اخبار ویژه

پیش‌بینی عضو حزب اعتماد ملی از انشعاب در جبهه اصلاحات
یک روزنامه اصلاح‌طلب با وجود رقابت چند فهرست انتخاباتی اصلاح‌طلب پیش‌بینی کرد این طیف تبدیل به اقلیت در مجلس یازدهم شود.
روزنامه آرمان نوشت: اصلاح‌طلبان که قبل از آغاز ثبت‌نام با آمدن و نیامدن، شرکت کردن و شرکت نکردن در انتخابات، به سنجش فضای موجود از میزان مقبولیت و جایگاه خود در جامعه به خاطر حمایت از دولت آقای روحانی با قول‌های انجام نشده بسیار در شعارهای تبلیغاتی انتخابات ریاست جمهوری و نحوه مدیریت دولت برآمده از حمایت و رأی اعتماد آنها در مجلس می‌پرداختند، با تردید در تعداد تأیید و رد صلاحیت‌های نیروهای خود، با طرح عدم حضور و شرکت در انتخابات در صورت عدم تأیید صلاحیت کاندیداهای آن جناح، تاکتیک فشار بر نهادهای مسئول را در انتخابات برای حضور بیشتر و ایجاد شور انتخاباتی و در نتیجه حضور بر صندلی‌های سبز مجلس، پس از کش و قوس‌های فراوان با تصور مساعد بودن شرایط با اعلام نتیجه نهایی و برخلاف اعلام قبلی شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان مبنی بر اینکه، در تهران لیستی نخواهند داشت، اقدام به تهیه لیستی، مرکب از تعدادی از نمایندگان فعلی، قبلی و ناشناخته‌های دیگری کردند که جز تعداد اندک شماری، کمتر از انگشتان یک دست، گذشته از ناشناخته بودن افراد لیست تهیه‌شده، اکثریت کاندیداهای شناخته‌شده بر خلاف ادعاهای مطرح‌شده، نشان داده‌اند که نه در حوزه قانونگذاری و نه در شعارهای تبلیغاتی گذشته خود از کارآمدی مورد انتظار موکلان برخوردار نبوده و اصلاح‌طلب واقعی نبوده‌اند و اصلاح‌طلبانی بوده‌اند بر روی لیست؛ اصلاح‌طلبان کاغذی. اما این جناح که گویا دغدغه تکیه بر کرسی سبز را دارند، اگر نگوییم ناامیدی، بلکه حضور حداقلی خود در مجلس، به ابزارهای مختلفی چون توسل به مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، شعارها و سخنرانی‌های تند و هیجان‌انگیز و... روی آوردند. غافل از آنکه نتایج نشان خواهد داد که بازنده این رقابت با حداکثر کسب یک سوم صندلی‌های مجلس خواهند بود؛ سوم اسفند نشان خواهد داد که اصلاح‌طلبان بر کرسی‌های مجلس تکیه خواهند زد
اما با اقلیت در مجلس.


آرمان همچنین از قول جوادی حصار عضو مرکزیت حزب اعتماد ملی نوشت: احزاب اصلاح‌طلب دچار اختلاف شدند.
جوادی حصار می‌افزاید: برخی اصلاح‌طلبان معتقدند علاوه بر فعالیت‌هایی که می‌توان در چارچوب جبهه‌ای و حزبی در مجلس صورت داد، افراد نیز می‌توانند مؤثر باشند و برخی مطالبات مردمی را پیگیری کنند. یعنی برخی معتقدند کارآمدی و ایفای نقش فردی متفاوت از کارآمدی و ایفای نقش جبهه‌ای و حزبی است و باید از کوچک‌ترین فرصت‌ها بهره برد تا بتوان افرادی کارآمد را وارد پارلمان کرد. آنها تأکید دارند که باید به هر قیمتی در ساختارهای قدرت باقی ماند و اثرگذار بود.
وی درباره شکاف عمیق میان اصلاح‌طلبان گفت: این تشتت موجود در جریان اصلاحات یک دلیل عمده دارد و آن اختلاف در رأی و نظر اصلاح‌طلبان در موضوع انتخابات است. اصلاح‌طلبان در حال حاضر اگر بخواهند در نقد یا تأیید انتخابات سخن بگویند، نقد و تأییدشان شبیه یکدیگر نیست. نه به آن معنا که کلمات یکسانی به کار نمی‌برند بلکه یعنی نگاه و زاویه دید مشترکی در میان آنها وجود ندارد. این تشتت آراء به تشتت رفتار منجر شده و احتمالاً پس از انتخابات نیز ادامه خواهد یافت. به عقیده من باید یک بازنگری جدی در جریان اصلاحات صورت بگیرد و شرایطی در نظر گرفته شود که این آسیب در دوره‌های آینده گریبانگیر اصلاح‌طلبان نشود. هیچ اشکالی وجود ندارد که برخی گروه‌ها از اردوگاه اصلاح‌طلبان منشعب شده و جبهه جدیدی را تشکیل دهند؛ چرا که تفاوتی جدی میان اقدامات آنها و اصول اصلاح‌طلبانه وجود دارد. نظیر آنچه میان جامعه روحانیت و مجمع روحانیون اتفاق افتاد. نمی‌د‌انم چرا تاکنون به فکر انشعاب نیفتاده‌اند.
جوادی حصار در پاسخ این سؤال که «چه اقداماتی صورت گرفته که آن را اصلاح‌طلبانه نمی‌دانید؟» گفت: در مقام قضاوت نیستم اما برخی رفتارهایی صورت می‌گیرد که می‌توان آن را «فرصت‌طلبی» و «استمرارطلبی» خواند. استمرارطلبی به معنای تلاش برای استمرار حضور در قدرت. یعنی می‌خواهند به هر قیمتی در قدرت باشند و این موضوع در چارچوب اصلاح‌طلبی قابل دفاع نیست.آفتاب یزد: چهره اصلاح‌طلبان نزد مردم مخدوش شده است
یک روزنامه اصلاح‌طلب سرمقاله خود را به سوگ و رثای اصلاح‌طلبی اختصاص داد.
سردبیر آفتاب یزد نوشت: بنده کوچکتر از آن هستم که بخواهم من‌باب باید و نبایدهای اصلاح‌طلبی سخنی بگویم و یا نکته‌ای قلمی‌کنم؛ الحمدلله این جریان بزرگ، عاقل و دانشمند در درون خود زیاد دارد که به فراخور زمان عرض اندام می‌کنند. خوشبختانه هواداران این جریان هم به نیکی می‌دانند کدام اصلاح‌طلب واقعی است کدام غضنفر و کدام نان به‌نرخ روز خور.
روزنامه منتسب به محمدرضا عارف می‌نویسد: دولت حسن روحانی حاصل دسترنج اصلاح‌طلبان بوده و هست. جریان چپ سال 92 به این نتیجه درست رسید که برای شکستن فضا چاره‌ای جز سرمایه‌گذاری بر روی یک گزینه غیر اصلاح‌طلب اما معقول ندارد.
آن زمان منهای محمدرضا عارف، اصلاح‌طلب شاخصی که بتوان پشت آن قرار گرفت نبود بنابراین نتیجه حمایت از شیخ دیپلمات بود. در انتخابات سال 94 مجلس باز هم اصلاح‌طلبان ترجیح دادند برای آنکه در مجلس نفوذ بیشتری داشته باشند بر روی چهره‌های گمنام و ائتلافی سرمایه‌گذاری کنند. باز هم به‌نظر می‌رسید با توجه به شرایط آن زمان تصمیم بهتری نمی‌شد اتخاذ کرد.
در حالی که اصلاح‌طلبان بالغ بر 4 فهرست انتخاباتی ارائه کرده‌اند، آفتاب یزد مدعی شد: همواره در انتخابات مختلف طی سال‌های اخیر دست اصلاح‌طلبان برای انتخاب گزینه مورد نظر بسته و تنگ بوده. همانطور که امروز هم شرایط به‌قدری خاص بود که شورای عالی قید انتشار لیست را زد. این روزنامه ادامه می‌دهد: طبعا تصمیم‌گیری در شرایط خاص و غیر طبیعی ریسک و خطا را بالا می‌برد.
بعد از سال 88 اصلاح‌طلبان برای بازگشت به قدرت و حضور نسبی در نهاد‌های انتخابی چاره‌ای غیر از این نداشتند. به هرحال این انتخاب‌های از روی ناچاری موجب شده امروز اصلاح‌طلبی دچار چالش شود چرا که دولت فعلی و نمایندگانی که به نام اصلاح‌طلبی وارد مجلس شدند بعضا عملکردی داشتند که به جریان اصلاح‌طلب آسیب‌هایی را وارد کرده و چهره این جریان را احتمالا دچار خدشه کردند.
در گعده‌های مختلف حتما این جملات به گوش‌تان خورده: «این هم از مجلس اصلاح‌طلب‌تان!»، «دولتی که از آن دم می‌زدید همین بود؟» و... این جملات کنایه‌آمیز که مایه‌های تحقیر در آن وجود دارد به‌خوبی نشان می‌دهد تصمیم‌گیران جریان اصلاح‌طلبی مسیر دشواری برای ترمیم وجهه جریان فوق در جامعه دارند. در واقع بایستی پس از انتخابات مجلس و تا قبل از سال 1400 کارشناسان آن حوزه گردهم آیند و تدابیری بیاندیشند.
نویسنده در ادامه خاطرنشان کرده است: مبادا ناکارآمدی فلان مسئول با برند اصلاح‌طلبی و فساد فلان نماینده که به نام اصلاح‌طلبی در مجلس بوده باعث شود اصل ماجرا زیر سؤال برود.
اصلاح‌طلبی سخت است زیرا درست کردن همیشه سخت بوده. تاریخ بخوانید و رجوع کنید به شخصیت‌های شاخص مذهبی و ملی‌مان که در سر سودای اصلاح داشتند. در مثل مناقشه نیست اما مگر هدف و نیت امیرکبیرِ دانا غیر از اصلاح‌طلبی بود؟ زدن زیر میز و میز را دو دستی چسبیدن ساده‌ترین راه‌حل است که از همه برمی‌آید.
دلداری دادن این نشریه به اصلاح‌طلبان در حالی است که طیف مذکور ریل گذار گفتمان و شعارها و وعده‌های اصلی دولت بوده‌اند و نمی‌توانند همه چیز را پای آقای روحانی و دولت وی بنویسند. بی‌اعتنایی به ظرفیت‌های داخلی، انفعال و اعتماد بی‌پایه در قبال دشمنان ملت ایران، فراهم کردن بستر فساد و رانت‌خواری، کوتاهی در نظارت بر دولت از طریق مجلس و اصرار بر سیاسی‌کاری و حاشیه‌بازی، سیاهی اقدامات طیف مدعی اصلاح‌طلبی است که از یاد مردم نمی‌رود.مشکل اصلی از تحریم‌ها نیست بی‌تدبیری در دولت است
در حالی که وزیر خارجه به درستی می‌گوید: «آمریکا باید بداند تحریم‌هایش بی‌اثر بوده»، رئیس‌جمهور گفت: هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید تحریم اثر ندارد!
محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در جمع خبرنگاران گفت: آنچه انتخابات بارها به دنیا نشان داده است این است که سیاست‌های آمریکا کارآمدی ندارد اگر آمریکایی‌ها احساس کنند سیاست فشار حداکثری‌شان کارآمدی دارد آن را ادامه می‌دهند و ادامه این سیاست یعنی ادامه فشار به مردم ایران.
وی با اشاره به حضور مردم در مراسم تشییع پیکر شهید قاسم سلیمانی خاطرنشان کرد: اگر مردم با آن تعداد به خیابان‌ها نمی‌آمدند آمریکایی‌ها باور نمی‌کردند که در کار تروریستی خود شکست خورده‌اند و اقدامات بیشتری علیه کشورمان انجام می‌دادند اما مردم به خیابان‌ها آمدند و به آمریکایی‌ها اعلام کردند که در سیاست‌هایشان شکست خوردند؛ این اقدام کشور را در برابر سیاست‌های تروریستی آمریکایی‌ها تضمین کرد.
وی با بیان اینکه از زمانی که تحریم‌ها اعمال شد، آنها به دولت آمریکا گفتند دو، سه ماه دیگر این تحریم‌ها باعث می‌شود حکومت ایران سرنگون شود، اظهار کرد: هنوز هم یک فرد نادانی مانند آقای پمپئو به ترامپ می‌گوید: حکومت ایران در فاصله چند ماهه سرنگون می‌شود.
ظریف با اشاره به تاثیر مشارکت مردم در عرصه سیاست خارجی گفت: آمریکا برای آنکه به شکست خود واقف شود و تحریم‌ها را برگرداند و خسارت‌های مردم ایران را بدهد، نیاز است بداند و ببیند، که تحریم‌هایش بی‌اثر بوده و مردم در انتخابات با شور شرکت می‌کنند. این بزرگ‌ترین تقویت دیپلماسی جمهوری اسلامی برای مقابله با سیاست‌های آمریکا است.
اما همزمان آقای روحانی ضمن سخنانش اظهار داشت: هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید تحریم اثر ندارد و دولت باید قوی باشد؛ این به معنای تنزیه آمریکا است و کسی که می‌گوید تحریم اثر ندارد حامی آمریکا است و می‌گوید آمریکا کار بدی انجام نداده است. این حرف دروغ و خلاف واقعیت و نیز حمایت از آمریکا است؛ ما تا درد را نشناسیم درمان را نیز نمی‌توانیم بشناسیم و باید بدانیم که درد کجاست و به سراغ همان نقطه برویم و آن را درمان کنیم.
وی افزود: اگر کسی بگوید به هیچ قیمتی نمی‌توان تحریم را شکست، اینکه بگوییم در برابر تحریم باید تسلیم شویم؛ حرف نادرستی است.
روحانی اظهار داشت: چگونه در سال 92 و 94 تحریم را شکستیم، آن هم در شرایطی که تحریم بودیم؛ اینکه صادرات نفت ما به یک‌باره از 900 هزار بشکه به 2 و 3 میلیون رسید، در نتیجه شکست تحریم‌ها بود.
گفتنی است آقای روحانی و برخی حامیان امروزی‌اش، حدفاصل سا‌ل‌های 90 تا 92 ادعا می‌کردند 10 تا 30 درصد مشکلات اقتصادی به تحریم‌ها برمی‌گردد و 70 تا 90 درصد آن محصول سوءمدیریت دولت وقت است.
طبعا کسی منکر تاثیر تحریم‌ها نیست اما باید عنایت داشت که ما قبل از برجام و با وجود تحریم‌های سنگین 1/5 میلیون بشکه نفت می‌فروختیم و این رقم با وجود برجام و ادامه تعهدات دولت نسبت به آن، به چندصد هزار بشکه سقوط کرده است. ضمن اینکه سال 90 تا 91 با وجود تحریم‌ها، تحریم هرگز به رکود 52 درصدی دولت روحانی نرسید و این نشان می‌دهد سوءمدیریت بسیار بیش از تحریم خصمانه دشمن در ایجاد نابسامانی اقتصادی نقش داشته است.
اما باید درباره شناخت درد که آقای روحانی می‌گوید، باید تصریح کرد که دولت طی 6 سال گذشته فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان را معطل مذاکره و اعتمادسازی با غرب برای برداشتن تحریم‌ها گذاشت و حال آنکه بسیاری از موانع پیش روی فعالان اقتصادی، به بی‌تدبیری‌های داخلی و عدم حمایت ممکن در داخل برمی‌گردد؛ از جمله تسهیل فضای کسب و کار، حمایت از تولید و مبارزه با سفته‌بازی و سوداگری کاذب، مبارزه با فساد و رانت، راه‌اندازی سامانه‌های شفافیت‌ساز، مبارزه با قاچاق و... .