تاملي بر حيات فكري دكتر نخعي؛ نظر به گذشته يا آينده؟

 با درگذشت دكتر هادي نخعي، يادداشت‌هاي متفاوتي از سوي دوستان وي در روزنامه و برخي سايت‌هاي خبري منتشر شد كه همگي در «سايت مركز اسناد دفاع مقدس» تجميع شده و اين امكان را فراهم آورده است تا در پاسخ به اين پرسش كه درباره ايشان تاكنون چه چيزي گفته و نوشته شده است، مورد بهره‌برداري قرار بگيرد. به نظرم تمامي گفته و نوشته‌هاي موجود، متاثر از درگذشت ايشان و بيشتر تذكري بر اخلاق و تفكر سياسي ايشان و در پاسخ به اين پرسش بوده است كه: دكتر نخعي كه بود؟ اين نوع برررسي‌ها بيشتر «رثايي» است و در حالي كه مورد نياز بوده و با فرهنگ عمومي جامعه ايران همخواني دارد، ولي چگونگي و ميزان تاثير‌گذاري آن بر شناخت مناسب از مرحوم نخعي، به عنوان يك صاحب نظر متعهد و صادق، خوشفكر و خلاق، عميق و پركار، محل ترديد است. زيرا استفاده از گزاره‌هاي كلي و متكي بر حافظه شخصي كه گاهي با اشتباه تاريخي يا مبالغه‌گويي همراه است، كمك مناسبي به شناخت دكتر نخعي نخواهد كرد.  نظر به نقش تاثيرگذار افراد، در «تداوم حيات» فكري و عملي جامعه، «مرگ» نبايد در نگرش به تفكر يا كاركرد سياسي- اجتماعي آنها، پايان‌بخش تلقي و با نگاه رثايي مورد ارزيابي قرار بگيرند، زيرا افراد متفكر و تاثيرگذار، با وجود آنكه در گذشته زيسته‌اند، ولي به آينده تعلق دارند. بنابراين در مواجهه با تفكر و عملكرد افرادي كه در حوزه خاصي نقش و تاثير ماندگار داشته‌اند، مساله اساسي استفاده از رويكرد و روش مناسب است، به اين معنا كه بايد «چرايي و چگونگي» آنچه انجام داده‌اند، مورد بررسي و تامل قرار بگيرد. با نظر به ملاحظات يادشده پرسش اين است كه: نقطه ثقل تفكر و عملكرد دكتر نخعي در طول حيات سياسي و اجتماعي وي كجاست و چگونه بايد كشف و تبيين شود؟  به نظرم حيات فكري و اجتماعي دكتر نخعي در سه حوزه قابل شناسايي است: 1-تجزيه و تحليل تفكر و عملكرد گروه‌هاي سياسي در سال‌هاي اول انقلاب و در برابر جنگ است كه منجر به انتشار مقاله و كتاب شده است. 2- نقد و بررسي تحولات سياسي– اجتماعي در دهه 1360، كه با انتشار بولتن سياسي، نقش مهمي در تبيين مواضع سياسي- اجتماعي امام خميني داشت. 3- تجزيه و تحليل رخدادهاي سياسي- نظامي جنگ كه به صورت مقاله و كتاب منتشر شده است. با وجود اهميت تلاش‌هاي ياد شده، به نظرم در پاسخ به پرسش مورد بحث درباره تعريف نقطه ثقل در حيات فكري و اجتماعي دكتر نخعي و با فرض شكل‌گيري «مكتب تاريخ‌نگاري جنگ»، بايد نقش وي را در توسعه و تعميق مكتب تاريخ‌نگاري جنگ، مورد بررسي قرار داد. بدون ترديد مرحوم نخعي در «روشمندي و ساختار‌سازي»، در حوزه تاريخ‌نگاري جنگ، با «آموزش راويان در جمع‌آوري و نگارش گزارش عمليات»، همچنين انتشار برخي كتب و «روزشمار جنگ»، نقش اساسي و بي‌بديلي داشته است. بنابراين در پاسخ به پرسش از چرايي و چگونگي تاثير‌گذاري دكتر نخعي بر شكل‌گيري مكتب تاريخ‌نگاري جنگ، مي‌توان حيات فكري وي را مورد واكاوي قرار داد.  رويكرد آقاي نخعي به جنگ و تاريخ‌نگاري آن، با وجود برخورداري از تفكر سياسي و تحصيلات عالي در زمينه علوم سياسي، بيشتر به روش مستند و نقلي، با تاكيد بر جلوگيري از تحريف وقايع جنگ ايران و عراق بود كه پيش از اين در تاسيس تاريخ‌نگاري جنگ به آن توجه شده بود، ولي ايشان در گزارش عمليات‌نويسي راويان و در روزشمار جنگ، رويكرد و روش تاريخ‌نگاري جنگ را نهادينه و ساختارمند كرد. به اين اعتبار مي‌توان تاكيد كرد؛ حيات فكري دكتر نخعي در حوزه تاريخ‌نگاري جنگ ايران و عراق، با وجود تعلق به گذشته، همچنان براي آينده ارزشمند و داراي اهميت است.  اميد است نظرات و تلاش‌هاي بي‌بديل مرحوم نخعي، در حوزه تاريخ‌نگاري جنگ ايران و عراق، با بيرون آمدن از احساسات حاصل از فراق ايشان، در آينده مورد نقد و بررسي قرار بگيرد و از اين طريق امكان تداوم حيات مكتب تاريخ‌نگاري جنگ، با حضور راويان و پژوهشگران فراهم شود. زمان مناسب براي بزرگداشت انديشه و تلاش‌هاي دكتر نخعي، مي‌تواند در سالگرد تاريخ‌نگاري جنگ سپاه، در خرداد يا در سالگرد درگذشت ايشان، در آذر ماه باشد. روح مطهرش شاد و قرين رحمت الهي و محشور با شهدا باشد. والسلام 25/10/95