نسخه تاجر صنایع‌دستی برای نیمکت فوتبال

سرویس ورزشی جوان آنلاین: سعید احمدیان ماجرای قرارداد بحث‌برانگیز مارک ویلموتس هر روز که می‌گذرد ابعاد تازه‌تری به خودش می‌گیرد و حالا شکسته شدن سکوت مهدی تاج در یک تریبون یک‌طرفه در تلویزیون، پای یک مرکز فرهنگی تجاری را به پرونده ویلموتس باز کرده است. رئیس فدراسیون فوتبال در این گفت‌وگوی تلویزیونی در پاسخ به این سؤال که ویلموتس را چه کسی به شما معرفی کرد، از نقش مرکز تجاری فرهنگی ایران و هلند در انتخاب ویلموتس پرده برداشت: «وزیر ورزش نامه‌ای به ما داد که از طرف مرکز تجاری فرهنگی ایران و هلند بود. این مرکز ژولین لوپتگی، هروه رنار و مارک ویلموتس را به وزارت ورزش پیشنهاد داده بود و وزیر هم نامه را برای فدراسیون فرستاد و درخواست بررسی داد.»
پس از مصاحبه جمعه شب مهدی تاج با برنامه بدون تعارف اخبار ۲۰:۳۰ تلویزیون و افشاگری‌اش در نقش وزارت ورزش در قرارداد ویلموتس، حالا همه نگاه‌ها به مرکز تجاری فرهنگی ایران و هلند جلب شده است، مرکزی که با وجود فعالیت تجاری فرهنگی‌اش، گویا مشاوره ورزشی هم می‌دهد و پس از جدایی کارلوس کی‌روش، مدیران این مرکز برای فوتبالی‌ها نیز نسخه پیچیده‌اند.
سلطانی‌فر و ارتباطش با مرکز ایران و هلند.
اما مرکز تجاری فرهنگی ایران و هلند چه ساختاری دارد و چه اتفاقی افتاده است که این مرکز که هزاران کیلومتر دورتر از کشورمان قرار دارد، تصمیم گرفت که برای نیمکت تیم ملی فوتبال سرمربی انتخاب کند و به حوزه فعالیتی وارد شود که ارتباطی به آن مرکز نداشت. جست‌وجوی نام این مرکز در اینترنت، شما را به نتایج جالب و البته قابل تأملی می‌رساند که می‌توان دلیل ورود مرکز تجاری فرهنگی ایران و هلند به پروسه انتخاب جانشین کی‌روش را حدس زد.


نقطه اتصال مرکز تجاری فرهنگی ایران و هلند، مسعود سلطانی‌فر، وزیر فعلی ورزش است. سلطانی‌فر شهریور ۹۵ در حالی که رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری و معاون رئیس‌جمهور بود در سفری که به هلند داشت، روبان مرکز تجاری فرهنگی ایران و هلند را برید و این مرکز را افتتاح کرد تا این مرکز به نوعی یکی از دستاورد‌های ماه‌های پایانی حضور سلطانی‌فر در ساختمان سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری باشد.
سلطانی‌فر در این مراسم، افتتاح این مرکز را یکی از از دستاورد‌های توافق هسته‌ای عنوان کرد: «دولت ایران پس از توافق هسته‌ای بر آن است تا با فعال کردن صاحبان تجارت و صنعت و همچنین فعالان عرصه‌های فرهنگی، روابط اقتصادی و تجاری و فرهنگی ایران و هلند را بهبود ببخشد و به دور از مناقشات و جنجال‌های سیاسی کشور‌هایی که منافع خود را در تحریم ایران می‌بینند، زمینه رشد و شکوفایی هرچه بیشتر روابط فرهنگی و اقتصادی ایران و اتحادیه اروپا و به‌ویژه ایران و هلند را رقم بزند. گشایش مرکز تجاری فرهنگی ایران و هلند گام بزرگی در این راستا محسوب می‌شود و می‌تواند ابتکار عملی برای همکاری‌های آتی با کشور هلند و سایر کشور‌های عضو اتحادیه اروپا باشد.»
ویلموتس پیشنهاد تاجر صنایع‌دستی
پاییز ۹۵ سلطانی‌فر به عنوان وزیر ورزش از مجلس رأی اعتماد گرفت تا از خیابان آزادی به خیابان سئول شمالی تهران نقل و مکان کند، اما به نظر می‌رسد او همچنان ارتباطش را با مجموعه تحت مدیریت سابقش حفظ کرده تا جایی که آن‌ها این اجازه را پیدا کردند که با ورود به حوزه ورزش در این باره به سلطانی‌فر مشاوره و البته پیشنهاد بدهند. در همین زمینه سه سال و نیم پس از افتتاح مرکز تجاری فرهنگی ایران و هلند، این مرکز سال گذشته و در روز‌هایی که با قطعی شدن جدایی کی‌روش تیم ملی فوتبال در انتظار معرفی سرمربی جدید بود، در نامه‌ای به وزارت ورزش سه گزینه را برای هدایت تیم ملی فوتبال معرفی کرد.
اما این سؤال پیش می‌آید که مرکز تجاری فرهنگی ایران و هلند (INTCC) در چه حوزه‌هایی فعالیت می‌کند، مرکزی که حالا پس از مصاحبه جمعه شب مهدی تاج، خیلی‌ها در ایران انتخاب این مربی را از چشم آن می‌بینند. مرکز تجاری فرهنگی ایران و هلند در یک ساختمان سه طبقه در شهر لایدردورپ هلند قرار دارد. این مرکز که از سوی بخش خصوصی تأسیس شده، اولین مرکز از این نوع در اروپاست و برنامه عرضه محصولات و تولیدات کشورمان شامل صنایع‌دستی، مبلمان، فرش، سفال و سایر محصولات تولیدی ایرانی در هلند و فراهم آوردن زمینه ارتباط تنگاتنگ میان تجار و فعالان عرصه فرهنگ را دنبال می‌کند.
 مازیار تشکری‌تیمجانی، مدیر مرکز تجاری فرهنگی ایران و هلند، یکی از فعالان صادرات صنایع‌دستی ایران است. تشکری فارغ‌التحصیل رشته هنر‌های زیبا از کشور ترکیه است که به گفته خودش، چون در حوزه هنری موفقیت چندانی نداشته به تجارت روی آورده است و حدود ۲۱ سال سابقه فروش صنایع‌دستی ایران را در خارج از کشور دارد و اولین فروشگاه را در سال ۲۰۰۰ در آمستردام هلند ثبت کرد. او در سال ۲۰۱۶ هم با حمایت سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری در زمان مدیریت سلطانی‌فر، مرکز تجاری فرهنگی ایران و هلند را با تمرکز روی صنایع‌دستی تأسیس کرد.
وزارت ورزش شفاف‌سازی کند
در کاتالوگ معرفی مرکز تجاری فرهنگی ایران و هلند بر اساس ماهیت و اهداف پیش‌بینی شده، عملکرد کلی مرکز در سه شاخه اصلی تقسیم شده است که عبارتند از مرکز تجاری ایران – هلند، مرکز فرهنگی ایران – هلند و نمایشگاه و فروشگاه دائمی صنایع‌دستی. در حالی فعالیت‌های این مرکز در حوزه‌های تجاری و فرهنگی تعریف شده که تنها وظیفه تعریف شده برای این مرکز در بخش ورزش، برگزاری تور‌های ورزشی است که در حوزه دپارتمان تخصصی خدمات توریسم مرکز تجاری ایران و هلند تعریف شده است.
فعالیت‌های این مرکز با توجه به سوابق مدیرعاملش در حالی روی فروش صنایع‌دستی متمرکز شده است که پیشنهاد این مرکز برای انتخاب سه گزینه برای تیم ملی فوتبال در سال گذشته غیرمتعارف و عجیب است و ارتباطی با حوزه‌های فعالیت این مرکز ندارد. پیگیری‌ها و ایمیل خبرنگار «جوان» برای ارتباط با این مرکز و چرایی ورود یک مرکز تجاری فرهنگی، آن هم در قلب اروپا به ماجرای انتخاب سرمربی تیم ملی فوتبال تاکنون بی‌پاسخ مانده است.
با این حال به نظر می‌رسد وزارت ورزش و به خصوص مسعود سلطانی‌فر باید در این باره پاسخگو باشند که بر اساس چه متر و معیاری دوستان قدیمی او در دوران ریاستش در سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری اجازه پیدا کردند در حوزه غیرتخصصی‌شان به وزیر ورزش مشاوره بدهند، مشاوره‌ای که وزیر هم آن را به فدراسیون فوتبال ارجاع داد و نتیجه آن قرارداد فاجعه‌بار ویلموتس شد که به حیف و میل بیت‌المال و افت تیم ملی فوتبال منجر شده است.

پای وزیر ورزش رسماً به پرونده ویلموتس باز شد
همه مقصرند جز تاج!
شیوا نوروزی
مسئول اصلی عقد قرارداد با مارک ویلموتس تمام تلاشش را به کار گرفته تا یک‌بار دیگر تقصیرات را به گردن دیگران بیندازد. مهدی تاج که فکرش را هم نمی‌کرد پای سازمان بازرسی کل کشور و نهاد‌های نظارتی به قضیه ویلموتس باز شود با افشاگری در خصوص نقش مسعود سلطانی‌فر توپ را به زمین وزارتی‌ها انداخت تا بلکه قدری از گناهانش کاسته شود.
پیشنهاد ۳ گزینه
رئیس پیشین فدراسیون که مدت‌ها به بهانه بیماری و پشت سر گذاشتن دوره درمانی در اروپا سکوت کرده بود، مقابل دوربین خبر تلویزیون قرار گرفت و مانند گذشته با ژست‌های حق به جانب پشت پرده قرارداد کذایی با ویلموتس را رسانه‌ای کرد. به گفته مهدی تاج، نقش وزیر ورزش پررنگ‌تر از حد تصور است: «وزیر ورزش در نامه‌ای ویلموتس را معرفی کرد. در واقع نامه‌ای به وزیر ورزش و جوانان ارسال شده بود و او را معرفی کرده بودند. طبیعی هم بود، وزیر هم این نامه را برای بررسی و رؤیت به فدراسیون فوتبال فرستاد. مرکز فرهنگی ایران و هلند این نامه را به وزارت ورزش فرستاد و ویلموتس، لوپتگی و رنار را پیشنهاد کرد و گفته بود که این مربیان برای هدایت تیم ملی بهترین هستند. ویلموتس سومین گزینه پیشنهادی بود و بعد از ناکامی در عقد قرارداد همکاری با لوپتگی و رنار، به سراغ ویلموتس رفتیم. قرارداد او ۲/۲ میلیون دلار برای هر سال بود. گفتیم اگر او بد نتیجه گرفت و ما اخراجش کردیم، فقط سه ماه غرامت می‌دهیم و اگر خودش هم خواست برود به اندازه سه ماه دستمزد می‌گیرد. این موضوع ظرافت قرارداد را نشان می‌دهد. اتفاقاً این بند را هم آقای وزیر پیشنهاد کرد و به نفع ما شد. جدایی او هم به علت پرداخت نشدن دستمزد در موعد مقرر بود. به عنوان حسن‌نیت ۳۰۰ هزار یورو اضافه به او پرداخت کردیم و الان نیز طلبکار هستیم. ویلموتس نمی‌تواند از ما غرامت بگیرد.»
نامه‌ای برای بررسی
وزیر و همکارانش در وزارتخانه خیلی زود دست به کار شدند تا صبح اول وقت (دیروز) به اظهارات تاج واکنش نشان دهند. در توضیح ارائه شده توسط روابط عمومی وزارت ورزش نکات جالب زیادی به چشم می‌خورد: «وزیر ورزش و جوانان ویلموتس یا هر مربی دیگری را به فدراسیون فوتبال معرفی نکرده است، بلکه صرفاً نامه انجمن فرهنگی ایران و هلند را که در آن سه مربی خارجی باسابقه در تیم‌های ملی و باشگاهی کشور‌های مختلف معرفی شده بودند «برای بررسی» به فدراسیون فوتبال ارجاع داده است. این یک رویه معمول است که برخی افراد، نهاد‌ها یا سازمان‌ها در مورد فدراسیون‌ها پیشنهاد یا درخواستی که دارند برای وزارت ورزش و جوانان ارسال می‌کنند و وزارت ورزش و جوانان این نامه‌ها را به فدراسیون‌های مختلف برای بررسی ارجاع می‌دهد. ضمن اینکه عبارت «بررسی» به معنای دستور اقدام نبوده، بلکه برای بررسی جوانب امر و اتخاذ تصمیم توسط آن فدراسیون است و طبعاً انتخاب و عقد قرارداد با افراد و مربیان تیم‌های ملی از اختیارات و مسئولیت‌های کامل فدراسیون‌هاست و وزارت ورزش و جوانان هیچ دخالتی در انتخاب مربیان نداشته و ندارد.»
با وزارت یا علیه وزارت؟
یادش بخیر؛ آن زمان که قرار بود فدراسیون قرارداد کارلوس کی‌روش را بعد از جام جهانی برزیل تمدید کند، گودرزی وزیر وقت ورزش اصلاً موافق این موضوع نبود، اما کفاشیان رئیس اسبق فدراسیون با ایستادن مقابل این خواسته، مربی پرتغالی را چهار سال دیگر در ایران حفظ کرد. منتها شرایط تاج و سلطانی‌فر کاملاً متفاوت بود؛ این‌بار وزارت ورزش تمایل زیادی به توافق با ویلموتس داشت و همین مسئله کمک بزرگی به مهدی تاج کرد تا قراردادی در حد ترکمانچای (روزی ۵۰۰ میلیون تومان) با مربی بلژیکی امضا کند.
هماهنگی پنهان
حالا که جزئیات قرارداد رو شده، خیلی‌ها حرف‌های گذشته‌شان را فراموش کرده‌اند. پاییز سال گذشته تاج در مصاحبه‌ای به هماهنگی فدراسیون با وزارت ورزش برای امضای قرارداد با ویلموتس اشاره کرد و اینکه تمام بند‌های موجود با نظارت نهاد‌های مربوط در این قرارداد گنجانده شده است. در حقیقت هماهنگی بین وزارت و فدراسیون یکی از عوامل اصلی رسیدن ویلموتس به نیمکت تیم ملی بوده است. جالب اینکه علی‌نژاد، معاون وزیر ورزش ماه گذشته در حاشیه مراسم موزه ورزش در جمع خبرنگاران هرگونه دخالت در جزئیات قرارداد ویلموتس را رد کرد و مدعی شد جزئیات قرارداد هر مربی به فدراسیون مربوط ارتباط دارد. در صورتی که پرداخت سه ماه حقوق بیشتر به ویلموتس نتیجه دخالت‌های وزارت ورزش است.
حالا که واقعیت‌ها عیان شده دیگر نه سلطانی‌فر، نه علی‌نژاد، نه تاج و نه هیچ کس دیگری نمی‌تواند با فرافکنی، مظلوم‌نمایی یا حتی برانگیختن احساسات عمومی از پاسخگویی و پذیرفتن مسئولیت فرار کند. باز هم تأکید می‌کنیم بررسی دقیق جزئیات تخلفات و سوءمدیریت‌های صورت گرفته در این خصوص مطالبه عموم مردمی است که منتظر درخشش تیم ملی فوتبال کشورشان هستند.
نقش صفر درصدی کمیته فنی در انتخاب ویلموتس
هیچ اطلاعی از جزئیات قرارداد مارک ویلموتس نداریم. من هم یکی از اعضای کمیته فنی در زمان مذاکره با این مربی بودم، اما هیچ صحبت و مشورتی با این کمیته نشد. باید از رئیس وقت فدراسیون سؤال کرد که برای انتخاب سرمربی تیم ملی چرا نظرات کمیته فنی پرسیده نشد. مهدی تاج در این ماجرا شخصاً تمام تصمیمات را می‌گرفت و همه کار‌ها را خودش انجام می‌داد. در کل کمیته فنی وظیفه دارد گزینه‌هایی را که با ملاک‌ها و فلسفه فوتبالمان منطبق هستند مورد بررسی قرار دهد، از آن‌ها برنامه کاری بگیرد و مطالعه دقیقی روی عملکرد آن‌ها انجام دهد. نتایج این بررسی‌ها به هیئت رئیسه فدراسیون منتقل می‌شود تا آن‌ها تصمیمات لازم را برای مذاکره با گزینه مدنظر بگیرند، اما متأسفانه در کشورمان این پروسه برعکس انجام می‌شود و ریسک تصمیمات بسیار بالاست. یک‌بار موفق عمل می‌کنند و بار دیگر ناموفق. رئیس وقت فدراسیون باید با شفافیت در خصوص تصمیمش توضیح دهد و وقتی خودش همه تصمیمات را می‌گیرد باید پاسخگوی انتخابش هم باشد. در واقع نقش کمیته فنی فدراسیون در انتخاب ویلموتس صفر درصد بود! هر کسی می‌تواند گزینه‌ای را پیشنهاد دهد، ولی قانوناً مسئولیت بررسی نهایی با کمیته فنی است و پس از آن هم هیئت رئیسه. البته ممکن است تصمیمات کمیته فنی هم بعضاً اشتباه باشد؛ مثلاً کاپلو به عنوان سرمربی انگلیس انتخاب شد و در جام جهانی موفق نبود. منتها طی کردن روند صحیح در مذاکره با گزینه مورد نظر از بروز مشکلات بعدی پیشگیری می‌کند، چراکه با مشورت همه گزینه نهایی انتخاب می‌شود.

روایتی از گزینه‌های تیم ملی بعد از کی‌روش وقتی گزینه آخر انتخاب نهایی شد
دنیا حیدری
تیم ملی از صعود به فینال جام ملت‌های آسیا ۲۰۱۹ بازماند، مأموریت هشت ساله کی‌روش در ایران نیز به پایان رسید. هرچند که فدراسیون نیز دیگر تمایلی به ادامه این همکاری نداشت و مدعی بود که به دنبال سرمربی بهتر از کی‌روش است. اگرچه حرف‌هایی از حضور سرمربی داخلی هم به میان آمد، اما فدراسیون سه گزینه خارجی مدنظر داشت. لوپتگی، هروه رنار و ویلموتس که در نهایت این آخرین گزینه بود که روی نیمکت تیم ملی نشست، مربی‌ای که نه فقط سودی برای فوتبال ایران نداشت که انتخابش ضربه مالی هنگفتی به جیب مردم و بیت‌المال زد.
عجله فدراسیون رنار را منتفی کرد
حضور رنار در ایران قطعی به نظر می‌رسید. سرمربی مراکش در جام جهانی ۲۰۱۸ که این روز‌ها هدایت عربستان را برعهده دارد، حتی دیدار ایران مقابل ژاپن را هم از نزدیک در کنار ابراهیم شکوری، سرپرست دبیرکلی سابق فدراسیون تماشا کرد. اگرچه شکوری گفتگو با این مربی را دوستانه عنوان می‌کند: «من در زمان برگزاری جام ملت‌ها در دوبی با رنار مذاکره کردم! این موضوع جزو اختیارات من نبود و دوستانه با او صحبت کردم، اما صحبت کرده بودیم که رنار به ایران بیاید، ولی دوستان دیگری که تصمیم‌گیرنده بودند چنین اعتقادی نداشتند.» مذاکرات با سرمربی فرانسوی، اما به گفته ترابیان، رئیس سابق کمیته بین‌الملل فدراسیون به دلیل عجله آقایان در فدراسیون فوتبال به‌رغم علاقه این مربی برای حضور در ایران منتفی شد: «از سوی فدراسیون مأموریت داشتم برای مذاکره با رنار به سنگال بروم. مذاکرات خیلی خوبی هم انجام دادیم و به نتایج مطلوبی نیز رسیدیم. حتی رنار با فدراسیون فوتبال مراکش به توافق رسیده بود که بعد از جام ملت‌های آفریقا قطعاً جدا شود و همسرش هم در تهران مدرسه فرانسوی برای فرزندانش پیدا کرد و رنار قرار بود طبق صحبت‌هایی که با او انجام داده بودم بعد از پایان جام ملت‌های آفریقا به ایران بیاید، اما مدیران فدراسیون در این خصوص صبر نکردند و رأی به انتخاب ویلموتس دادند.» فدراسیون در حالی حاضر نشد تا پایان قرارداد رنار صبر کند که در این مدت تیم ملی تنها یک بازی دوستانه داشت و حضور این مربی فرانسوی در تیم ملی از تیرماه نمی‌توانست ضربه‌ای به برنامه‌های تیم در مسیر جام جهانی بزند.
داستان مبهم لوپتگی
قبل از ویلموتس لوپتگی به ایران نزدیک شده بود. گفته می‌شد او یکی از جدی‌ترین گزینه‌های نشستن روی نیمکت تیم ملی بود که تاج مذاکرات طولانی را با او داشت و حتی بلیت سفرش به تهران نیز رزرو شده بود، اما ناگهان ورق برگشت و سرمربی فعلی سویای اسپانیا قید حضور در ایران را زد. برخی مدعی شدند که تحریم‌ها باعث شد که لوپتگی قید حضور در تهران را بزند. برخی از نزدیکان فدراسیون هم بر این باور بودند که این مربی بعد از مشورت با کی‌روش بوده که از تصمیمش برای نشستن روی نیمکت تیم ملی ایران سرباز زده است. البته داستان‌هایی که در خصوص منتفی شدن حضور لوپتگی روی نیمکت تیم ملی گفته می‌شود، یکی، دوتا نیست. جدا از ادعا‌های مطرح شده قبلی از یک‌سو گفته می‌شود این مربی بر سر قرارش با مسئولان فدراسیون فوتبال در یکی از کافی‌شاپ‌های اسپانیا حاضر نشده است، از سوی دیگر شنیده می‌شود که سرمربی سابق تیم ملی اسپانیا توافقات خوبی هم با فدراسیون فوتبال ایران داشته، اما بروز یک مسئله خانوادگی مانع از توافق بین ایران و این مربی اسپانیایی شده است. گفته می‌شود تاج در اسپانیا با لوپتگی جلسات خوبی داشته و به توافقاتی نیز رسیده بود، اما در نهایت این مربی به دلیل بیماری پدرش، قادر به حضور در ایران نبود.
گزینه آخر، بدترین انتخاب
منتفی شدن رنار و لوپتگی، فدراسیون را بر آن داشت تا با قراردادی ننگین ویلموتس بلژیکی را روی نیمکت تیم ملی بنشاند. انتخابی که تاج مدعی بود خیلی بهتر از دو گزینه قبلی بوده، اما سرانجام کار بدون شک چیزی نیست که بتوان از آن حتی به عنوان یک انتخاب معمولی یاد کرد، چه برسد به انتخابی خوب که علاوه بر دشوار کردن مسیر صعود به جام جهانی، هزینه‌ای ۳ میلیون یورویی را هم روی دست فوتبال ایران گذاشته است!

فرافکنی به سبک تاج
فدراسیون فوتبال مدعی است که یک نهاد عمومی غیردولتی است و مدیرانی که دم از استقلال می‌زنند امروز باید پاسخگوی قرارداد ویلموتس باشند. هر نهادی یا هر سازمانی می‌تواند برای موضوعی مانند سرمربی تیم ملی فوتبال پیشنهاداتی را مطرح کند، اما این توصیه‌ها مبنی بر اجبار نیست، می‌خواهد این پیشنهاددهنده مرکز فرهنگی تجاری ایران و هلند باشد یا وزیر ورزش یا شخص رئیس‌جمهور. این معرفی دلیل بر این نیست که فدراسیون فوتبال حتماً آن را بپذیرد. وزیر ورزش با ارسال پیشنهاد‌هایی که برای معرفی مربی تیم ملی شده از فدراسیون خواسته که آن را بررسی کند و اشاره نشده که قراردادی بسته شود. فدراسیون فوتبال، اما با رسانه‌ای کردن پیشنهاد وزیر می‌خواهد توپ را به زمین وزارت ورزش بیندازد و این در حالی است که آنقدر برای فوتبال کشور مشکل درست کرده‌اند که می‌خواهند انتخاب مربی که قراردادش با ابهاماتی همراه بوده و باید به آن رسیدگی شود را به جای دیگری ارتباط دهند که این منصفانه نیست. انتقادات زیادی به مدیریت و عملکرد وزیر ورزش با توجه به توجه زیادش به فوتبال وارد است، اما باید انصاف را در این قضیه در نظر داشت. این موضوعی نیست که بخواهیم به وزیر ورزش منتسب کنیم. معتقدم که فدراسیون فوتبال برای فرار از پاسخگویی دیگران را متهم می‌کند و آقای تاج باید پاسخ دهد چرا زمانی که قرارداد ویلموتس امضا شد از شفاف‌سازی و پاسخگویی که دو شاخصه مدیریت است، امتناع کرد.

کی بود کی بود من نبودم
فریدون حسن
پای میلیارد‌ها تومان پول بیت‌المال و مردم ایران در میان است. میلیارد‌ها تومان پولی که بی‌حساب و کتاب قرار است سر از جیب مارک ویلموتس سرمربی سابق و نجیب تیم ملی فوتبال ایران سر در بیاورد. همان مردی که تحت هدایتش دو باخت بد به بحرین و عراق داشتیم تا خطر حذف از مرحله مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲ را پشت سرمان احساس کنیم.
آن روز که با مرد نجیب بلژیکی قرارداد امضا کردیم، تمام آقایان با غرور و افتخار از یک توافق فوق‌العاده و دوسر برد برای ایران صبحت کردند و همه تلاش داشتند که این مثلاً موفقیت را به نام خودشان ثبت کنند. عکس‌های یادگاری‌شان با ویلموتس را دوباره نگاه کنید، متوجه می‌شوید که پشت تمام ژست‌های آن‌ها چه می‌گذرد. حالا، اما گاف کار درآمده و همه از زیر بار مسئولیت شانه خالی می‌کنند.
مهدی تاج گرگ باران‌دیده‌ای است. او از روز اول گفت که وزارت ورزش در جریان کامل قرارداد ویلموتس بوده و این قرارداد زیر نظر مستقیم آن‌ها بسته شده است، شاید، چون این روز‌ها را می‌دید. بی‌خود هم ناگهان مشکل قلبی پیدا نکرد و راهی اروپا نشد، فقط فکرش را نمی‌کرد که آب‌ها از آسیاب نیفتد، حتی حالا هندوانه هم زیر بغل وزیر می‌گذارد وقتی که می‌گوید آن بند معروف و تحقیر‌آمیز هم (که به‌زعم آقایان به سود ایران است) به توصیه وزیر در قرارداد گنجانده شده است. بندی که مطابق آن در صورت فسخ قرارداد از سوی هر طرف، ایران باید سه ماه خسارت می‌پرداخت!
وزارتی‌ها دیرتر، اما به فکر افتادند و حالا کارشان سخت شده، حتی اگر همه با هم عنوان کنند که فدراسیون و تاج مقصر اصلی این افتضاح هستند. تازه همیشه هم یک قدم عقب‌تر از تاج هستند، حتی در جلب نظر رسانه ملی و کشاندن آن به سمت خود برای بیان حرف‌ها و انداختن توپ به زمین حریف. اتفاق تلخی در شرف وقوع است و جالب اینکه همه می‌دانند یک افتضاح تاریخی رخ داده و قرار است میلیارد‌ها تومان در این وانفسای اقتصادی از جیب مردم و بیت‌المال برود، اما کسی کاری نمی‌کند. آقایان هم مشغول انداختن تقصیر به گردن یکدیگر هستند. از هر کسی می‌پرسی این وسط چه کاره بوده‌ای، یک پاسخ می‌دهد «هیچ‌کاره»، به قول معروف «کی بود کی بود من نبودم». جالب اینکه سند و مدرک هم از هم رو می‌کنند و پس از آن هم تکذیبیه و جوابیه است که از طرف مقابل برای پاسخگویی رسانه‌ای می‌شود.
واقعیت این است که قراردادی تأسف‌بار و بسیار بد منعقد شده، هم وزارت و هم فدراسیون در آن نقش داشته‌اند و اینگونه نیست که امروز با بازی رسانه‌ای بخواهند تقصیر را گردن یکدیگر بیندازند. اینگونه نیست که یکی بیماری و مشکل قلبی را که همه خوب می‌دانیم فریبی بیش نبود، بهانه و شانه از زیر بار پاسخگویی خالی کند و آن دیگری هم بهانه بیاورد که فقط در حد پیشنهاد‌کننده در این قصه نقش داشته است. واقعیت این است که تشت رسوایی آقایان از بام افتاده، فقط آرزو می‌کنیم برای یک‌بار هم که شده مسببان اصلی این افتضاح را پای میز محاکمه ببینیم. همه چیز مثل روز روشن است؛ دو طرف با فریبکاری و بازی رسانه‌ای می‌خواهند خود را بی‌گناه نشان دهند و تقصیر را به گردن طرف مقابل بیندازند. بازنده اصلی در این میان مردم و فوتبال ایران هستند، والا همه خوب می‌دانیم که هم فدراسیون و هم وزارت چگونه از قبل این قرارداد خورده‌اند و برده‌اند، یکی با کمک دلال‌های اطرافش و دیگری تحت پوشش کار فرهنگی و تجاری که هنوز نمی‌دانیم چه ارتباطی با انتخاب سرمربی تیم ملی دارد!
واقعیت این است که ما محکوم به پرداخت خسارت هستیم و این بازی راه افتاده از سوی تاج و وزارت یک سیاه‌بازی برای فریب افکار عمومی و مقصر جلوه دادن یکدیگر است، پس باز هم باید آرزو کنیم یکی پیدا شود و تمام این آقایان را پای میز محاکمه بکشاند.