روزنامه ابتکار
1398/11/30
ژوبین صفاری رادیکالیسم پنهان ناشدنی
اصولگرایان طی سالهای گذشته همواره اصلاحطلبان را به ناکارآمدی در مجلس و دولت متهم کردهاند. هرچند شرایط اقتصادی، وضعیت مطلوبی ندارد اما سوال اصلی اینجاست که آیا گفتمان اصولگرایی نسخه شفابخشی برای شرایط معیشتی کشور داشته و یا دارد؟ با مروری بر کارنامه اصولگرایانی که همواره در قدرت حاضر بودند حتی زمانی که دولت و مجلس در دهه 70 و اوایل دهه 80 به دست اصلاحطلبان بوده است، میتوان دریافت که نه تنها مشی آنها دستاوردی برای اقتصاد کشور نداشته است که سابقه 8 ساله دولت محمود احمدینژاد که همواره مورد حمایت اصولگرایان بود، بدعتهایی را در اقتصاد کشور بنا نهاد که اثرات آن تا به امروز نیز پابرجاست و طرح هدفمندی یارانهها از جمله آن است. یا در همین مجلس هفتم که اکثریت آن با اصولگرایان بود، طرح پوپولیستی تثبیت قیمتها در حالی به تصویب رسید که اقتصاددانان نسبت به عواقب آن بارها هشدار داده بودند؛ طرحی که نه تنها به تثبیت قیمتها منجر نشد که تورم را در سالهای بعد به طور افسار گسیخته بالا برد.از آن سو اما جریان اصلاحطلبی که اتفاقاً شاخصهای اقتصادیاش در دوره 8 ساله اصلاحات از وضعیت مطلوبی برخوردار بود در مجلس دهم و حتی انتخابات ریاست جمهوری با بضاعت حداقلی و بدون چهرههای شاخص این جریان در قدرت حضور یافت. علیرغم فضاسازی اصولگرایان، از اتفاق اکثریت مجلس دهم هم در دست غیر اصلاحطلبان بود. هرچند باید گفت با همه نقدهایی که میتوان به جریان اصلاحطلبی طی سالهای گذشته داشت اما قرائن نشان میدهد مسائل اقتصادی تحتالشعاع گفتمان قدرتمند اصولگرایی قرار داشت. خوشحالی زیر پوستی جریانهای تندروی اصولگرا از شکست برجام و بازگشت تحریمها ماحصل نگاهی است که نسخه اقتصاد بدون تعامل با جهان آنها از پیش شکست خورده است.
نکته قابل توجه آن است که با همه این فضاسازیها و البته سرخوردگی اجتماعی از امید به آینده، اصولگرایان فاقد گفتمان راهبردی است. در شرایطی که آنها همه ابزارهای حمایتی را در دست دارند و خود را از پیش برنده انتخابات میدانند طی ماههای گذشته نتوانستند بر سر یک لیست مشترک در تهران به توافق برسند. همان عدم توافقی که میتواند نمودی از آینده رویکرد این طیف برای مدیرت کشور باشد.
اصولگرایان طی این سالها تلاش کردند تا با ژستهای متفاوت از جمله پیش کشیدن موضوع نئواصولگرایی سعی در جذب سرمایه اجتماعی کنند اما این ژستها هم نتوانسته است عمق بیراهبردی این جریان را پنهان کند. کافی است تا به لحن تهدیدآمیز تریبونداران این جریان که حتی به همجناحیهای خود هم رحم نمیکنند بیشتر توجه کرد؛ آنجا که سخنران معروفشان با لحنی تهدیدآمیز میگوید اگر عقل داشتی همین لیست را قبول میکردی و تهدید میکند که اگر لازم باشد خودش لیست میدهد.
درنهایت اما گفتمان اصولگرایی در بطن خود به نوعی رادیکالیسم دچار است که با هر ترفندی نمیتواند آن را پنهان کند. رادیکالیسمی که نسبت به شرایط اقتصادی کشور معترض است اما راهکاری جز بگیر و ببند اقتصادی تجویز نمیکند. این جریان به وضع موجود اقتصادی معترض است در حالی که در مشی خود از افزایش تنشهای بینالمللی استقبال میکند؛ موضوعی که بیشک اقتصاد متاثر از آن است. آنچه مشخص است جریان اصولگرایی با همه ابزارهایی که در دست دارد حتی اگر اکثریت مجلس را در دست بگیرد، طرح تازهای برای عبور از شرایط فعلی ندارد.
پربازدیدترینهای روزنامه ها