15دليل براي رأي‌دادن

ابراهيم رها: دليل اول: ما كه آدميزاديم، اما حتي اگر درخت بوديم (با اجازه آقاي مشايي) و اطراف درياچه اروميه روييده بوديم بايد رأي مي‌داديم تا دولتي بيايد كه درياچه خشك نشود و نمك ريشه ما را نسوزاند! دليل دوم: برای رشد و توسعه شغل «قاليشويي» در راستاي ايجاد اشتغال رأي مي‌دهيم. دليل سوم: براي مقابله با گسترش فعاليت‌هاي كارخانه نورد و «لوله» شهرداري رأي مي‌دهيم.  دليل چهارم: بعضي‌ها دستِ بزنشان خوب است. بعضي‌ها دست‌به‌جيبشان (جيبمان!) خوب است. ما هم دست به «تَكرار»مان خوب است. با رأي‌دادن دست‌وبال بقيه را جمع مي‌كنيم! دليل پنجم: ما «مردم بدبخت ايران» نيستيم. بدبخت... حيف كه به ما گفته‌اند با كسي كار نداشته باش! چون نمي‌خواهيم بدبخت بنامندمان، رأي مي‌دهيم. دليل ششم: كسي به نام «ابوالقاسم قلاده‌طلا» به هنرمند ارجمندمان، محمدرضا شجريان، توهين چركي كرده. فحش نمي‌دهيم كه هم‌شأن او شويم، رأي مي‌دهيم تا جايش لااقل چهار سال تمام اعضايش درد بگيرد برود چندتا قلاده ديگر براي خود بسازد! دلیل هفتم: برای عدم ابتلا به دروغ و خالی‌بندی (ایضا خالی‌بافی) رأی می‌دهیم.دلیل هشتم: رأی می‌دهیم چون اگر رأی ندهیم، کسانی رئیس‌‌جمهور می‌شوند که اتاق فکرشان عقل‌هایشان را روی هم ریخته و به این شعار انتخاباتی رسیده‌اند: «خوشگل موطلایی/ رئیس‌جمهور مایی» اینها مملکت را هم می‌خواهند با «نیناش ناش ناش» اداره کنند. ایرادش این است که ساز را با چوب می‌زنند! دلیل نهم: رأی می‌دهیم، نه برای آنکه اروپا بشویم (عمرا!) برای آنکه ونزوئلا نشویم. اینجا ایران است، صدای ما را از ایران می‌شنوید. اگر خودتان را به نشنیدن زده‌اید، باز «تکرار» می‌کنیم، همین جمعه، بیست‌ونهم اردیبهشت 96.دلیل دهم: رأی می‌دهیم چون فوتبالی هستیم (الان میگم ربطش چیه) نه به این خاطر که پرسپولیسی هستیم و از «سید دیوار حسینی»، کاپیتانمان تا جادوگرمان، علی کریمی تا گلزن تاریخی‌مان، علی دایی تا دروازه‌بانمان، بیرانوند، گفته‌اند رأی می‌دهند و به چه کسی رأی می‌دهند و نه به این خاطر که استقلالی هستیم و از دروازه‌بانمان، سیدمحمد رحمتی تا سرمربی‌مان، علیرضا منصوریان، این‌بار به استادیوم 12‌هزارنفری آزادی و نه استادیوم فوتبال رفتند تا بگویند رأی می‌دهند و به چه کسی رأی می‌دهند. رأی می‌دهیم چون فوتبالی هستیم و اسحاق جهانگیری، هم مدافع یارکوب درجه‌یکی است و هم مهاجم تمام‌کننده و گلزن بی‌نظیری است! خداوکیلی».دلیل يازدهم: رأی می‌دهیم چون می‌دانیم اگر افتخار کنیم که شناسنامه‌مان را سفید نگه داشته‌ایم، ‌روزگارمان سیاه خواهد شد.دلیل دوازدهم: کسی که خانه می‌نشیند و رأی نمی‌دهد و می‌گوید دارم اعتراض می‌کنم، دارد اعتراض نمی‌کند! دارد شوخی‌ می‌کند با هممون! خیلی هم شوخی جلف و لوس و بی‌مزه‌ایست؛ یعنی توقع داری بیایند نازت را بکشند بگویند «آخی رأی ندادی، پس از فردا هرچی تو بخوای، هرچی تو بگی؟» عاقل باشیم.دلیل سيزدهم: آنها که می‌گویند رأی نمی‌دهیم تا باعث ثبات فلان و بهمان نشویم، عرض می‌کنیم نشو، اما با رأی‌ندادن فقط باعث سستی پایه‌های زندگی خودت می‌شوی. من نمی‌دانم چرا یک عده مدام ژست ایرانیانِ مقیم وطن (!) را می‌گیرند. دلیل چهاردهم: تَکرار کن عزیز. تنها نمان به درد... من شخصا هزار دلیل برای رأی‌دادن دارم، اما بر فرض محال اگر نداشتم، به حرمت آن عزیزانی که دوستشان می‌دارم پای صندوق‌ می‌رفتم. تَکرار کنیم تا احمدی‌نژاد در رنگ‌ها و طرح‌های مختلف تِکرار نشود! دلیل پانزدهم: هر کس به هر کاندیدایی که رأی می‌دهد نظرش محترم است، اما آنها که رأی نمی‌دهند، یعنی اصلا نظر ندارند. ماها که پول و مال و اموال نداریم لااقل نظر داشته باشیم! پس رأی بدهیم.