چين، ايران و برجام

يك شب نشاط‌آور پرغرور بود كه جواد ظريف به بالكن هتل مذاكرات برجام آمد و دستي تكان داد و با لبخندش، پيامي به زير سطر روزنامه‌ها فرستاد. در انتخابات رياست‌جمهوري ۹۶ همه كانديداها به مساله برجام كه رسيدند يك البته گفتند و تاييد كردند‌ از رييسي تا قاليباف. اما بعد‌ها مخالفت با برجام خودش هويتي شد.  راستش را بخواهيد ما زورمان همين ‌قدر بود كه ايران را از زير نعش‌كش فصل هفتم منشور كه حمله به ايران را اجازه مي‌داد، بيرون بكشيم.  باقي‌اش مكانيسم‌هاي قرارداد بود‌ از جمله همين لغو موانع خريدهاي تسليحاتي كه امريكا، خود را به در و ديوار مي‌زند كه دوباره مانعي بتراشد.  از سر حكايت روزگار، حالا تفاهمنامه و زيرساخت قرارداد ۲۵ ساله با چين، موافقاني دارد كه برجام را در داخل كشور آتش زدند.  چند نكته اينجا گفتني است كه در آينده مخالفت با چين، مجلس‌گردان ملي‌گرايي نباشد.  يكم: جهاني‌سازي و قرارداد‌هاي بلندمدت يك پايه امنيت و تعامل است. با چين باشد يا ماچين. مساله ذهن ايراني است كه بدجور زخم خورده از تركمانچاي و گلستان است و البته ناحق هم نمي‌گويد. ما در قراردادهاي قجر اولين‌ بار بود كه نه در جنگ كه در معامله، خاك و حيثيت داديم. پس قرارداد مي‌تواند بدتر از جنگ باشد. مواظب باشيم كه نتايج جنگ از قراردادي بر ملت آينده تحميل نشود. چنانكه تركمانچاي براي ملت آينده چنين كرد و حرف موافقين تركمانچاي هم توجيهي غلط است. آن شهر‌هاي جدا شده از تبريز كمتر نبودند.‌  دوم: قرارداد‌ها را ايدئولوژيك نكنيم. امام جمعه فلان شهر مي‌گويد كه قرارداد با چين مطابق قرآن است و با امريكا مخالف قرآن. نه جناب امام جمعه اگر به قاعده فقهي تسليط باشد چيني جماعت كافرند و كفار ذمي از جمله امريكا اهل كتابند.  سوم: قرارداد با چين الگوي قراردادهاي تيپيك آينده خواهد بود. لطفا آن ضمانت‌ها كه مي‌فرماييد در برجام نبود را در اين قرارداد لحاظ كنيد. 
فردا ترامپ چيني اگر ظهور كرد، دست ما در حنا خواهد ماند. نكته آنكه بر اساس اصل كامله‌الوداد، فردا مقابل همه بايد كوتاه بياييم.  نكته آخر: مجلس فعلي و شوراي نگهبان از بحث عدم تسلط كشوري بر خاك و منافع ايران و در حوزه ديني با شرط قاعده تسليط، قرارداد را بررسي و آب پيازش را بگيرند. صحبت‌هاي برخي نمايندگان در خصوص واگذاري جزاير از جمله آقاي احمدي‌بي‌غش نگران‌كننده است. 
في‌الجمله چنان قرارداد محكم و با چشم‌انداز و داراي ضمانتي ببنديد كه در عين بي‌اعتمادي با چين و امريكا و باقي بيگانگان، منافع ايران به زير اراده پاره كردن و سوزاندن قرارداد در آينده نيفتد. آن موقع نمي‌توان ظريفي پيدا كرد كه درگوشي بگويد: زورمان همين ‌قدر بود.