تجمع مال‌باختگان بورس

تجمع مال‌باختگان بورس شرق: تجمع مال‌باختگان، به اتفاقی عادی در اقتصاد ایران تبدیل شده است. هر‌از‌گاهی گروهی از مال‌باختگان در حوزه‌های مختلف اقتصادی برای نشان‌دادن اعتراض خود تجمع می‌كنند و این‌بار نوبت به بورس رسیده است. خبر آمدن بایدن، خبر مثبتی بود كه می‌توانست با تأثیر بر بازار طلا و سكه ایران، شاخص‌های بورس را از حالت ریزش خارج كند؛ اما این خبر هم نتوانست روند نزولی شاخص‌های بازار سرمایه را كنترل كند. به دنبال تداوم این روند منفی، دیروز جمعی از سهام‌داران خرد مقابل سازمان بورس و اوراق بهادار تجمع كردند. به اعتقاد مهدی سوری این تجمع‌كنندگان حق دارند؛ زیرا با اعمال سیاست‌های غلط نظیر توزیع سهام عدالت و ETF دولت بدون آنكه بدانند به بورس دعوت شده‌اند و این رسم میهمان‌‎نوازی نیست كه جیب آنها خالی شود.
تجمعات اعتراضی به پای ثابت اقتصاد بیمار ایران تبدیل شده است. یك روز مال‌باختگان ثامن‌الحجج مقابل بانك مركزی تجمع می‌كنند و روزی دیگر مال‌باختگان شركت‌‎های واردكننده خودرو مقابل وزارت صمت، یك روز مرغ‌داران بدون نهاده و عصبانی از سیاست‌های تنظیم بازار جهاد كشاورزی خیابان طالقانی را بند می‌آورند و روزی دیگر مردم نگران از افزایش قیمت بنزین به خیابان می‌آیند. بعد از آنكه دولت از مردم خواست كه سرمایه‌های خود را به جای صرف در بازار سكه و طلا، وارد بورس كنند، خیلی‌ها به سمت این بازار آمدند. در خبرها آمده بود حتی اعضای یك روستا كه آنتن‌دهی موبایل در محل سكونت‌شان ضعیف است، برای اطلاع از وضعیت تابلوهای بورسی در ساعت خاصی زیر درخت روستا (تنها محل تحت پوشش اینترنت) جمع می‌شوند تا شرایط سرمایه‌های‌شان را رصد كنند. حالا همه آن اشتیاق به سرمایه‌گذاری، به اضطراب تبدیل شده است. دیروز صبح برخی از سهام‌داران مقابل سازمان بورس و اوراق بهادار تجمع كردند. آن‌طور كه ایلنا گزارش داده است، این جمع معترض از سهام‌داران حقیقی و خرد بوده‌اند که اعتراض خود را درباره سیاست‌های دولت در دوران ریزش شاخص و عدم اجرای وعده‌های حمایتی در قالب شعارهایی بیان کردند.
 تجمع‌كنندگان حق دارند
مهدی سوری، كارشناس بورس، در گفت‌وگو با «شرق» درباره دلایل نارضایتی مردم و تجمع، بیان می‌كند: این افراد حق دارند. بازارهای مالی ریسك دارد و هیچ‌كس ضامن سود و ضرر آن نیست؛ اما این در شرایطی است كه این افراد با تصمیم خود و با آگاهی از شرایطی كه پیش‌روی آنها است، وارد بازار شده باشند. او ادامه می‌دهد: مردم از بالاترین اركان دولتی به بورس دعوت شدند. این رسم میهمان‌نوازی نیست كه كسی را دعوت كنیم و به جای پذیرایی، جیبش را خالی کنیم. پس این افراد اگر اعتراض می‌كنند، به خاطر دعوتی است كه شده‌اند وگرنه فعالان قدیمی بازار سرمایه كه خود وارد بازار شده‌اند و خیلی وقت‌ها هم ضرر كردند، هیچ‌وقت چنین اعتراضاتی را نداشتند.


سوری می‌گوید: در دنیا یكی از راهكارهای جلوگیری از اعتراضات اجتماعی ورود افراد به بازار سرمایه است؛ چون یك فرد فعال بازار سرمایه می‌داند كه اگر شیشه بانكی را بشكند، به سرمایه‌های خود زیان می‌زند. افراد می‌دانند كه ناآرامی، اعتراض و آشوب باعث مشكل پیدا‌شدن در بازارهای مالی می‌شود. او تأكید می‌كند: در هیچ جای دیگر دنیا و در گذشته ما، چنین اعتراضاتی به صورت كلی سابقه زیادی ندارد؛ اما این افراد حق دارند؛ زیرا اینها دعوت شده‌اند.
دعوت  به  بورس با توزیع  سهام عدالت
این كارشناس بورس به این پرسش كه چه كسی افراد را به بورس دعوت كرد، این‌گونه پاسخ می‌دهد: دولت و مجلس آنها را دعوت كردند. هر‌كسی كه در مسئولان ما تصمیم‌گیرنده بوده، از این مردم خواسته كه همه‌چیز خود را به بورس بسپارند. یك‌سری افراد دعوت شدند و یك‌سری افراد بدون اینكه خودشان بخواهند و درجریان باشند كه به كجا می‌روند، با ابزارهای غیر‌ استانداردی مثل ETFهای دولت یا سهام عدالت به سمت این بازار هل داده شدند. حتی از‌طریق شبكه بانكی به این سمت هدایت شدند. او اضافه می‌كند: بازار بورسی كه الان در ایران شاهد آن هستیم، یك بازار مالی استاندارد نیست؛ چون اولین شرط بازار مالی استاندارد، نقد‌شوندگی است؛ یعنی هر زمانی كه تمایل داشته باشید بتوانید پول‌تان را از آن بازار خارج كنید. این بزرگ‌ترین مزیت یك بازار بورس استاندارد است، ولی وقتی در بازار سرمایه ما پول افراد یك ماه در صف فروش می‌ماند و افراد نمی‌توانند سرمایه خود را بیرون ببرند، یعنی بازار استاندارد نیست كه برمبنای پایه‌های تحلیلی درباره آن صحبت كنیم. سوری می‌گوید: مداخله غیر‌كارشناسی مسئولان و استفاده از ابزارهای نادرست این بازار را غیر‌استاندارد كرده است. از ابتدا كه سهام عدالت به‌ وجود آمد و صحبت از ETF دولت بود، به‌شدت هشدار دادیم كه این ابزارها غیراستاندارد است و می‌تواند بازار بورس را به بیراهه ببرد.
 حمایت نقدی چاره كار نیست
به گفته این كارشناس بورس، برخی وقت‌ها افراد راهكار را نمی‌دانند و از دولت انتظار حمایت نقدی دارند. او یادآور می‌شود: ما چنین انتظاری از دولت نداریم؛ زیر این شكل حمایت به‌نوعی دست‌كاری در بازار است. از مسئولان انتظار داریم اجازه دهند بازار بورس مسیر استاندارد خودش را برود. نه كسی را هل بدهند، نه سد بسازند و نه جاده اصلی را كه تمام ابزارهایش سال‌ها در دنیا جواب پس داده است، به یك بیراهه فرعی تبدیل كنند.
سوری می‌گوید: در بازار بورس آن چیزی كه مشكل ایجاد می‌كند، استفاده از ابزارهای غیر استاندارد و كنار‌گذاشتن روال‌های متداول است.
او توزیع سهام عدالت را یك تجربه شكست‌خورده در بلوك شرق معرفی می‌كند. این كارشناس بورس بیان می‌كند: آن كسی كه سهام عدالت را بین مردم توزیع كرد، برآورد نكرد كه این افراد، این حجم سهام را چطور بفروشند. در جهان، سهام متعلق به كسی است كه پول مازاد دارد. در‌حالی‌كه سهام عدالت در اختیار افراد ضعیف قرار گرفت كه پول مازاد ندارند و نیاز به نقدینگی دارند.
او اضافه می‌كند: هر چیزی به این افراد بدهید، از وام نوسازی منزل تا وام خود‌اشتغالی، خودرو و... شروع به نقد‌كردن آن می‌كنند.
سوری می‌گوید: این افراد به پول نقد نیاز دارند. من با یارانه و صدقه‌دادن اجتماعی مخالفم. اگر چنین چیزی قرار است داده شود، فقط از‌طریق نقدی امكان‌پذیر است؛ زیرا با این شرایط اداری و اقتصادی موجود در كشور، هر اقدامی مستعد بروز فساد است و مشكل ایجاد می‌كند.
او تأكید می‌كند: بحران‌های ایجاد‌شده در كشور به‌خاطر این است كه یك‌سری چیزها را از ریشه درست نكرده‌ایم.
 عوامل اقتصادی و  روانی، بورس  را هیجانی كرد
چرا بر‌خلاف همه‌جای دنیا كه خبر آمدن بایدن اثر مثبت بر بورس داشت، در ایران شاهد ریزش بورس هستیم و این ریزش‌ها منجر به اعتراض شده است؟ همایون دارابی، كارشناس بورس، در گفت‌وگو با «شرق» عنوان می‌كند: واقعیت این است كه مقداری بازار در فاز هیجانی است و فروش‌ها هیجانی شده است. او اضافه می‌كند: دلایل ایجاد این هیجان چند عامل اقتصادی و چند عامل روانی است. درباره عوامل اقتصادی یك مقدار بلاتكلیفی درباره نرخ بهره مؤثر بوده است. در فصل بهار كه دوره اوج بازار بود، نرخ بهره كمتری داشتیم و در آن مقطع نرخ بهره نصف نرخ امروز بود.
دارابی بیان می‌كند: كاهش نرخ بهره فواید سرمایه‌گذاری را كاهش داده و باعث ریزش بازار مالی می‌شود. قیمت‌گذاری دستوری خودرو باعث شده است كه گروه خودرویی كه از گروه‌های مهم بورسی است، تحت فشار باشد. ایران‌خودرو به‌دلیل آنكه قیمت خودروی فروش‌رفته از قیمت تمام‌شده كمتر است، نزدیك به 10 هزار میلیارد تومان زیان كرده است.
او اضافه می‌كند: گروه پالایشی درگیر عدم شفافیت ناشی از نبود رگولاتوری و تنظیم مقررات است. شركت‌های پالایشی قیمت ارزش فروش را صفر گذاشته‌اند و این نشان از نوعی نبود شفافیت دارد. اگر دولت نرخ بهره و قیمت‌گذاری شركت‌هایی را كه محصولات‌شان و خودشان در بورس است، اصلاح كند و مسئله پالایشگاه‌ها را حل كند، به‌لحاظ اقتصادی فشار از روی بازار برداشته می‌شود.
این كارشناس بورس درباره عوامل روانی بازار بورس می‌گوید: ما در بازار هم دامنه نوسان و هم حجم مبنا داریم. این حجم مبنا باعث می‌شود برخی نمادها قیمت‌شان پایین نیاید و شركت‌های كوچك ما اصلاح قیمتی نداشته باشند. به‌این‌ترتیب صف‌های فروش بدون تحركی در بازار وجود دارد كه انگیزه معامله‌گرها را از بین می‌برد و به‌همین‌خاطر شاهدیم که یك بخش بازار را اصلاح نكرده است.
او ادامه می‌دهد: اصلاح‌نشدن این شرایط و اینكه هر روز صبح 30 تا 40 صف فروش ثابت در بازار می‌بینیم، باعث شده است كه مردم یك مقدار دچار فروش‌های هیجانی شوند. اگر حجم مبنا برای مدتی متوقف یا حذف شود، شرایط مطلوب می‌شود.
دارابی یادآور می‌شود: در هیچ بورسی حجم مبنا نداریم و فقط در ایران چنین چیزی وجود دارد. اگر این مسئله حل شود، می‌توانیم مقداری امیدوار باشیم هیجان‌ها و احساس‌های منفی برطرف شود. به گفته او در ایران نیازمند تشویق سرمایه‌گذاری‌های بلند‌مدت هستیم. این كارشناس بورس درباره تأثیر انتخاب بایدن بر بورس بیان می‌كند: انتخابات آمریكا می‌توانست تأثیر پنج تا 10 درصدی روی بازار ایران داشته باشد؛ زیرا بازارهای موازی را از تب‌و‌تاب انداخته است. دیگر بازار خودرو، املاك و مستغلات آتش‌بازی سابق را ندارند و این مسئله باعث می‌شود پول به‌صورت كلاسیك، یا راهی سپرده‌های بانكی شود یا بازار سرمایه را تغذیه كند. او می‌گوید: ریزش‌های بورس ما ناشی از موارد هیجانی و اقتصادی است. اگر این عوامل را نداشتیم، بازار كاملا رونق می‌گرفت؛ زیرا انتخاب بایدن خبر خوبی بود. این رویداد صادرات نفت ما را افزایش می‌دهد و برای یك فعال اقتصادی، سیاست دموكرات‌ها معمولا جهان‌شمول‌تر از یك‌جانبه‌گرایی جمهوری‌خواهان است.
او اضافه می‌كند: 95 درصد مشكلات ما داخلی است. اگر مشكل داخلی نداشتیم، خیلی لازم نبود به مسائل خارجی توجه كنیم. متأسفانه سیاست‌های مدیریتی خوبی نداریم.