انتخابات حداکثری یک حرف اما در عمل صد حرف

 
 
 
 


انتخابات حداکثري خواسته همه دلسوزان واقعي کشور است، چون مهم‌ترين مظهر و تجلي حضور مردم شرکت در انتخابات است و چون پايه‌هاي ما در عرض اين 40 سال روي دوش مردم بوده و هست، انتخابات حداکثري ما را به مصونيت کشور مي‌رساند. انتخابات حداکثري در سخن يک حرف است و در عمل صد حرف. ناگفته نماند عده‌اي باز در داخل همين کشور به اسم دين، به اسم انقلاب، به اسم حمايت از ارزش‌ها و نهادهاي انقلابي، متاسفانه دنبال انتخابات حداقلي هستند اما تا چندي پيش بيان نمي‌کردند. به‌ياد دارم وقتي درسمنان استاندار بودم، فردي مي‌گفت منافقين جديد درصدد انتخابات حداکثري هستند! يعني ما و هرکس که دراين کشور دنبال انتخابات حداکثري هستيم، از سوي ايشان لقب منافقين جديد مي‌گيريم. اخيرا هم يکي از نمايندگان سابق مجلس که روحاني هم هست، اين سخن اشتباه را تا حالا کسي اعتراف نکرده بود، رسما اعتراف کرد که ما دنبال انتخابات حداقلي هستيم! نکته‌اي که هميشه در تحليل‌هاي ما بود که رقباي اصلاح‌طلبان دنبال انتخابات حداقلي هستند و مي‌دانند چنانچه انتخابات حداکثري باشد، بخت با آنها يار نيست. لذا حاضرند اين کشتي با اين عظمت، طوفان‌زده شود، چه بسا خداي ناکرده دچار مشکل شود ولي آنها به حرف بي‌حساب خودشان و به آن مطامع بي‌ارزش دنيايي خودشان که رسيدن به مقام است، برسند. در عين حال بايد يادآوري کرد که انتخابات حداکثري شرايطي دارد؛ نخست اينکه هيات‌هاي اجرايي که پرونده افراد را تشکيل مي‌دهند، بجز چهار مرجع قانوني که در قانون پيش‌بيني شده که بايد آنها هم مستند اعلام کنند، بي‌دليل مردم را رد نکنند. دوم، هيات‌هاي نظارت هستند. طبيعي است هيات‌هاي نظارت هم اگر قرار است کسي رد بشود، استناد قابل قبولي را ارائه کند تا طرف بپذيرد. شرط سوم، جناح‌هاي سياسي هستند. يعني هر دو جريان سياسي و همه احزاب درون اين دو جريان سياسي، بايد قبل از اينکه به خودشان، حزبشان و تعداد کرسي‌هايي که در اختيار خواهند گرفت، فکر کنند به منافع ملي کشور بينديشند. موضوع بعدي اين است که جناح‌هاي سياسي بايد براي انتخابات برنامه داشته باشند. يعني هر جناح يا حزب سياسي وقتي فرد يا افرادي را معرفي مي‌کنند بايد به مردم و مخاطبين خودشان بگويند اگر ما بتوانيم اکثريت مجلس را به‌دست بياوريم، اين برنامه را اجرا خواهيم کرد. اما اگر کليات ابوالبقاء را بيان کنند -به قول آقاي ناطق نوري- مثلا بگويند ما اقتصاد کشور را درست مي‌کنيم! اين سوال مطرح است که چگونه؟ بزرگتر از شما نتوانستند شما چگونه حل مي‌کنيد؟ کلي گويي فايده ندارد. چون امروز تا رئيس‌جمهور يک سخن مي‌گويد فورا در مقابل سخن رئيس‌جمهور حرف بي‌هوايي مي‌زنند و مي‌گويند اگر دست ما بيفتد، اقتصاد کشور را حل مي‌کنيم! اين همه شخصيت‌ها و اقتصاددان‌هاي باتجربه در کشور الان اينجاي کاريم که هم آشپز ناراضي است و هم مصرف کننده آش. ديگر رفتار خود کانديداهاست. يکي از ايراداتي که هرچقدر از طول انقلاب مي‌گذرد، شاهد روند پرحاشيه آن هستيم، وضعيت هزينه‌هاي انتخابات است. کسي که الان اينجور براي رسيدن به هدفش که مجلس است، اينقدر اسراف و تبذير مي‌کند، وقتي به مجلس برود چکار خواهد کرد؟ در صورتي که مجلس هدف نيست بلکه ابزار است. ابزار تصويب قوانين خوب، سياست‌هاي درست و رفع مشکلات مردم. منافقين مي‌گفتند که هدف وسيله را توجيه مي‌کند. چه بسا يک فرد از يک طرف بگويد مرگ بر منافقين ولي از طرف ديگر خودش توجيه ابزار خودش باشد. يعني هدف را با ابزار آلوده و خلاف تامين کند. آنچه مسلم است، انتخابات حداکثري يک کليتي است که در لواي آن کليت يکسري پيش فرض‌هايي بايد رعايت شود که در اينصورت مردم دلگرم مي‌شوند و پاي صندوق‌ها مي‌آيند. اکنون برآوردم از تهران که به اندازه 6 استان جمعيت دارد، اين است که شاهد انتخابات حداکثري نخواهيم بود. مردم بايد احساس کنند مسئولان تصميم‌ساز و تصميم‌گير کشور يد واحده هستند و مجلس به‌عنوان هدف و طعمه نيست که براي رسيدن به اين طعمه به سر و کله هم بريزند. مجلس يک ابزار براي خدمت است و چنانچه مردم به اين يقين برسند انتخابات به سوي حداکثري حرکت خواهد کرد.