تریدینگ فایندر

بحران‌هایی که درست مدیریت نمی‌شوند

مدیریت بحران در هر کشور از الزامات اساسی برای کنترل حوادث و رخدادها به حساب می‌آید. در حال حاضر که ایران با بحران‌های متعدد چندگانه از جمله سیل، زلزله، آلودگی هوا و اینک ویروس کرونا مواجه شده به نظر می‌رسد اهمیت کنترل بحران بالاتر از حتی خود بحران اهمیت یافته است. ویروس کرونا در شرایطی وارد ایران شد که تقریبا به جز هشدار و شنیده‌ها آمادگی چندانی برای مقابله احتمالی با آن وجود نداشت. در هنگام وقوع سیل و زلزله هم همواره همین وضعیت وجود دارد و در واقع در بیشتر مواقع حتی وقوع بحران‌های تکراری هیچ پیش زمینه‌ای برای جلوگیری از گسترش بحران یا تبعات آن وجود ندارد. در حال حاضر که کشور با بحران کرونا روبرو شده اگر فرض را بر این بگذاریم که چند بحران دیگر هم اتفاق بیفتد مشخص نیست. مسئولان امر چه الگو و نگرشی برای کنترل بحران‌های چندگانه خواهند داشت. واقعیت تلخ این است که با گسترش روزافزون دامنه کرونا در کشور، اعلام شده که بحران سیلاب در چند استان دیگر هم طی روزهای آینده در راه است.
>سیل هم در راه است
از روز سه شنبه یعنی امروز تا بعد از ظهر چهارشنبه در دامنه‌های زاگرس مرکزی دامنه‌های جنوبی البرز و غرب کشور و از چهارشنبه در شمال شرق کشور بارش شدید پیش‌بینی شده. همچنین از بعدازظهر امروز سه شنبه با توجه به جریانات شمالی دمای هوا در نوار شمالی کشور به طور محسوسی کاهش یافته و با افزایش سرعت وزش باد در دریای خزر دریا مواج خواهد شد، خلیج فارس نیز از اواخر دوشنبه تا چهارشنبه مواج است. بر همین اساس کارشناسان پیش بینی وقوع سیل را در روزهای پیش رو دارند. از سوی دیگر در چنین شرایطی که بحران کرونا ادامه دارد خبر رسیده که زلزله زدگان هم وضعیت خوبی ندارند و نیازمند سرپناه و آذوقه در چنین شرایط دشوار و اسفناکی هستند. روز گذشته خبرگزاری فارس خبر داد که با توجه به سردی هوا و وضعیت کوهستانی مناطق زلزله زده مردم نیاز جدی به چادر و وسایل گرمایشی دارند و وضعیت در مناطق زلزله زده مناسب نیست. یعنی با توجه به کوهستانی بودن مناطق و سرمای هوا مردم نیاز جدی به اقلام گرمایشی و چادر دارند و از سوی دیگر ارتباطات تلفنی و اینترنتی در این مناطق نیز با مشکل مواجه است. حال سوال این است که با توجه به شرایط بحرانی در کشور چگونه می‌توان همزمان به کنترل بحران‌ها و مدیریت آنها پرداخت؟ به عبارت دیگر آیا ساز وکار و دستورالعمل مشخصی برای کنترل همزمان بحران‌ها وجود دارد؟
>خلاقیت حل مسائل را نداریم
تریدینگ فایندر


بحران و راه خروج از آن در سطوح مختلفی در جهان امروز مطرح است. کارشناسان می‌گویند از بحران‌های جهانی که امروز با آن درگیر هستیم تا بحران‌های که پیش‌بینی می‌شود در صورت عدم کنترل در آینده گریبان دولت ملتها را خواهد گرفت. در چنین شرایطی بحث جدیدی در مدیریت مطرح می‌شود که همان اداره وکنترل بحران‌ها با مدیریت‌های کنترل شده است. یک کارشناس علوم اجتماعی در این باره می‌گوید: بحران با تمام ضایعات و خطرات همواره می‌تواند زایشگر فرصت و شکوفایی باشد و این درصورتی است که شناخت مساله، راهبرد و راه‌حل‌ها را بتوان خلاقانه کشف کرد. رعنا گلمرادی افزود: متاسفانه در ایران برای کنترل ومدیریت بحران با وجود وقوع صدها بحران در کشور هیچ الگو و راهکار مشخصی وجود ندارد این در شرایطی است که ایران به لحاظ بلایای طبیعی روی نوار خطر قرار دارد اما تا به امروز و پس از مواجهه با صدها بحران و مسئله هنوز دستور کار قابل قبولی برای مواجهه وجود ندارد. این کارشناس در تعریف یک وضعیت بحرانی می‌گوید: شرایط بحرانی، شرایط خاص و غیرقابل‌پیش‌بینی است که فعالیت‌های عادی را از مسیر مشخص خود دور یا منحرف ساخته و روند انجام آن‌ها را کند یا مختل می‌سازد. در این شرایط، ساختارهای سازمانی و ظرفیت‌های آن باید پاسخگوی تغییرات پیش‌آمده باشند که در هر کشوری با سطح توسعه متوسط این چاره‌جویی‌ها قابل هدف گذاری است و طبعا در شرایط غیرعادی روش‌های معمول که برای وضعیت عادی تمهید شده‌اند؛ پاسخگو نخواهند بود. بنابراین وقتی برنامه‌ریزی‌ها کارایی خود را از دست می‌دهند و نیل به اهداف را دشوار و یا ناممکن می‌سازند، یکی از وظایف مهم مدیران، پیش‌بینی و برنامه‌ریزی جهت ایجاد آمادگی لازم برای مواجهه با بحران می‌باشد برای این منظور، آگاهی مدیران از مباحث مرتبط با بحران و مدیریت آن ضروری به نظر می‌رسد. وی در پاسخ به این سوال که چه عاملی دامنه بحران‌ها را وسیع‌تر می‌کند، گفت: آنچه دایره بحران گسترده می‌کند، عدم آگاهی ما از آینده است، اینکه چه اتفاقی می‌افتد که منجر به آن می‌شود تا اتفاق بعدی رخ دهد، این خطی است که ما ترسیم می‌کنیم و اتفاقات را در دایره آگاه خود می‌چینیم؛ اما الزاماً جهان بر اساس دایره آگاهی ما پیش نمی‌رود، جهان پیرامون ما پر است از اتفاقاتی که ما در شکل‌گیری آنان نقشی نداشته و حدس و گمانی هم از وقوع آن نداریم مثل همین پدیده کرونا که به نظر می‌رسد مدیریت سردرگمی برای کنترل آن در پیش گرفته شده است. اتفاقاتی مثل کرونا عوامل خارج از کنترل و تغییردهنده وضع موجود است و در واقع جزو عواملی است که بیرون از فرآیند پیش‌بینی ما قرار دارد. گلمرادی در پاسخ به این سوال که اگر مدیران پیش‌زمینه و آگاهی قبلی از یک بحران داشته باشند آیا می‌توانند باز هم هر چقدر که بحران ناشناخته باشد آن را مدیریت کنند یا خیر، گفت: ما در هر ساختاری که باشیم باید برای آنچه وضع موجود را به هم می‌ریزد دستور کار و برنامه داشته باشیم. شیوع کرونا در ایران غیرقابل پیش بینی نبود و می‌شد برای کنترل اضطراب اجتماعی خیلی زودتر دست به کار شد اما متاسقانه به نظر می‌رسد ما در کشور برای امور عادی مثل سیل و زلزله برنامه نداریم چه رسید به پدیده‌ای چون کرونا که تبعات آن در حال دامنه دار شدن است. درحال حاضر که بحران کرونا با هشدار سیل همراه شده و انتظار می‌رود در صورت وقوع بارش‌های شدید سیلاب هم در برخی نقاط کشور اتفاق بیفتد این سوال مطرح می‌شود که آیا می‌توان یک مرکز واحد کنترل بحران در کشور داشت که بتواند بر هر میزان از بحران‌های همزمان اشراف داشته باشد؟ کارشناسان می‌گویند مدیریت واحد چند بحران تنها در صورتی امکان پذیر است که کشورها کارنامه موفقی در کنترل بحران‌های قبلی داشته باشند. گلمرادی در این رابطه می‌گوید: در ایران قرارگاه واحد کنترل بحرانها یک ضرورت است اما درباره کارآمدی آن نمی‌توان اظهارنظری کرد. شواهد نیز نشان می‌دهد با توجه به بحران‌هایی همچون سیلاب، زلزله و... که در سال 98 و ماههای قبل آن در کشور شاهد آن بودیم تشکیل مرکزی برای کنترل و مدیریت بحران‌ها ضروری است و در این خصوص می‌توان به تجربه سایر کشورها نگاه کرد.
>مقایسه ژاپن با ایران
در کشورهایی که روی خط بحران قرار دارند مدیریت واحدی برای کنترل بحران‌ها وجود دارد. مثلا دولت ژاپن وزیر کشور برای مدیریت بحران را با هدف یکپارچه‌سازی و هماهنگ کردن سیاست‌های کاهش بحران و اقدامات وزارتخانه‌ها و سازمان‌های مرتبط تاسیس کرده است. این وزارت مسئول تامین همکاری بین سازمان‌های مرتبط دولتی و برنامه‌ریزی، سیاست‌گذاری اساسی بحران و مقابله با بحران‌های بزرگ است. در چنین ساختاری، شورای مرکزی مدیریت بحران شامل نخست‌وزیر (رئیس شورا)، وزیر مدیریت بحران و همه وزرای کابینه است. از دیگر اعضای این شورا می‌توان رئیس منتخب موسسات عمومی، رئیس بانک ژاپن، رئیس انجمن صلیب‌سرخ ژاپن، رئیس رادیو و تلویزیون ژاپن، رئیس شرکت تلفن و تلگراف و اشخاص باتجربه در جایگاه آکادمیک و علمی را نام برد. شورای مرکزی مدیریت بحران یکی از نهادهایی است که وظیفه سیاست‌گذاری‌های اساسی و مهم در مدیریت بحران را براساس قانون اقدامات متقابل بحران برعهده دارد. اعضای این شورا شامل نخست‌وزیر، تمام وزرای کابینه و مدیران سازمان‌های دولتی مرتبط با اقدامات متقابل بحران را براساس قانون عمومی و قوانین تابعه توسعه می‌دهند. سیستم برنامه‌ریزی مدیریت فاجعه شامل سه مرحله است: 1) برنامه پایه‌ای مدیریت فاجعه. یک برنامه بنیادی برای کاهش خسارت‌های ناشی از حوادث و بحران‌ها است و توسط شورای مرکزی مدیریت فاجعه آماده‌سازی می‌شود؛ 2) برنامه عملیاتی مدیریت فاجعه. این برنامه توسط هر سازمان دولتی به‌صورت مجزا طرح‌ریزی می‌شود؛ 3) برنامه محلی مدیریت فاجعه. این برنامه را هر یک از سازمان‌های شهری و استانی زیرمجموعه شورای مرکزی مدیریت بحران براساس برنامه مدیریت سوانح شکل می‌دهند. هنگام بروز فاجعه در ژاپن، دو سازمان اتاق بحران و آتش‌نشانی نیز مسئولیت مدیریت بحران را بر عهده دارند. سازمان‌هایی نظیر پلیس مسئولیت حمل‌ونقل و ترافیک را بر عهده می‌گیرند و وزارت بهداشت و رفاه و وزارت کشاورزی و تغذیه به فرمان سازمان‌های اصلی فعالیت می‌کنند. آتش‌نشانی یکی از تخصصی‌ترین نیروها برای امدادرسانی به شهروندان ژاپنی در هنگام وقوع بلایای طبیعی به شمار می‌رود، اما به دلیل محدود بودن شمار نیروها و تجهیزات این نهاد، برخی از دیگر سازمان‌های ژاپنی نیز اقدام به تشکیل نیروهای ویژه در این زمینه کرده‌اند. سازمان پلیس ژاپن یکی از این نهادهای دولتی است که با تشکیل تیم تخصصی امدادرسانی در داخل این سازمان، در هنگام بروز بلایای طبیعی نقش مهمی در عملیات امدادرسانی ایفا می‌کند. پلیس ژاپن برای معرفی این‌گونه فعالیت‌های خود و اطلاع‌رسانی به مردم در زمینه تدابیر مقابله با بلایا، اقدام به برگزاری نمایشگاه‌های مختلف در سراسر این کشور می‌کند. گرچه مقایسه ژاپن با ایران قیاس درستی نیست اما به نظر می‌رسد برای کنترل بحران‌های همزمان نیاز به نقشه راه و برنامه مشخص است.
>مدیریت بحران در ایران
سازمانی عریض و طویل اما...
سازمان مدیریت بحران در ایران یک سازمان دولتی است که زیر نظر وزارت کشور در سال 1387 شروع به فعالیت کرده و هدف از تاسیس آن طبق «قانون تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور» عبارت است از: تشخیص وقوع بحران‌های طبیعی ملی و منطقه‌ای و اعلام آن به دستگاه‌های ذی‌ربط توسط وزیر کشور (قائم‌مقام شورای عالی مدیریت بحران)؛ تشخیص وقوع بحران‌های استانی و محلی و اعلام آن به دستگاه‌های استان و شهرستان به‌ترتیب با استاندار و فرماندار است. در این قانون و آیین‌نامه اجرایی آن، سطوح بحران در کشور به ابعاد ملی، منطقه‌ای، استانی و محلی قابل‌تقسیم است و ساختار مدیریت بحران در سطح ملی، منطقه‌ای تشخیص بحران بر عهده وزیر کشور و در سطح استانی، محلی تشخیص وقوع بحران بر عهده استانداران و فرماندارانی است که هر کدام منصوبان وزیر کشور در اداره مسائل استانی و محلی‌اند. سازمان مدیریت بحران متشکل از 14 کارگروه تخصصی و عملیاتی است. رئیس هر کارگروه تخصصی به پیشنهاد بالاترین مقام دستگاه ذی‌ربط از بین معاونان مرتبط با مدیریت بحران همان دستگاه با حکم وزیر کشور منصوب خواهد شد. کرونا و بحرانی که مدیریت نشد در خصوص شرایط فعلی یعنی بحران کرونا هم مشکلات زیادی وجود دارد چه رسد بخواهیم در این شرایط از بحران دیگری هم صحبت کنیم. بیماری کرونا به سرعت درجای جای کشور در حال شیوع است، ترس و اضطراب در میان مردم مشهود است و نایاب شدن ابزار و وسایل ضدعفونی‌کننده بر این ترس دامن زده است. شیوع بیماری کرونا در کشور و افزایش فزاینده تعداد مبتلایان که نشان از ناکارآمدی و ناتوانی در کنترل بیماری دارد، بار دیگر نشان داد که مدیریت بحران در کشور ما تا چه اندازه ضعیف است. تمامی کشور‌ها حتی کشور‌هایی که هنوز به این ویروس دچار نشده اند، به محض شنیدن خبر شیوع کرونا، تمام تدابیر لازم را برای حفظ جان مردم کشورشان انجام دادند، اما در ایران علی رغم داشتن ارتباطات زیاد با چین، هیچ اقدام پیشگیرانه‌ای انجام نشد. مسئولین به محض اطلاع از احتمال شیوع کرونا در کشور می‌بایست برای رسیدگی و نظارت بر کنترل، پیشگیری و درمان، سازوکاری با اختیارات و مسئولیت‌های مشخص در هر استان مشخص کرده و بر ضعف همیشگی خود در خصوص اطلاع‌رسانی غلبه می‌کردند و ظرفیت همه رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی را برای آگاهی بخشی و هشدار به مردم به کار می‌گرفتند و ترتیبی اتخاذ می‌کردند تا رسانه‌ها با ستاد مسئول در موضوع رسیدگی به بیماری کرونا به صورت شبانه روزی در ارتباط باشند. نکته تاسف بار این است که آمار تلفات در ایران بیشتر از کشورهایی، چون سنگاپور و ژاپن است که در حدود دو ماه است که درگیر کرونا هستند و تعداد مبتلایانشان از ایران بسیار بیشتر است؛ این درحالی است که پرستاران و کادر‌های درمان در سراسر ایران اظهار می‌کنند که با بیماران کرونایی زیادی مواجه هستند.
>سیلاب، زلزله و بحران‌هایی که
مدیریت نمی‌شوند
بنابر نتایج به دست آمده تاکنون کشور ما دارای نقشه راه جامعی برای کاهش خطر بلایا و کنترل همزمان چند رخداد و بحران نبوده است که این موضوع بر اساس تعهد بین‌المللی‎ که ایران داده باید در اولویت مسئولان و دولت قرار گیرد. همه کشورها در سطح ملی و در سطح محلی باید برنامه کاهش خطر برای کشور و شهرها داشته باشند. بررسی‌ها نشان می‌دهد در ایران نیز گرچه برنامه‌هایی در بخش‌های مختلف وجود دارد اما سند جامع کشوری وجود ندارد؛ البته اقدام‎هایی در این زمینه شروع شده است، اما هنوز در ابتدای راه است. این برنامه باید تا سال 2030 اقدامات کشور را تبیین کند؛ یعنی حداقل باید سه برنامه 5‌ساله را پوشش دهد؛ بنابراین بسیار مهم و حساس است و باید دقیق تدوین شود. به نظر می‌رسد در خصوص مدیریت واحد بحران همه چیز در تهران متمرکز شده است. تهران در سال1380 برنامه جامع کاهش خطرپذیری داشته و در مدت این 15 سال اقدام‎های زیادی درباره مدیریت بحران انجام شده است؛ به‌عنوان مثال ساخت پایگاه‌های مدیریت بحران، ساخت مرکز فرماندهی مدیریت بحران و تدوین نقشه راه‌های اضطراری از نتایج و دستاوردهای این برنامه بوده است. بخش زیادی از این برنامه انجام شده است اما اکنون پس از گذشت 18 سال از تدوین آن برنامه نیازمند برنامه جدیدی با رویکردی جدید هستیم چرا که همین تدابیر هم برای تهران موثر نبوده است. بر اساس بحران‌های پیش‎آمده در سطح تهران مثل آتش‌سوزی مسجد ارک، سقوط هواپیمای سی130، ساختمان پلاسکو و... عملکرد مدیریت بحران حتی در تهران مناسب و در شان یک شهر توسعه یافته نبوده و با توجه به مصاحبه‌هایی که از کارشناسان و صاحبنظران به عمل آمده است، به نظر می‌رسد مهم‌ترین چالش اصلی مدیریت بحران کشور نبود مدیریت یکپارچه برای مدیریت بحران‌هاست گرچه به نظر می‌رسد در حالی که مدیریت بحران‌ها ومشکلات در کشور فاقد یک نقشه راه صحیح است اما با این حال ضرورت وجود مرکزیت واحد برای اداره بحرانها لازم به نظر می‌رسد در همین راستا وجود یک نقشه راه و راهبرد مناسب در حوزه مدیریت بحران کشور سبب می‌شود تا بسیاری از مشکلات فعلی مرتفع گردد و این امر میسر نمی‌گردد مگر با آینده‌پژوهی؛ درحقیقت آینده‌پژوهی در عرصه مدیریت بحران، کمک می‌کند تا از راه شناسایی و پیش‌بینی مخاطره‎ها و تهدیدها سناریوهای محتمل، تدوین گردد و سازمان برای مقابله با آن‌ها همواره آماده باشد. رویکرد مرکز محور به بحران‎ها موجب می‌شود تا بودجه‌ریزی موثرتر، عملکرد قابل‌قبول‌تر و آمادگی بالاتری به‌وجود آید؛ آمادگی سازمانی (به‌ویژه در سازمان‌های امدادی) و جلوگیری از غافلگیری، مهم‌ترین اصل در به حداقل رساندن و کاهش اثرات سوانح است اما آنچه که در چندسال گذشته شاهد آن بوده‎ایم، نبود برنامه‌های بلندمدت و آینده‌نگرانه و بدتر از آن غرق شدن در روزمرگی سازمانی و نهایتا غافلگیری و عملکرد ضعیف است. متاسفانه تا به امروز حتی برای شهرهای متوسط و شهرهای کوچک نیز، برنامه جامع مدونی آماده نشده است؛ چه برسد به کلانشهرهایی چون تهران، مشهد، اصفهان و تبریز.
تریدینگ فایندر