نمی‌دانم یک میلیارد دلار مورد موافقت رهبری را برای کدام کار مهم‌تر گذاشته‌اند؟


به گزارش فارس، سعید نمکی با انتشار تصویری از شهید قاسم سلیمانی در صفحه مجازی خود نوشت: «در چهلمین سالروز دفاع مقدس همه بودند، چشمهایم دنبالت می‌گشت. عکست همه جا بود یادت در همه ذهن‌ها و قلب‌ها جریان داشت، تو نبودی ولی چشم‌هائی برایت می‌گریست
سردار.
وقتی رفتی ویروس منحوس گرفتارمان کرد. به شیوه روزهای دفاع مقدس سنگر آرائی کردیم، گردهم آمدیم مدافع حریم و حرم و سلامت همه باهم بر آن تاختیم. بعضی از آنها که در کنارت بودند را صدا کردیم، ولی جایت خالی بود، می‌دانستم که اگر بودی حمایت‌هایت درون و بیرون از مرزها چقدر به کار می‌آمد! با آنکه دنیا ناجوانمردانه راه‌ها را بر ما بسته بود مدافعین سلامت افتخار آفریدند تن بر آتش زدند، بیمار و ناتوان شدند، به شهادت رسیدند ولی از پا ننشستند.
یک بار دیگر جهان باور کرد که قهرمانان این سرزمین در فشار و تحریم و بحران نمی‌مانند، آنها در روزهای سخت دفاع مقدس آموخته‌اند که با تمسک به شیوه جهادی و بسیجی در مقابل هیچ دشمنی زانو نزنند. اما امروز دلم گرفته بود، به عنوان سربازی که فرماندهی این جنگ نفس گیر را به عهده‌دارم، احساس تنهائی عجیبی کردم. امروز معنی آن بغض جانگدازت را در خلوت سازمان برنامه با همه وجودم دریافتم.


حدود 8 ماه خودم و یارانم در سراسر کشور یک روز آرام نداریم. هرچه می‌گوئیم همه گیری را نمی‌شود با التماس و تمنا متوقف کرد بی‌فایده است هرچه التماس و تمنا و فریاد می‌کنیم که کرونا را نمی‌شود بدون کمک‌های ویژه مهار کرد کسی باور نمی‌کند. ولی یادت هست گفتی اگر نتوانی پشتیبانی نیروهایت را فراهم کنی می‌مانیم؟ من امروز از سربازانم در جبهه سلامت
شرمسارم.
مطالباتشان معوق مانده، انبارهایم از سلاح خالی می‌شود. پائیز سنگینی فرا می‌رسد. موج حمله جدیدی شکل گرفته، یک میلیارد دلاری که رهبری از صندوق توسعه موافقت کردند ماه‌هاست به جز سهم کوچکی نگرفته‌ام. نمی‌دانم برای کدام کار مهم‌تر گذاشته‌اند؟
شب‌های زیادیست با دل نگرانی نخوابیده‌ام و برای آنکه مردم مشوش نشوند روزه سکوت گرفته‌ام ولی تاب آوری من کجا؟ صبوری و اخلاص حاج قاسم کجا؟
نگرانم سردار! نه برای خودم که آمده‌ام تا فنا شوم، برای کشورم که حفظ آبرویش در عرصه جهانی و در مقابل دشمنانش برایم رسالتی مقدسست و برای مردمم که برای سلامتی شان به هر آب و آتشی می‌زنم.
سردار می‌دانی که بی‌سلاحی و بی‌سپاهی ملال آورترین رنج فرماندهی است. خوشا به سعادتت، ندیدن بعضی از رنج‌ها و نامردی‌ها پاداش دل شکسته‌ات بود که با وصال حق و فیض شهادت نصیبت شد، گوارایت باد، اما امروز دلم خیلی برایت تنگ شده حاج قاسم.»