درآمدزایی راه و رسم خودش را دارد

با وعده و وعید‌های زیادی می‌آیند؛ از این می‌گویند که پول می‌آورند و با اسپانسر‌های گوناگون و مطمئن قرارداد امضا می‌کنند تا دیگر اسیر بی‌پولی و مشکلات مالی نشوند. این‌گونه اعتماد هواداران را به خود جلب می‌کنند و پشت میز مدیرعاملی تکیه می‌زنند. این داستان تکراری مدیریت دو تیم پرسپولیس و استقلال است. داستانی که همه خوب می‌دانیم به چه سرنوشتی دچار می‌شود. نمونه‌هایش را امروز در این دو باشگاه شاهد هستیم. پرسپولیس با کارگزارش به مشکل خورده و استقلال با شخصی طرف است که اسنادش جعلی از آب درآمده است. حالا این سؤال پیش می‌آید که مقصر اصلی این جریان کیست و باید چه کسی پاسخگو باشد؟
محمدحسن انصاری‌فرد، مدیرعامل سابق پرسپولیس وقتی از قرارداد با کارگزار جدید صحبت می‌کرد، حرف از درآمد ۱۵۰ میلیاردی برای سرخ‌ها در میان بود، اما امروز کار به جایی رسیده که مدیرعامل جدید سرخ‌ها طرف مقابل را قبول ندارد و بالطبع در آن طرف هم چنین تمایلی وجود ندارد. بنابراین راه درآمدزایی مدیر سابق به بن‌بست می‌خورد. سعادتمند، مدیرعامل استقلال هم از روزی که آمده وعده‌های زیادی داده و جالب اینکه دقیقاً به شخصی تکیه و اعتماد کرده که با صدور مدارک جعلی در خصوص طلب دو بازیکن خارجی استقلال باعث یک آبروریزی بین‌المللی شده است.
حال سؤال این است؛ آیا مدیران عامل دو باشگاه صرفاً برای به دست آوردن دل هوادار و بازیکنان وعده می‌دهند یا اینکه واقعاً راه و رسم ورود به چنین قرارداد‌هایی را نمی‌دانند و فقط با دیدن چند رقم و عدد دست و پای خود را گم کرده و پای قراردادی را با اسپانسری امضا می‌کنند که در نهایت به ضرر باشگاه تمام می‌شود. درست مثل آنچه در داستان عقد قرارداد‌های خارجی رخ می‌دهد. مدیران فوتبال و به خصوص این دو باشگاه پرهوادار راه در‌آمدزایی را بلد نیستند و بدتر اینکه برای درآمدزایی مشاوران خوبی هم ندارند تا کار به جایی برسد که امروز شاهد آن هستیم.
سال‌هاست که در این دو تیم شاهد محقق نشدن وعده‌های مدیران هستیم، سال‌هاست که هواداران استقلال و پرسپولیس منتظرند تا دیگر تیم‌های‌شان از مشکلات مالی ننالند، اما هر سال که می‌گذرد وضع بدتر و بدتر می‌شود. مدیران زیادی می‌آیند و می‌روند، اما هیچ تغییری در وضعیت این دو تیم ایجاد نمی‌شود. مدیریت جدید تمام مصوبات مدیریت قبلی را زیر سؤال می‌برد و اجرا نمی‌کند تا کار گره بخورد و مدیر بعد از او هم درست در همین مسیر قدم برمی‌دارد.


کسب درآمد برای باشگاه راه و رسم خودش را دارد که متأسفانه مدیران سرخابی‌ها آن را بلد نیستند. از کسی هم کمک نمی‌گیرند و فقط وعده می‌دهند، وعده‌هایی که خیلی زود توخالی بودن آن‌ها مشخص و معلوم می‌شود که بدون پشتوانه کار جلو رفته و هیچ سرانجامی نخواهد داشت. تازه این در شرایطی است که به نوع عقد قرارداد خوشبین باشیم و تصور ضرر و زیان مالی باشگاه را نکنیم که البته سابقه نشان داده تصور اشتباهی است. معمولاً آقایان مدیر به‌گونه‌ای قرارداد می‌بندند که فسخ آن مساوی با ضرر و زیان مالی باشگاه است و این یعنی جناب مدیر به جای درآمدزایی فقط هزینه و بدهی روی دست باشگاه گذاشته و در نهایت هم کار به جایی می‌رسد که برای پر کردن حساب باشگاه شماره به هواداران بدهند یا اینکه با انتخاب راحت‌ترین راه‌حل دست به دامان وزارت ورزش شوند و دست در جیب مردم و بیت‌المال کنند.
آنچه امروز در استقلال و پرسپولیس دیده می‌شود نمونه‌های بارزی از این معضل بزرگ و ظاهراً غیرقابل حل فوتبال است. معضلی که با کار کارشناسی و مدیریت و مشاوره درست حل و فصل می‌شود، نه با دادن وعده و وعید و زدن حرف‌های قشنگ و دهان پر‌کن برای دلخوش شدن هوادار، بازیکن و مربی. درآمدزایی راه و رسم خودش را دارد که اگر بلد باشید و خوب آن را طی کنید موفق می‌شوید که از گرداب مشکلات مالی فرار کنید و اگر مثل مدیران پرسپولیس و استقلال راه و رسم آن را ندانید به مشکلات امروز آن‌ها دچار خواهید شد.