چالش‌های مجلس یازدهم از اقتصاد تا دیپلماسی آنچه انتظار بهارستان یازدهم را می‌کشد

مجلس یازدهم در حالی بخش بزرگی از منتخبان خود را شناخت که چالش‌های پیش‌روی قوه مقننه در چهار سال پیش‌رو از اقتصاد و معیشت مردم تا دیپلماسی و ارتباط با جهان گسترده و البته پیچیده است.
یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی دوم اسفندماه برگزار شد و اسامی نمایندگان منتخب این دوره به تدریج در حال تکمیل است. گذشته از بحث‫ها درباره میزان استقبال و مشارکت در این انتخابات در مقایسه با انتخابات دیگر، مجلس آینده که بر اساس گمانه‌زنی‌ها و نتایج اعلام شده، یکدست اصولگرا خواهد بود برای مقابله با چالش‌های عدیده پیش‌روی کشور باید با حداکثر آمادگی و قدرت اجرایی و قانون‌گذاری وارد میدان شود تا با اجرای وعده‌های خود بتواند گرهی از مشکلات مردم باز کند.
چالش‌های پیش ‌روی بهارستان
بخشی از شعارها و وعده‌های راه‌یافتگان به بهارستان درخصوص نحوه مواجهه و تعامل با دولت بوده است. بر فرض ترکیب اصولگرای این مجلس که بیشتر گمانه‌زنی‌ها از آن خبر می‌دهند و با توجه به اظهارنظرهای تند نامزدهای آن زمان و منتخبان کنونی نحوه تعامل این مجلس با دولت مورد توجه ناظران مسائل سیاسی است. حسن روحانی رئیس‌جمهوری در نشست خبری خود درباره ابهامات موجود در این زمینه تاکید کرده است: «قانون اساسی داور و مبنای ما با مجلس آینده است.» اینکه اما مجلس آینده به ریاست احتمالی یکی از رقبای انتخاباتی رئیس‌جمهوری تا چه اندازه در کنار و نه مقابل برنامه‌های دولت قرار گیرد و برنامه‌های آینده دولت تا چه میزان در مجلس مورد تایید قرار گرفته و قابلیت اجرا خواهد یافت علامت سوالی است که از خرداد ماه به ‌آن پاسخ داده خواهد شد.


چالش مهم دیگر در پیش‌ روی مجلس یازدهم مشکلات مزمن اقتصادی در کشور است. واقعیت اقتصاد ایران، میزان بیکاری، تورم، رشد منفی و دیگر متغیرهای اقتصادی نشان می‌دهد که شرایط معیشت مردم در حال سخت شدن است. صادرات نفت ایران به عنوان مهم‌ترین منبع درآمد کشور در اثر تحریم‌ها بسیار ناچیز است. واردات و صادرات بسیاری از اقلام و مایحتاج مردم هم با مشکل مواجه است. صد البته رفع و رجوع مشکلات اقتصادی و معیشت مردم با همکاری دولت و مجلس میسر است با این حال باید دید مجلس اصولگرای یازدهم چه رویکردی برای حل و فصل این مشکلات خواهد داشت و اساسا چه ایده‌ها و ابتکاراتی از بهارستان برای حل این چالش‌ها ارائه خواهد شد.
نکته قابل تامل اینکه اساسا اقتصاد و سیاست خارجی دو مولفه‌ای هستند که ناگزیر به هم ارتباط دارند. این دو مولفه می‌توانند نقش هم‫افزا داشته باشند و از سوی دیگر اثرات منفی بر یکدیگر داشته باشند. باید دید با توجه به رویکرد جریان غالب مجلس آینده در عرصه سیاست خارجی به موضوعاتی مانند برجام و FATF و شعارها مبنی بر لزوم نگاه به درون اکنون انتظار می‌رود شعارهای انتخاباتی جنبه عملیاتی به خود بگیرد. بسیاری از نمایندگان مجلس آینده با توجه به سخنان ایام انتخابات چندان روی خوشی به برجام نشان نداده‌اند. برخی از آن‌ها حتی دیگری را به دلیل برخی اظهارات مثبت درباره برجام و دیگر دستاوردهای دولت غیرانقلابی خطاب کردند.
باز هم فرض تکراری در تشریح چالش بعدی این است که تعداد منتخبان اصولگرای مجلس یازدهم بسیار بیشتر از رقیب است، این فرض زمانی اهمیت می‌یابد که به روزهای پیش از برگزاری انتخابات بازگردیم؛ به روزهای بستن فهرست‌ها و دعواهای آشکار و نهان میان طیف‌های مختلف اصولگرا. روزهایی که نواصولگرایان و شانا، شانا و جبهه پایداری، جبهه پایداری و بهاریون و عدالت‌خواهان شانا برای حضور در فهرست سی نفره تهران به هم تاختند و در‫نهایت با اکراه‌ها و تردیدها و ترس‌ها از پیروزی رقیب به فهرست مشترک رسیدند. نگرانی آینده مجلس یازدهم می‌تواند تداوم این اختلافات در بهارستان باشد و تبعات آن دوری از دغدغه‌های مردم و کشور و پرداختن به موضوعات درون جناحی.
موضوع بسیار مهم دیگر نقش و جایگاه مجلس در مناسبات قدرت و فرآیندهای کلان تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی است. باید دید در مسائل حساس پیش‌ رو، راه یافتگان به بهارستان چه رویکردی اتخاذ خواهند کرد و چقدر می‌توانند شعار «مجلس در راس امور است» را محقق سازند و از جایگاه نهاد مجلس دفاع کنند.
چرا باید نگرانی‌ها را جدی گرفت؟
منتخبان کنونی مجلس یازدهم و نامزدهای یک هفته پیش انتخابات آن، آنگونه که در سخنرانی‌های خود تاکید کرده‌اند به خوبی با چالش‌های فوق‌الذکر آشنا بودند. وقتی به دلیل شرایط اقتصادی و معیشتی مردم دولت را مورد انتقاد قرار می‌دادند، وقتی ریشه بسیاری از رویدادهای ماه‌های اخیر را در نوع رابطه با دنیا توصیف می‌کردند. اظهارنظرهای اقتصاددانان منتسب به این جریان حکایت از اشراف آن‌ها به شرایط کشور و اصولگرایان و دولت داشت. این آگاهی اما تنها یک روی سکه است، روی دیگر و البته نگران‌کننده آن است که اغلب کاندیداهای دیروز و منتخبان امروز برنامه مشخص و مدونی برای حل این مشکلات و عبور کشور به یک شرایط آرام را یا نداشتند یا ارائه ندادند.
صرف انتقاد از شرایط موجود و مقصر جلوه‌دادن دیگری یا دیگران تنها کنش بسیاری از نامزدهای انتخابات بود و افق روشن و البته عملی برای بهبود شرایط ارائه نمی‌شد. می‌توان امیدوار بود که منتخبان مجلس یازدهم برحسب وظیفه و حضور در مجلس برنامه منسجمی در ذهن و فکر خود داشته باشند. می‌توان امیدوار بود که تشریح شرایط سخت کشور و مردم از سوی نامزدها در ایام انتخابات تنها برای نادیده گرفتن دستاوردهای دولت و رقیب نبوده است و آن‌ها هم درد را شناخته و هم درمان می‌دانند اما با چنین توصیفاتی جای نگرانی وجود دارد چون برنامه‌ای در ایام انتخابات ارائه نشده است.
معجزه‌ای در کار نیست
پیچیدگی جهان امروز امکان خوش‌بینی به تحقق شعارها و آرمان‌ها را کاهش می‌دهد اگر هم داوطلبان تا روز پنجشنبه هفته گذشته شعارها و وعده‌هایی می‌دادند امروز با واقعیات دیگری مواجه خواهند بود. گذشته از پیچیدگی مناسبات قدرت در داخل و ضرورت پاسخگویی با رای‌دهندگان، شرایط منطقه‌ای و بین‌المللی هم شرایط ویژه‌ای است. دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا از زمان راهیابی به کاخ سفید کارزار گسترده‌ای تحت عنوان سیاست فشار حداکثری علیه ایران به راه انداخته است.
نگاهی به اقدامات یکی دو ساله اخیر آمریکا علیه ایران این طور نشان می‌دهد که‌آمریکایی‌ها و متحدانش به هر طریق به دنبال این هستند با وارد کردن ایران به درگیری و تنش به ایران آسیب بزنند. البته با اقدامات قاطع تهران در مواجهه با برخی ماجراجویی‌های آمریکایی‌ها در منطقه انتظار می‌رود آمریکا و متحدانش در محاسبات خود درخصوص ایران تجدیدنظر کرده و رویکرد عقلانی‌تری داشته باشند. تمام هنر دستگاه دیپلماسی این است که بتواند اقدامات و رفتارهای ترامپ و متحدان منطقه‌ای آن را مدیریت کرده و مانع از وارد شدن ایران در بازی شود که دشمنان آن را طراحی کرده‌اند از این بابت باید دید مجلس یازدهم چه رویکردی در این خصوص خواهد داشت.