داستان نظام پارلمانی

داستان نظام پارلمانی مرا به یاد بخشی از قصه‌های فولکلوریک انداخت.
می‌گفت درب اول را باز کردم دیدم هیچ چیز نبود درب دوم را باز کردم دیدم هیچ کس نبود تا رسیدم به درب هفتم. وقتی باز کردم دیدم مرغ و خروس‌ها دارند عدس پلو می‌خورند. یک لقمه از غذایشان را خوردم هیچ نگفتند دومی را خوردم هیچ نگفتند سومی را هم چیزی نگفتند ولی لقمه چهارم با نوکشان زدند به دستم.
مملکت عده‌ای شهروند دارد که تصمیماتشان از قبل معلوم نیست. یک وقت در شهری در دعوای بزرگان که یکی داماد بود و دیگری برادرهمسر، مردم به نفر سومی رای دادند که چندان محلی و مطرح نبود. در شهر دیگری یکی سوار بر شتر یا اسب آمد وسط شهر و با دیپلم رای مردم را گرفت.
گاهی تصمیمات مردم متناقض یا غیر منتظره می‌شود ولی انتخاب شدن دوباره مهم نیست. اگر تصمیمی اندیشیده باشد و قابلیت اجرا داشته باشد هم تاریخ قضاوت خوبی خواهد کرد و هم امکان تصویب و به ثمر نشستن آن زیاد است.


نظام پارلمانی از یک دیدگاه حداقل ۳ مشخصه زیر را باید داشته باشد.
۱.  کشوری که اکثریت مردم آن اهل بررسی و نقد برنامه‌ها باشند و تمرین دموکراسی کرده باشند و به عبارتی به بلوغ در زمینه دموکراسی رسیده باشند و به برنامه احزاب رای بدهند نه به پوپولیست‌ها و نیز براساس قومیت و فامیل و... رای ندهند.
۲. وجود احزاب واقعی با تجربه زیاد که احزاب دارای برنامه مشخص و حمایت همه جانبه اعضای حزب باشند و تعداد اعضای احزاب قابل توجه باشند. نه احزاب محفلی چند ده نفره یا چندصد نفره که در دوره‌ای بروز و در دوره‌های بعد افول می‌کنند و اعضایش هر روزی به دامن حزب دیگر یا جناح و جبهه دیگر می‌افتند.
۳. احزاب با محدودیت‌های شدید گزینشی مواجه نباشند و بتوانند اعضای مورد نظر خود را برای مناصب مورد نظر مطرح نمایند و گروه‌های فشار و شمشیرهای استیضاح و.... وجود نداشته باشد.
خوب نماینده عزیزی که دنبال نظام پارلمانی هستی،
اولا چند درب را باز کردی چیزی نبود!
ثانیا به لقمه چهارم توجه داشته باش و پشت دستت را از گزند روزگار حفظ کن.
ثالثا مردم مملکتت را درست بشناس چه بسا افرادی که نماینده اول تهران بودند و با آرای زیادی انتخاب شدند ولی از نظر مردم نه نخبگان در گمنامی مردند و کسی از آنها یادی نمی‌کند. به انتخاب شدن خودت غره نشو.
رابعا یک بار قانون اساسی را از اول تا آخر موشکافانه بخوان. شاید تصمیمت عوض شود و متوجه شوی که الان وقت این کار نیست. آن گاه به فکر مشکل معیشت مردم خواهی افتاد که سخت در مضیقه‌اند.
منبع: خبرآنلاین