سپاه را نکوهش نکردید ستودید

اخیراً شبکه ملکه با محوریت باستانی (مأمور ویژه بی‌بی‌سی برای گزارش‌نویسی درباره آیت‌الله خامنه‌ای) با استناد به نواری از آذر ۱۳۶۳ از جلسه درونی سپاه با دو مفهوم «کودتای خزنده در سپاه» و «اعتراض به فرماندهی جنگ» مستندی منتشر کرده است. نگارنده به خاطر اینکه خوانندگان خصوصاً نسل جوان امروز اطلاعی بیش از آن نوار ندارند و صرفاً براساس آنچه بی‌بی‌سی پخش نمود قضاوت می‌کنند، نکاتی را درباره محتوای مستند به رشته تحریر در می‌آورم و صرفاً در انتها به ریشه ماجرا می‌پردازم.
۱- اولین نکته‌ای که از نقاط قوت سپاه بوده و هست، نشستن فرمانده سپاه پای انتقادات افراد رده‌های دوم و سوم است که در سراسر بحث ادب و احترام منتقدین رعایت شده است. این فضای انتقادی خوشبختانه هنوز در سپاه وجود دارد. حتی در زمان فرماندهی سردار جعفری، جوان دانشجویی که تازه به سپاه پیوسته بود، در جلسه‌ای عمومی ده‌ها انتقاد را طرح کرده و از قضا مورد تشویق هم قرار گرفته بود. همین روند و رویه معرف سپاه است که از قاعده «ارتش چرا ندارد» پیروی نمی‌کند. می‌شود نقد کرد و پاسخ شنید.
۲- بی‌بی‌سی تلاش می‌کند اعتراض جلسه ۵ /۹ /۱۳۶۳ را به جنگ و تدابیر آن ارجاع دهد- که البته صوت‌هایی که پخش می‌کند فقط شهید بهمنی به این موضوع می‌پردازد و مورد دیگری نیست-اما ناشیانه و سهواً بحث از فرماندهی جنگ خارج و به دوگانه اعضای سابق سازمان مجاهدین در سپاه (ذوالقدر، نجات، شمخانی، رضایی) و حامیان آیت‌الله منتظری تبدیل می‌شود
یعنی بحث کاملاً سیاسی است و چند نفر از معترضان (حداکثر سه نفر) که حرف می‌زنند همه صحبت‌های‌شان به آیت‌الله منتظری ختم می‌شود و امروز بعد از ۳۶ سال بی‌بی‌سی به طرفداری از حامیان آیت‌الله منتظری می‌پردازد که همه چیز شفاف است. این درحالی است که نه اعضای سابق سازمان مجاهدین انقلاب در رأس سپاه هستند و نه کسی در حیطه سپاه و انقلاب اسلامی مدافع آیت‌الله منتظری است. بحث آیت‌الله منتظری در مستند بی‌بی‌سی آنقدر برجسته است که محسن رضایی هم از محتوای جلسه در آخر همین را برداشت می‌کند و هم برای خنثی‌سازی فضا و هم برای نزدیکی به معترضان از آیت‌الله منتظری تمجید و با صراحت اعلام می‌کند «کور خوانده‌اید که بخواهید مرا مقابل ایشان قرار دهید.»‌وقتی محسن رضایی به پادگان ابوذر کرمانشاه می‌رود نیز دوباره بحث به آیت‌الله منتظری ختم می‌شود.


۳- معترضانی که بی‌بی‌سی صوت آنان را پخش می‌کند، حداکثر چهار نفر هستند که اعتراض آنان را به انتصاب حسین دهقان به فرماندهی سپاه مرکزی می‌داند، اما در ادامه بحث فراموش می‌کند که در محتوای اعتراضات این را ثابت کند.
۴- بعد از صدور پیام امام در این باره که توسط شهید محلاتی قرائت می‌شود و صریح، قاطع و کم‌نظیر به حمایت از فرمانده کل سپاه و عدم جابه‌جایی او تأکید می‌کند، چند معترض موجود در مستند بی‌بی‌سی به دو دسته تقسیم می‌شوند. دسته‌ای تمکین می‌کنند و همچون سرباز امام به جبهه اعزام و شهید می‌شوند، اما دسته دیگری مانند اکبر گنجی از امام خمینی به آیت‌الله خمینی و از مربی عقیدتی سپاه به عبور از عصمت و مهدویت می‌رسند که نشان می‌دهد این جماعت بحث معرفتی داشتند و ابتدا بین آیت‌الله منتظری – مصباح و بعد بین غرب و اسلام گرفتار می‌شوند و از سپاه که هیچ، از عقاید تشیع نیز عبور می‌کنند. برخی بعد از عزل آیت‌الله منتظری همچنان مقابل امام می‌ایستند که نشان می‌دهد اصلاً مسئله جنگ و فرماندهی آن نبوده است. جریانی با فاصله از خط امام می‌خواستند در سپاه باشند که برخی اصلاح و برخی به مسیر خود اصرار ورزیدند.
۵- از این جلسه چیزی عاید دشمنان نمی‌شود، چرا که سه ماه و نیم بعد از همین جلسه عملیات بدر با همان فرماندهان سپاه انجام می‌شود و سه نفر از کسانی که بی‌بی‌سی در جلسه ۵ آذر ۱۳۶۳ معترض می‌داند، به فرماندهی همین فرماندهان و در نهایت فرماندهی امام (ره) شهید می‌شوند.
۶- طبیعتاً جنگیدن، با همه پیچیدگی‌های آن، منتقدانی در روش و تاکتیک دارد و احتمالاً بی‌بی‌سی و حسین باستانی نمی‌دانند که برای بسیاری از عملیات‌ها مانند والفجر ۸ برخی فرماندهان لشکر باید قانع می‌شدند تا وارد عملیات شوند که برخی از آنان هنوز در قید حیات و از مسئولان عالی کشورند و این افتخار سپاه است که اطاعت در آن کورکورانه نبوده و نیست.
۷- اینکه اگر کسی رئیس‌جمهور، وزیر، مدیرکل و یا یک فرمانده را قبول نداشته باشد ادامه کار با آن مشکل خواهد بود و این امری طبیعی است. اصل هماهنگی و قبول داشتن جهت‌گیری‌های اصلی یک مدیر شرط اصلی برای همکاری زیرمجموعه با آن مسئول و فرمانده است؛ بنابراین طبیعی است که افرادی که دیدگاه‌های دیگری دارند از مجموعه فاصله بگیرند.
۸- آن همه اعتراضی که بی‌بی‌سی می‌گوید، بر چند نفر در تیپ سیدالشهدا تمرکز دارد و این در مقابل ده‌ها تیپ و لشکر سپاه کشوری که همراه هستند بسیار کوچک است و اصل آن نیز طبیعی است.
۹- آنچه بی‌بی‌سی از قول آیت‌الله منتظری به عنوان «کودتای خزنده در سپاه» یاد می‌کند، امروز شفاف و قابل قضاوت است. کدام کودتا اتفاق افتاد؟ آیا امثال اکبر گنجی در بیرون از سپاه برای انقلاب فداکاری کردند یا از باور‌های اعتقادی هم گذشتند؟ به نظر می‌رسد طرح کودتای خزنده در آن زمان ریشه در برخورد سپاه با باند مهدی هاشمی دارد. درست است که اولین نامه صریح امام به آیت‌الله منتظری مبنی بر لزوم برخورد با مهدی هاشمی ۲۵/ ۷ /۱۳۶۵ است، اما امام از سال ۱۳۶۱ هشدار داده بود که مراقب ایشان باشید. به همان اندازه‌ای که سپاه مهدی هاشمی را محدود و واحد نهضت‌ها را جمع می‌کرد، باند مهدی هاشمی به آیت‌الله منتظری نزدیک‌تر می‌شد. مسئول وقت اطلاعات سپاه در سال ۱۳۶۱ می‌گوید در دیدار شورای فرماندهی سپاه با امام هر یک از مسئولان واحدها، گزارشی از موضوع، شیوه‌کار خود و... ارائه کردند. حضرت امام گزارش‌ها را شنیدند، مطالبی فرمودند. مهدی هاشمی (مسئول واحد نهضت‌ها) ضمن گزارش خود به شیوه صدور انقلاب و... اشاره کرد. حضرت امام پس از صحبت‌های مهدی هاشمی مطالبی را عنوان فرمودند که عمدتاً در رد نظرات او بود. لحن حضرت امام در عدم تأیید و نارضایتی از او به حدی آشکار و صریح بود که سبب تعجب همگان و ناراحتی مهدی هاشمی شد. در بخش پایانی جلسه چند تن از حاضران به منظور گزارش سری از اوضاع کشور نزد حضرت امام ماندند، من نیز به عنوان مسئول واحد اطلاعات سپاه جزو این جمع بودم، حضرت امام فرمودند: «مواظب مهدی هاشمی باشید.» سال ۶۲ امام خواستار بررسی وضعیت سپاه اصفهان، قهدریجان و فلاورجان شدند که طبیعتاً مسائل مهدی هاشمی بررسی و محدود می‌شد و بازتاب آن در بیان آیت‌الله منتظری نمایان می‌شد. امام سال ۱۳۶۲ از ارتباط مهدی هاشمی با بیت آیت‌الله منتظری از اطلاعات سپاه سؤال می‌کند و توصیه به برخورد می‌کند. حال بی‌بی‌سی بدون اینکه بفهمد از اعتراض به فرماندهی جنگ به تقابل طرفداران آیت‌الله منتظری با بنیانگذاران سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در سپاه می‌رسد که بحث کاملاً سیاسی است. خوشبختانه امروز پس از ۳۶ سال صحنه قابل قضاوت است. جایگاه‌ها، افراد، وضعیت فکری و... همه روشن است. نمی‌دانیم این به اصطلاح مستند برای شبکه ملکه چه دستاوردی داشت؟ می‌توان گفت با کاه کهنه باد دادن صرفاً نانی برای بیکاران درست می‌شود و حاصل دیگری ندارد.