور در این بخش) با ایالات متحده آمریکا، اعمال می‌شود. این موضوع، به آن معناست که لوایح و مقررات داخلی آمریکا در خصوص پذیرش و یا عدم پذیرش افراد فوق‏الذکر، نافذ نخواهد بود. در حالی که آمریکا نشان داده است در مواردی ناقض تعهدات خود در این زمینه بوده است. به عنوان مثال در دهه 80 میلادی دولت آمریکا با توجیهات امنیتی از پذیرش مقامات سازمان آزادی‏بخش فلسطین (ساف) به سازمان ملل سر باز زد؛ حال آنکه وفق معاهده مقر چنین اختیاری را نداشت. در مورد دیگر نیز حمید ابوطالبی که به عنوان سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل معرفی شده بود، برای اخذ روادید از سوی دولت ایالات متحده با کارشکنی مواجه شد و از ورود ایشان به خاک آمریکا ممانعت به عمل آمد. در همین راستا، مجلس نمایندگان آمریکا الحاقیه‏ای به قانون 1182 (خارجی‏های غیر‏قابل قبول) اضافه کرد و آن را به اتفاق آراء به تصویب رساند که بر طبق آن از حضور افرادی که به نحوی علیه یک دیپلمات آمریکایی عملی خشونت بار انجام داده باشند، به خاک آمریکا خودداری به عمل خواهد آمد.


طبق قوانین داخلی آمریکا در صورت تزاحم و تعارض بین مقررات داخلی و مقررات بین‏المللی، قواعد داخلی مرجح هستند و می‏بایست به عنوان اولویت مور‏دنظر قرار گیرند. این رویه در سایر ابعاد اقتصادی و سیاسی نیز مکررا به کارگرفته می‏شود. دولت آمریکا هنگامی که پی می‏برد ظرفیت‏های داخلی آن تکافوی هماوردی با دولت غیر‏همسو را ندارد، آن ظرفیت را تعمیم می‏دهد؛ به عنوان مثال در عرصه اعمال تحریم، قواعد تحریم ثانویه را وضع می‏کند تا سایر کشورها را از مبادله تجاری بر حذر دارد. نتیجه آنکه، این استعلاء‏ورزی و خوی استکباری آمریکا در تمامی عرصه‏های اقتصادی، حقوقی و سیاسی، نمود بارزی داشته است. دولت جمهوری اسلامی ایران هیمنه قلدرمآبانه آمریکا را برنتابیده و به عنوان مانعی مهم در این راه شناخته می‏شود. می‏توان گفت جمهوری اسلامی ایران در عرصه‏های سیاسی با دیپلماسی مستدل خود که برآمده از منطق گفتمانی است، توانسته بین اتحادیه اروپا و دولت آمریکا در مسئله برجام فاصله بیندازد و می‏تواند با تکثیر این منطق مستدل، طنین مواضع ناهمسوی خود در قبال زورگویی‏های آمریکا را از سوی دیگر کشورها در مجامع بین‏المللی نیز دریافت کند و به اجماع بین‏المللی ساختگی توسط آمریکا پایان دهد.
* کارشناس حقوقی
سایر اخبار این روزنامه
«ابتکار» لزوم توجه به چگونگی انتشار اخبار حاوی خشونت و تاثیر آن بر کودکان را بررسی می‌کند ژوبین صفاری توصیه‏های عجیب برای اقتصاد کشور کاخ سفید تیم حقوقی خود برای دفاع از رئیس‌جمهوری را معرفی کرد دردسر جدید جمهوری‌خواهان برای دفاع از ترامپ دوپله‌ای شدن مالیات بر درآمد کارمندان به نفع نجومی‌بگیران است؟ پله‌های ناعادلانه مالیات چرا عرضه نفت در بورس انرژی شکست خورده است؟ نامحرم تلقی‏شدن بخش خصوصی «ابتکار» از تلاش برخی طیف‌ها با هدف ایجاد شکاف در کشور گزارش می‌دهد حیات تندروها زیر سایه دوقطبی‌سازی 4 تیم باشگاهی ایران از حضور در بازی‌های آسیایی انصراف دادند آسیا بدون ایران! رئیس‌جمهوری در جمع مردم روستای سیل‌زده کلانی: در کنار مردم مناطق سیل‌زده استان سیستان و بلوچستان هستیم معاون اول رئیس‌جمهوری: ابهام چندروزه علت سقوط هواپیمای اوکراینی ضربه بسیار بزرگی بود آیا راهبرد روابط خارجه خطاست؟ گروگان گرفته‏شدن سازمان ملل متحد توسط ایالات متحده آمریکا