روزنامه آرمان ملی
1399/02/10
كرونا همچنان با ما زندگی می كند
گمانهزنيها درباره آمار دقيق تلفات بيماري کرونا افزايش پيدا کرده، بهنظر شما در شرايط کنوني چگونه ميتوان درباره آمار به مخاطبان آرامش داد؟آماري که از طرف ستاد ملي مقابله با کرونا ارائه ميشود از نظر مقررات سازمان بهداشت جهاني آمار دقيقي است و اشکالي به آن وارد نيست. کساني که در شرايط کنوني دولت را متهم به دروغگويي ميکنند بيانصافي ميکنند و ناعادلانه با وضعيت موجود برخورد ميکنند. مديريت بحران کرونا به رئيسجمهور سپرده شد و رئيسجمهور نيز ستادي تشکيل داده که همه ارکان در آن نماينده دارند. مديريت اين ستاد نيز به وزارت بهداشت و درمان بهعنوان يک نهاد تخصصي و نه سياسي سپرده شده است. امروز ما در شرايط جنگي قرار داريم و به همين دليل اگر ضعفي وجود دارد نبايد فرماندهي را در ميدان نبرد تضعيف کنيم. ما بهاندازه کافي بهدليل برخي عملکردها و رفتارها دچار مشکل هستيم و فشارهايي روي حاکميت و بهخصوص دولت وجود دارد. چنين اتهاماتي نيز فشار بيشتري روي دولت وارد ميکند و براي همه دچار مشکل خواهد کرد. بهصورت طبيعي اين احتمال وجود دارد که برخي اطلاعات مرتبط با اين بيماري به دولت نرسد. بهعنوان مثال افرادي وجود دارند که علايم اين بيماري را در خود مشاهده ميکنند اما با پزشک معتمد خود تماس ميگيرند و براساس توصيههاي پزشک در منزل مداوا ميشوند. حتي افرادي هستند که در منزل دچار اين بيماري ميشوند و در نهايت فوت ميکنند اما علت اين فوت کرونا تشخيص داده نميشود. اين احتمال وجود دارد که آمار اين افراد چندين برابر آمار رسمي باشد. اين وضعيت تنها مختص به ايران نيست و کشورهاي ديگر که با اين بيماري درگير هستند نيز با چنين وضعيتي مواجه هستند. ما بهاندازه توسعه يافتگي که داريم به اطلاعات دسترس داريم. اين وضعيت ميتواند در کشورهاي ديگر کمتر يا بيشتر باشد. در نتيجه کساني که به چنين مسائلي در شرايط کنوني کشور دامن ميزنند با بيانصافي به قضيه نگاه ميکنند. اين بيانصافي نيز ميتواند مصداق تشويش اذهان عمومي باشد که در شرايط کنوني به صلاح کشور نيست.
آيا مجلس شوراي اسلامي در زمينه شفافسازي آمار واقعي اين بيماري اقدامي انجام داده است؟
مجلس شوراي اسلامي به جز چند جلسه که برخي مسئولان درباره اين بيماري به نمايندگان گزارش دادند براي اين موضوع تشکيل جلسه نداده است. کميسيون بهداشت و درمان مجلس شوراي اسلامي به شکلهاي مختلف با ستاد ملي مبارزه با بيماري کرونا مرتبط هستند. با اين وجود در اين مساله که آيا رياست يا اعضاي کميسيون بهداشت مجلس در جلسات ستاد ملي مقابله با کرونا شرکت ميکنند يا خير بنده بياطلاع هستم.
مهم ترين پيامدهاي سياسي بيماري کرونا در ايران چه بود؟
کرونا در رابطه دولت با مردم ايران و همه دولتها با مردم جوامع خود تاثير گذاشته است. اين بيماري حتي روي رابطه انسانها با يکديگر نيز تاثير گذاشته است. بنده معتقدم پس از انتخابات مجلس در اسفندماه اگر ويروس کرونا در کشور شيوع پيدا نميکرد اختلافات جناحي عمق بيشتري پيدا ميکرد. در چنين شرايطي جريانهاي سياسي درباره موضوعاتي مانند اصل انتخابات، ميزان مشارکت و دلايل شکست انتخاباتي به نزاع بيشتري ميپرداختند. اين در حالي است که تخاصمهاي بينالمللي نيز روزبهروز عليه ايران شدت پيدا ميکرد. تا يک روز پس از انتخابات اظهارنظر مسئولان کشور مبني بر اين بود که کرونا در ايران حضور ندارد و بيشتر شبيه يک توطئه است. با اين وجود پس از مدتي همه متوجه شدند که هيچکس در کشور از دست اين ويروس که هيچارادهاي از خود ندارد مصون نيست. در چنين شرايطي هرکسي در اطراف خود تابوتي را درباره خود و نزديکانش تصور ميکرد که حتي امکان تشييع جنازه نيز براي آنها فراهم نبود. برخي از افرادي که در همان روزهاي نخست از بين ما رفتند از چهرههاي حکومتي، دولتي و حتي از علماي حوزوي بودند. در چنين شرايطي بود که مسئولان به بينش خوبي دست پيدا کردند که اين عقلانيت براي حفظ جان انسانها شکل گرفته بود. در نتيجه يکي از پيامدهاي مهم سياسي اين ويروس، انسجام در بين ارکان مختلف کشور براي حفظ جان انسانها بود. به همين دليل اين ويروس حق بزرگي به گردن مسئولان و جريانهاي سياسي کشور دارد. کرونا واقعيتهاي مهمي را به مسئولان تحميل کرده است. اين در حالي است که ما بايد اين واقعيتها را بپذيريم. هرچند تجربه تاريخي نشان داده که بشر عبرتناپذير است و دوباره خطاهاي گذشته را تکرار ميکند. بنده نگران اين هستم که دولت، مجلس و ديگر ارکان قدرت پس از عبور از اين مهلکه مانند کساني که در کشتي از توفان جان به در برده باشند به محض اينکه به ساحل رسيدند دوباره همهچيز را فراموش کنند و رويکرد گذشته را ادامه بدهند. در شرايط کنوني نوعي انسجام و همافزايي براي مقابله با کرونا در کشور وجود دارد. بنده اميدوارم اين همافزايي در دوران پساکرونا نيز عمق پيدا کند. ما بايد اين نکته را در نظر بگيريم که هميشه يک ويروس مانند کرونا ظهور و بروز بيروني پيدا نميکند و بدون اينکه متوجه پيامدهاي اقدامات خود باشيم با يک رفتار و تصميم اشتباه جامعه را به سمت يک بحران اجتماعي و سياسي ميبريم. کار به جايي ميرسد که شکاف بين نسلها کاري ميکند که پدر و فرزند نيز سخن هم را نميفهمند. به همين دليل اين نياز وجود دارد که ما همواره احساس کنيم يک ويروسي مانند کرونا در زمينههاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي در کنار ماست که بين اصلاحطلب و اصولگرا، فقير و غني و تحصيلکرده و نکرده تفاوتي قائل نيست و هيچکس از اين ويروس در امان نيست.
پس از انتخابات مجلس اين احتمال وجود داشت که خطکشيها و فاصلهها در فضاي سياسي کشور بين جريانهاي سياسي بيشتر از گذشته شود. با اين وجود با وقوع بحران کرونا اين وضعيت مسکوت باقي ماند، اما مشکلات همچنان پابرجاست. آيا پس از بحران کرونا اين مشکلات دوباره سرباز نميکند و فضاي سياسي ايران را به سمت تنش و درگيريهاي سياسي نميبرد؟
تا زماني که اين ويروس در کشور وجود دارد و ريشهکن نشده و جان همه انسانها را تهديد ميکند ما شاهد تنش کمتري خواهيم بود. با اين وجود اين نگراني وجود دارد که عقلانيت موجود در بين ارکان نظام در مواجهه با کرونا در آينده وجود نداشته باشد و دوباره مشکلات سرباز کند. اين وضعيت بهخصوص پس از آغاز به کار مجلس يازدهم خود را بروز و ظهور خواهد داد. به همين دليل بايد در آغاز تشکيل مجلس يازدهم شرايط کشور را تحليل کرد. کساني که در سالهاي گذشته با همه امکانات اعم از صداوسيما و ديگر تريبونهايي که در اختيار داشتند بهدنبال اين بودند که خود را منجي کشور معرفي کنند امروز وارد مجلس يازدهم شدهاند. به همين دليل بايد منتظر باشيم که اين افراد و گروهها در درون خود به چه ميزان انسجام دارند و چه عملکردي از خود برجاي خواهند گذاشت. بايد منتظر ماند و مشاهده کرد که کساني که وارد مجلس شدهاند نسبت به کساني که با عدم مشارکت خود در انتخابات زمينه حضور آنها را در مجلس فراهم کردند چه برخوردي خواهند کرد و به چه ميزان حقوق آنها را محترم خواهند شمرد. به همين دليل ما بايد عملکرد نمايندگان جديد را مشاهده کنيم و سپس به تحليل دقيقي از عملکرد آنها دست پيدا کنيم.
پس از انتخابات مجلس رويکرد جريان اصلاحات نسبت به قدرت تفاوت پيدا کرد و اين جريان فاصله بيشتري از قدرت گرفته است. بهنظر شما جريان اصلاحات در فرداي کرونا و بازگشايي مجلس آينده با چه رويکردي در فضاي سياسي کشور رفتار خواهد کرد؟
اصلاحطلبان شامل طيفهاي مختلفي هستند و همان طور که در گذشته نيز عنوان شده اين جريان از بين عباس دوزدوزاني تا عباس عبدي و حتي عباس اميرانتظام گستردگي داشته و اين گستردگي و تفاوت در ديدگاهها هم ديده ميشود. در انتخابات مجلس يازدهم بخشي از جريان اصلاحات معتقد به عدم مشارکت اصلاحطلبان در انتخابات بودند و براين باور بودند که در شرايط کنوني عدم مشارکت اصلاحطلبان در انتخابات بيشتر به سود اين جريان سياسي است. استدلال اين افراد اين بود که مردم نسبت به نهاد انتخابات خوشبين نيستند و منتخبان مردم نميتوانند مطالبات مردم را محقق کنند. به همين دليل نيز اين بخش از جريان اصلاحات ليست انتخاباتي ارائه نکرد و بهصورت فعال در انتخابات مشارکت نکرد. اين بخش از جريان اصلاحات بدون اينکه از تحريم نام ببرند عملا در مسير تحريم گام برداشتند. بخش ديگري از جريان اصلاحات اما معتقد بودند جريان اصلاحات بهعنوان يک جريان تاثيرگذار که معتقد به قانون اساسي جمهوري اسلامي است بايد بهصورت فعال در انتخابات مشارکت داشته باشد. به همين دليل در شرايط کنوني بايد اين دو بخش از جريان اصلاحات در ديدگاههاي خود تأمل کنند که چرا کار به اينجا رسيد و چرا نتيجه انتخابات به سود جريان رقيب تمام شد. بنده معتقدم در درون جريان اصلاحات بايد گفتوگو صورت بگيرد. بايد با گفتوگو مرزبندي جريان اصلاحات با محافظهکاري و براندازي مشخص شود. گاهي اوقات رفتارهايي از برخي اصلاحطلبان بروز ميکند که مرزبندي مشخصي با دو مفهوم ديگر ندارد. جريان اصلاحات بهعنوان يک جريان اصيل تاريخي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي در کشور وجود خواهد داشت و همچنان در ساحتهاي مختلف زندگي مردم ايران تاثيرگذار خواهد بود. نکته ديگر اينکه جريان اصلاحات از ابتداي انقلاب چه در زمان حيات حضرت امام و چه پس از رحلت ايشان با عناوين مختلف در درون چارچوب نظام جمهوري اسلامي حضور داشته و در آينده نيز حضور خواهد داشت.
شما عدم مشارکت فعال بخشي از جريان اصلاحات در انتخابات و سکوت عده ديگري در مقابل اتفاقات سياسي کشور را به مثابه فاصلهگيري از قدرت تفسير نميکنيد؟ اگر فاصلهگيري از قدرت نيست پس نام اين نوع کنشگري را چه بايد گذاشت؟
من نام اين کنشگري را فاصلهگيري از قدرت نميگذارم. اصلاحطلباني که در انتخابات مشارکت فعالانه نداشتند معتقد بودند ما در شرايطي در انتخابات مشارکت خواهيم کرد که کانديداي جريان اصلاحات تاييد صلاحيت شوند و جريان اصلاحات بتواند از همه ظرفيتهاي سياسي و اجتماعي خود در انتخابات بهره ببرد. نميتوان کشور را با يک جناح سياسي اداره کرد. هيچکس در کشور چنين اعتقادي ندارد و چنين رويکردي در عمل به شکست منجر خواهد شد. در شرايط کنوني چهرههاي برجستهاي از جريان اصلاحات در ارکان مهم تصميمگيري نظام حضور فعال دارند. اين وضعيت در دولت، مجلس و مجمع تشخيص مصلحت نظام وجود دارد. بقيه اصلاحطلباني که به هر دليل در صحنه تصميمگيري حضور ندارند نيز از کمک به حکومت بهخصوص در شرايط سخت دريغ نخواهند کرد. قرار نيست جريان اصلاحات نسبت به آينده کشور و حکومت بيتفاوت باشد. بنده معتقدم در شرايط کنوني عدم حضور در قدرت و فاصلهگيري از قدرت هيچفايدهاي به همراه نخواهد داشت. اگر قرار است قانون اساسي اصلاح شود سازوکار آن در درون همين قانون اساسي وجود دارد. بدون شک هرگونه آسيب به ساختارهاي سياسي کنوني به ضرر همه کشور و جريانهاي سياسي خواهد بود. به همين دليل نيز اصلاحطلبان بايد در مرحله اول دلايل شکست خود در انتخابات را بررسي کنند و با دادههاي صحيح و منطقي به نتيجهگيري دقيقي دست پيدا کنند. تنها در چنين شرايطي است که جريان اصلاحات ميتواند با يک چشمانداز دقيق، مسير آينده خود را طراحي کند و به موفقيت دست پيدا کند.
سایر اخبار این روزنامه
وضعيت گردشگري اسف بارتر از ايرلاين ها
عارف مي ماند؛ نياز اصلاحات به نئو اصلاحطلبي
۴۰۰طلبه علیه وزيرجوان
کاهش مشارکت رویگردانی از اصلاحات نیست
كرونا همچنان با ما زندگی می كند
ابلاغیه رهبر انقلاب در موافقت با آزادسازی سهام عدالت
آب تهران سالم است؛ كلر درحد بالاست
كودتا در برابر صراحت لهجه زاهدي
امید بهبود به شاخصهای ۹۹ نسبت به ۹۸
کارنامه دولت به نام اصلاحطلبان نوشته شد
در دو راهی مذاکره یا عدممذاکره
سیستانوبلوچستان در انتظار کمکهای دولت و ملت
اردشیر زاهدیها قواره بخش واقعیتهای امروز ایران نیستند!