سلامت فدای آموزش نشود

 
 
 
 


در شرايطي که اين روزها بحث شيوع کرونا در کشور دچار روزمرگي شده و از استرس‌ها و فشارهاي رواني مردم با توجه به کاهش آمار رسمي‌، کاسته شده و شرايط به سمت عادي‌سازي بحران و استرس‌هاي اوليه پيش مي‌رود، صحبت‌هايي در رابطه با شروع به کار مدارس کشور با 15 ميليون دانش‌آموز به گوش مي‌رسد. همچنين آموزش‌هاي مجازي و تلويزيوني نيز خيلي کارآمد نبوده و اين استرس براي خانواده‌ها و بچه‌هاي درس‌خوان و حساس‌تر نسبت به تحصيل وجود دارد که روند تحصيل فرزندانشان به کجا مي‌رسد، کما اينکه بر کسي پوشيده نيست موضوع سلامت 15 ميليون دانش‌آموز در اولويت قرار دارد. آموزش و پرورش جداي وظايف ذاتي که دارد، تحت شرايط اجتماعي کشور و روند نزولي آمار کرونا قرار گرفته و به احتمال زياد به‌زودي مدارس را بازگشايي مي‌کند. از سوي ديگر ستاد مبارزه با کرونا مسئول همه اتفاقات شيوع کرونا در کشور است و تمام دستورالعمل‌ها براي وزارتخانه‌ها از آنجا صادر مي‌شود و تمايل اين ستاد بازگشايي مدارس و دانشگاه در اکثر شهرهاست. حالا چه موضوعي به سود جامعه است يا در آينده مي‌تواند چالش برانگيز باشد، در اين ستاد تصميم‌گيري مي‌شود، در نهايت تصميم‌گيري در رابطه با موضوعات مختلف همچون بازگشايي مدارس و دانشگاه‌ها برعهده اين ستاد است. اگر کرونا و تعداد مبتلايان (با توجه به آمار رسمي) کاهش محسوسي پيدا کرده، ديگر لزومي بر تعطيلي مدارس و دانشگاه‌ها وجود ندارد و مي‌توان با يک برنامه‌ريزي درست و نظارت بيشتر مدارس و دانشگاه‌ها را بازگشايي کرد، اما مردم اعتمادي به اين وضعيت ندارند و سلامتي فرزندشان بيش از هر موضوع ديگر در اولويت قرار دارد. ريسک و خطر اين موضوع بسيار بالاتر از بازگشايي بوستان‌ها و مساجد است و اگر دولت به‌عنوان مسئول اجرائي ستاد مبارزه با کرونا قصد دارد مدارس را بازگشايي نمايد، بايد پاسخگو به خانواده‌هايي باشد که به احتمال زياد فرزندشان دچار بيماري کرونا مي‌شوند و اگر ثابت شود که منشأ بيماري آنها در مدارس بوده، آن زمان وضعيت اين پاسخگويي بسيار دشوار خواهد بود و مي‌تواند در کشور بحران‌ساز شود. با توجه به شرايط موجود جامعه و کشور، بازگشايي مدارس با خطرهاي جدي همراه است و به‌ويژه در دوران دبستان و متوسطه اول که کودکان تحت کنترل و مراقبت جدي نيستند و با توجه به اينکه مدارس کلانشهرها تراکم جمعيتي بالايي دارند، نزديک شدن بچه‌ها به يکديگر و کنترل آنها در آبخوري‌ها، صندلي‌ها و زنگ‌هاي ورزش بسيار دشوار است. مهم‌ترين تعريف آموزش، تعاملات انساني و ارتباط فرد با فرد است و اين امر به صورت کمي و کيفي، سطح يادگيري را بالاتر مي‌برد. اگر قرار بود فناوري را جايگزين انسان کنند، خيلي از کشورهاي پيشرفته دنيا تا به امروز اين کار را انجام مي‌دادند. کشورهايي نظير استراليا باتوجه به شرايط جغرافيايي که نيم قرن در آموزش‌هاي مجازي سابقه دارد، نيز اعلام کرده دو- سوم دانش‌آموزان کشور از همه امکانات آموزش و پرورش به‌طور کامل بهره نگرفته‌اند، حال شما اين نيم قرن تجربه ناموفق را با ايران که سه ماه سابقه آموزش آنلاين دارد، مقايسه کنيد تا بدانيد شرايط آموزش کشور در چه حدي است. اما به دليل ناکارآمدي آموزش‌هاي آنلاين نبايد چشم‌مان را بر روي شيوع و خطر کرونا ببنيديم و شروع کار مدارس و دانشگاه‌ها در اين شرايط اصلا به صلاح کشور نيست.