اصلاح‌طلبان؛ فضای باز مهم‌تر از پیروزی بایدن

 
 
 
 


جريان اصولگراي راديکال در مجلس يازدهم عنان کار را به دست گرفته است؛ لذا احزاب و جريان‌هايي که نگران تعامل و به تبعش مذاکره احتمالي و پشت پرده کابينه دوازدهم با دولت بايدن هستند، براي بي‌اثر کردن آن ممکن است دست به تحرکاتي بزنند که هم چنين روندي را مختل کنند. با اين حساب، اگر همين نگاه جاري و ساري در حوزه سياست خارجي بخواهد در دوران بايدن هم نقش‌آفرين باشد يقين بدانيد، نه‌تنها هيچ‌چيز در مناسبات ايران و آمريکا تغيير نخواهد کرد، بلکه روزهاي سخت‌تري در پيش است. مگر آنکه طرفين اراده‌اي جامع و فراگير در همه ابعاد نشان دهند که آن هم تا انتخابات رياست‌جمهوري سال آينده کشور کمي بعيد است. نگراني اصولگرايان از پالس و فضاي مثبت ناشي از پيروزي احتمالي جو بايدن است مي‌تواند به تعديل تنش، آن هم در آستانه انتخابات رياست‌جمهوري 1400 منجر شود با اين فضاي مثبت دولت مي‌تواند به سمت کاهش تنش برود؛ حال اينکه چقدر اين تلاش‌ها منتج به نتيجه شود، بحث جداگانه است، ولي به‌هرحال اين مساله مي‌تواند به عنوان يک دستاورد براي جريان سياسي حامي دولت حسن روحاني در انتخابات پيش رو مطرح باشد. بنابراين اصولگرايان به‌شدت سعي مي‌کنند اين گزاره را در جامعه نهادينه کنند که فرقي بين جو بايدن و دونالد ترامپ وجود ندارد. البته کاري به مساله دعوا و اختلاف اصلاح‌طلبان و اصولگرايان براي رياست‌جمهوري جو بايدن ندارم، ولي با توجه به شرايطي که اکنون وجود دارد و با درنظرداشتن اينکه تنش به اوج خود رسيده است، به نظر نمي‌رسد که تلاش‌ها براي کاهش تنش در دوران بايدن هم مثمرثمر باشد. بنابراين اصولگرايان در فضاي سياسي به‌دنبال تشديد فضاي قطبيت‌زده جامعه هستند. چراکه به هر ميزان فضاي جامعه به سمت يک فضاي دوقطبي پيش رود و مساله پررنگ شدن تنش آمريکا در دوران جو بايدن هم با ايران به شکل پررنگ‌تري مطرح شود، مي‌تواند به سود اين جريان در انتخابات پيش رو عمل کند. اين مسائل بهانه لازم براي اصولگرايان به منظور موج‌سواري سياسي عليه دولت روحاني و جريان حامي‌اش را به وجود آورد تا به يکباره طومار برجام، مذاکره، نگاه به بيرون و نظاير آن در يک نسخه واحد پيچيده شود و تمام اين جريان‌هاي سياسي به محاق روند. البته اين نکته مهم را هم بايد مدنظر قرار داد که حتي اگر گزينه‌اي غير از گزينه اصولگرايان به‌عنوان رئيس‌جمهور در 1400 انتخاب شود، عملا مسائلي چون مذاکره، جنگ، برقراري يا قطع ارتباط با کشورها و نظاير آن نمي‌تواند در اختيار و حيطه قدرت رئيس‌جمهور باشد. بايد ديد جو‌ بايدن تا چه اندازه مي‌تواند بر اساس وعده‌هاي انتخاباتي خود در بازگشت به برجام، لغو بخشي از تحريم‌ها و همچنين تلاش براي کاهش تنش با ايران عمل کند؟ در کنار آن بايد ديد که چه گزينه‌اي و با چه نگاه سياسي به عنوان رئيس‌جمهور ايران در انتخابات 1400 عنان کار را به دست خواهد گرفت؟ البته فارغ از تمام اين نکات اساسا تعيين استراتژي و راهبردهاي سياست خارجي در حيطه اختيارات رهبري است.