الان وقت «بازسازي اعتماد ملي»است

آرمان ملي: انتخابات مجلس که بسياري از جريانات سياسي براي آن نقشه‌هايي داشتند بالاخره در جمعه‌اي که گذشت برگزار شد و در نهايت ديروز به طور رسمي منتخبان نهايي مجلس يازدهم معرفي شدند. اين در حالي است که آنطور که وزير کشور گفته مشارکت کلي در انتخابات چيزي حدود 42 درصد و مشارکت مردم تهران در انتخابات چيزي در حدود 26 درصد بوده و عواملي مثل اتفاقات آبان‌ماه، هواپيماي اوکرايني و بيماري کرونا تاثير بسزايي در کاهش مشارکت داشته است. البته برخي نيز معتقدند که نارضايتي‌هاي اقتصادي و معيشتي مردم يکي از دلايل مهم عدم مشارکت مردم در اين انتخابات بوده است. مقايسه‌اي ميان تعداد آراي منتخبان مردم در انتخابات مجلس دهم و انتخابات اخير نشان مي‌دهد که اصلاح‌طلبان در چه شرايطي روي کارآمده‌اند و اصولگرايان در چه شرايطي؛ هر چند اصولگرايان که تاکنون منتقد و ايرادگير بودند، اکنون خود بايد طي 4 سال آينده پاسخگوي عملکردهاي خود باشند. براي بررسي علل کاهش مشارکت مردم در انتخابات، علل عدم موفقيت اصلاح‌طلبان و ضرورت بازيابي اعتماد عمومي، «آرمان ملي» با داريوش قنبري فعال سياسي اصلاح‌طلب و نماينده پيشين مجلس گفت‌وگو کرده که در ادامه مي‌خوانيد:
چه مواردي را در عدم موفقيت اصلاح‌طلبان در انتخابات موثر مي‌دانيد؟
اصلاح‌طلبان در اکثر حوزه‌ها امکان رقابت نداشتند چون اساسا کانديدايي نداشتند و به همين دليل مجبور شدند که در آن حوزه‌ها ليستي ارائه نداده و از ليستي هم حمايت نکنند. از اين جهت بود که اعلام کردند فقط در انتخابات مشارکت مي‌کنند. هر چند برخي از دلايلي که اين کار باعث شد اصلاح‌طلبان چنين تصميمي بگيرند به برخي از اصلاح‌طلباني باز مي‌گردد که با تابلوي اصلاح‌طلبي وارد مجلس دهم شدند اما عملکرد اصلاح‌طلبانه‌اي نداشتند. همين مساله باعث شد اصلاح‌طلبان در انتخابات سال 94 با حمايت از نيروهاي غير اصلاح‌طلب پايگاه اجتماعي خود را از دست بدهند. در دوره قبلي اعلام شد که هرکس منشور اصلاح‌طلبي را بپذيرد اصلاح‌طلب است اما تجربه ثابت کرد برخي که تحت عنوان ليست اميد به مجلس وارد شدند، حتي حاضر نشدند در فراکسيون اميد حضور پيدا کنند. اصلاح‌طلبان با اين تجربه در دوره يازدهم درصدد حمايت از نيروهاي معتدل و مستقل برنيامدند. چرا که دنبال اين بودند افرادي که شناسنامه اصلاح‌طلبي دارند را مورد حمايت قرار دهند. با اين استراتژي بود که اصلاح‌طلبان به انتخابات دوره يازدهم ورود پيدا کردند. البته نبايد از ياد برد که مسائل مربوط به نظارت‌ها مزيد بر علت شد و اصلاح‌طلبان نتوانستند کنش فعالي از خود بروز دهند. از طرفي مردم با مشارکت گسترده در انتخابات‌هاي 92، 94 و 96 دنبال اين بودند که تغيير و تحولي در وضع اقتصادي، معيشتي و اجتماعي خود پديد آورند اما متغيرهايي موجب شد تا اين انتظار مردم برآورده نشود. به‌رغم اينکه در دور اول رياست جمهوري آقاي روحاني شاهد گشايش‌هايي مثل به ثمر رسيدن برجام بوديم، اما متغير‌هاي داخلي و خارجي ديگر باعث شد که دستاوردهاي دولت اول آقاي روحاني تداوم پيدا نکند. متغير خارجي روي کارآمدن ترامپ در آمريکا و خروج وي از برجام بود که اين توافقنامه را با مشکلاتي روبه‌رو کرد. متغير دوم نيز دلواپسان داخلي بودند که نسبت به منافع ملي نگاه ديگري داشتند، هرچند که نگاه آنها چندان قابل دفاع نيست و اخيرا هم برخي از چهره‌هاي شناخته شده آنها براي مجلس يازدهم راي آورده‌اند. فعاليت‌هاي اين افراد موجب شد که دولت نتواند آنطور که بايد در مسير انتظارات مردم عمل کند. مجموع اين مسائل باعث شد که مردم رضايت نداشته و نسبت به تغيير روندها اميد‌شان کاهش پيدا کند و ما شاهد اين مشارکت سطح پايين و ضعيف بوديم.
با توجه به کاهش مشارکت مردم در انتخابات اخير و در پيش بودن انتخابات رياست جمهوري در سال 1400 چه اقداماتي بايد صورت گيرد که مردم بازهم به جريانات سياسي اعتماد کنند و بازهم مشارکت گسترده‌اي را رقم بزنند؟


به نظرم ابتدا بايد عوامل کاهش مشارکت شناخته شود. با توجه به اينکه انتخابات رياست جمهوري در سال 1400 پيش روست و کمتر از دو سال به اين انتخابات باقي است، بايد با آسيب شناسي دقيق و حرکت در مسير خواسته‌ها و مطالبات مردم، اعتمادي را که تضعيف شده بازگرداند. پيش از اين بسياري از دلسوزان کشور مي‌گفتند که اعتماد مردم رو به کاهش است و بايد تجديد نظرهايي در برخي رويه‌ها صورت گيرد که اين تذکرات دلسوزانه چندان مورد توجه قرار نگرفت. اميدواريم که مشارکت مردم در انتخابات اخير باعث شود مسئولان با تغيير شرايط و رويکردها بازسازي اعتماد عمومي را به طور جدي مورد توجه قرار دهند.
مقايسه آراي ليست اميد اصلاح‌طلبان در انتخابات اسفند 94 با آراي ليست وحدت اصولگرايان در انتخابات اخير بيانگر اختلاف راي معناداري است؛ اين اختلاف راي را ناشي از چه عللي مي‌دانيد؟
در انتخابات مجلس دهم مردم با اعتماد به تغيير وضع موجود مشارکت گسترده‌اي داشتند و آراي ميليوني به ليست اميد دادند اما در انتخابات اخير با توجه به اتفاقات ماه‌هاي اخير اعتماد عمومي رو به نقصان گذاشت و مردم در نتيجه عدم تحقق مطالبات و خواسته‌هاي خود دلسرد شدند و اين مساله تاثير خود را در انتخابات اخير گذاشت و آنطور که انتظار مي‌رفت شاهد انتخابات پر رونقي نبوديم. عملکرد نهادهاي مجري و ناظر انتخابات در نحوه بررسي صلاحيت‌ها و اينکه فرصت يک انتخابات رقابتي مناسب وجود نداشت، تاثيرگذار بود. در اين دوره اصولگرايان دنبال اين بودند که انتخابات را در ميان جريان خود کاناليزه کنند. از اين جهت به سمت ارائه ليست‌هاي مختلفي رفتند که به نوعي رقابت را دروني کرده و جريان اصلاحات را از گردونه خارج کنند. تجربه نيز ثابت کرده در مناطقي که مردم بر اساس برنامه‌ها و عقايد راي مي‌دهند اين فاکتور خيلي تاثيرگذار است. چرا که در کلانشهر‌ها و شهرهاي بزرگ معمولا به گرايش‌ها و برنامه‌ها توجه مي‌کنند. هر چند در اين انتخابات در بسياري از حوزه‌هاي کوچک انگيزه‌هاي قومي و قبيله‌اي مردم را به پاي صندوق راي کشيد. در صورتي که با تقويت احزاب و جريانات سياسي مي‌شود کشور را به سمت توسعه سياسي هدايت کرد. با اين حال هنوز در برخي مناطق نام ايل و قبيله، تعيين کننده جهت‌گيري فعاليت‌هاي سياسي و راي مردم است.