مشارکت ،کلید تحقق رؤیای توسعه


کاظم موسوی بجنوردی
رئیس مرکز
دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی



فردا انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم برگزار خواهد شد. این انتخابات در شرایط کنونی جهان، برای کشور ما از اهمیت فزاینده‌ای نسبت به دوره‌های پیش برخوردار است. هر چند در عرصه تئوری و نظر گروهی خود را ایرانگرا، اسلامگرا یا جهانی و بین‌المللی می‌دانند؛ اما در عرصه واقعیت، ایران و اسلام و جهان جدای از هم نیستند و هیچ کس نمی‌تواند میان این سه عرصه دیوار و مرز بکشد. بدون تردید فرهنگ ایرانی، اسلامی و جهانی چنان در عرصه مادی و معنوی جامعه ما تنیده شده که هرگز نمی‌توان آنها را از هم تفکیک و یکی را به نفع دیگری حذف کرد. از سوی دیگر تنها راه توسعه و پیشرفت بلند مدت ایران توجه همزمان به این سه عرصه و به بیان دیگر برقراری تعامل وموازنه میان آنهاست. این موضوع در جهان امروز که به شکل شبکه‌ای در ظروف مرتبط با هم قراردارد و بدون قرار گرفتن در آن و رعایت موازین و قوانین بین‌المللی نمی‌توان به توسعه رسید، بیش از پیش اهمیت دارد. تجربه تاریخ ایران در عصر اسلامی هم به ما نشان می‌دهد که دوره طلایی پیشرفت علمی و فرهنگی ایران در سده‌های سوم تا پنجم قمری رخ داد که میان ایران و اسلام و جهان آن روز موازنه برقرار شد و دانشمندان ایرانی درکسوت مسلمانی با تسامح و تساهل، فلسفه یونانی و دیگر شاخه‌های دانش را از زبان‌های مختلف ملل دیگر ترجمه می‌کردند. متأسفانه تاریخ معاصر کشور ما آکنده از بدفهمی درنگاه همگرایانه به ایران و اسلام و جهان و نگاه گزینشی به آنهاست. دریک دوره کفه موازنه به نفع ایران سنگین‌تر می‌شود و اسلام و جهان نادیده گرفته می‌شوند. در دوره‌ای دیگر همه دروازه‌های کشور به روی جهان بازمی شوند و به این نکته که این کار ممکن است سبب تضعیف و حتی حذف ایرانیت و اسلامیت از زندگی مردم گردد، دقت نمی‌شود. زمانی هم تنها بر اسلام و فرهنگ اسلامی تأکید می‌شود و به ایران و جهان بهای چندانی داده نمی‌شود. به نظر می‌رسد یکی از علل اصلی به تأخیر افتادن روند مدرنیته در ایران و توسعه کشور ما نگاه گزینشی به این سه فرهنگ و نفی یکی یا دوتا از آنها و عمل بر پایه همین نگاه است. در شرایط کنونی که جهان به شکل شبکه‌ای به هم مرتبط شده، دوستداران ایران و اسلام و جهان باید به این نکته دقت کنند که تفکیک این سه از یکدیگر نه تنها به نفع آنها نخواهد بود، بلکه ضررهای جبران‌ناپذیری را متوجه‌شان خواهد کرد. ایران و اسلام در عرصه تئوری و تاریخ خدمت زیادی به رشد اندیشه و تمدن جهانی کرده‌اند و در شرایط امروز هم در صورت معرفی صحیح باز می‌توانند به جهان خدمت کنند. از سوی دیگر نیک روشن است که جهان امروز جهان ظروف مرتبط است و با نادیده گرفتن این ظروف هرگز نمی‌توان به ایران و اسلام خدمت کرد.
در یکصد سال اخیر اندیشمندانی بوده‌اند که با گفتمان تفکیک مخالف بوده و به موازنه مثبت میان ایران، اسلام و جهان باور داشته‌اند؛ اما هرگز فرصت دولتمداری و مجال تبدیل اندیشه خود به عمل را پیدا نکرده‌اند؛ یا اگر چنین مجالی را هم یافته‌اند، معمولاً کوتاه مدت و همراه با بحران بوده است.
به باور نگارنده، کشور و مردم ایران این بخت و اقبال را پیدا کردند که میان ایران و اسلام و جهان یک موازنه مثبت برقرارشود و این موازنه به توسعه و پیشرفت کشورکمک کرد. بی تردید توسعه ایران بدون وجود این موازنه تحقق نخواهد یافت. امیدوارم مردم ایران این فرصت را بدهند که در چهار سال آینده با اتکا به توان و تخصص موجود، کارناتمام در زمینه‌سازی برای تحقق رؤیای توسعه همه جانبه ایران تمام شود. یقین دارم که تنها رمز توسعه پایدار و بلند مدت ایران تداوم راه اصلاحات و اعتدال است.