مخالفان جدی برجام و ترور شهید فخری زاده

شهاب زمانی- عاقبت دونالد ترامپ، رئیس جمهوری یک دوره‌ای در ایالات متحده شد. وی که در اولین و آخرین دوره ۴ ساله خود، با خروج از بسیاری از توافقات یا سازمان‌های بین‌المللی، ایالات متحده را به کشوری منزوی در عرصه بین‌الملل و سازمان‌های مختلف بدل کرده بود، همچنان در ماه‌های پایانی حضورش در کاخ سفید، به دنبال ایجاد مسائل و مشکلاتی در عرصه بین‌المللی خواهد بود.
با این حال جو بایدن رئیس جمهوری منتخب آمریکا که با شعار « اول دیپلماسی » به جای «اول آمریکا »، به دنبال بازسازی روابط سرد و تخریب شده ایالات متحده با اکثر کشورهای جهان و مخصوصا شرکای این کشوراست، از دیپلماسی به عنوان «اولین ابزار قدرت آمریکا» یاد می‌کند و مدعی است که ایالات متحده را در مسیری متفاوت از رئیس جمهوری پیشین قرار خواهد داد، ادعایی که باید منتظر ماند و صداقت وی و تیم همراهش را در این رابطه و نسبت به انجام تعهدات بین‌المللی ایالات متحده مشاهده کرد.
در این بین، بازگشت ایالات متحده به توافق جامع اقدام مشترک (برجام) که میراثی ارزشمند و مهم در مسیر صلح و ثبات بین‌المللی محسوب می‌شود، از جمله اقداماتی است که می بایست جو بایدن طبق انتظارات کشورهای گروه ۱+۵ و جامعه بین‌المللی در پیش گیرد.
اما در این سو، ایران که بیش از دو سال در برابر تحریم‌های ظالمانه و فراگیر دولت ترامپ مقاومت کرده، در جهت مقابله با خروج یکجانبه دولت آمریکا از برجام و بدعهدی نسبت به مفاد آن، از تعهدات خود در توافق هسته‌ای کاسته تا بلکه بتواند توازنی بین سیاست تحریمی آمریکا و تعهدات خود در برجام ایجاد کند.


با این وجود سخنان اخیر آقای روحانی مبنی بر سیاست پایاپای جمهوری اسلامی ایران در مقابل اقدامات احتمالی دولت جدید ایالات متحده در خصوص بازگشت به برجام، به نوعی توپ را در زمین رئیس جمهور جدید این کشور انداخته است تا با رفع تحریم‌ها، نه تنها این توافق بین‌المللی را بلکه دیپلماسی چندجانبه گرایی به محاق رفته در دوران ترامپ را در عرصه بین المللی احیا کند.
هرچند که رئیس جمهوری جدید ایالات متحده، در مبارزات انتخاباتی خود، بازگشت به برجام را از سیاست‌های اصلی خود در صورت پیروزی عنوان کرده بود، با این حال چنین سیاستی از سوی مخالفان برجام در ایالات متحده و منطقه نه تنها مورد استقبال قرار نگرفته است بلکه بدون شک در مسیر پیش روی آن، موانع سختی را نیز ایجاد خواهند کرد.
آنچه مسلم است، دونالد ترامپ و تعدادی از کشورها و گروه‌ها، از احیای برجام و در ادامه آن بهره‌مندی ایران و جهان از مزایای آن، چندان خشنود نخواهند شد و لذا تلاش خواهند کرد، به انحای مختلف با اقدامات تحریک کننده، جمهوری اسلامی ایران و یا ایالات متحده را به انفعال کشانده تا سناریوهای تشنج‌زایی را به مرحله اجرا درآورند و به نحوی ایران یا دولت جدید ایالات متحده را در مقابل اقدامات و یا اظهارات احیانا منفعلانه قرار دهند.
از این رو همانطور که پیش از این، کارشناسان مختلف از بابت اقدامات تحریک کننده دولت ترامپ و اسرائیل هشدار داده بودند، اقدام تروریستی روز جمعه هفتم آذر ماه که منجر به شهادت محسن فخری زاده دانشمند ارزشمند هسته ای ایران گردید، در برهه های اتفاق افتاد که با وجود سیگنال های رد و بدل شده ، ایران و دولت جدید آمریکا در حال زمینه چینی های لازم جهت احیا توافق هسته ای و بازگشت ایالات متحده به آن بوده اند، اقدامی قابل تامل و در عین حال مشکوکی که بدون شک در جهت مهندسی شرایط منطقه پیش از روی کار آمدن دولت دموکرات آمریکا از سوی طرف های مخالف صلح و ثبات در خاورمیانه و مخصوصا کاهش تنش در روابط خارجی ایران است.
با رجوع به گذشته و از ابتدای مذاکرات هسته ای ایران و قدرت های جهانی و در ادامه آن تا توافق ایران و کشورهای گروه ۱+۵ که به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) منتهی شد، اسرائیل بطور اخص از جمله مخالفان جدی و سرسخت چنین توافقی بوده، که علیرغم میل تلاویو، منجر به تائید غنی سازی اورانیوم توسط ایران از سوی قدرت های اتمی و شورای امنیت سازمان ملل طبق قطعنامه ۲۲۳۱ شد.
با این حال، روی کار آمدن دونالد ترامپ در ۲۰۱۶ (یک سال پس از توافق هسته‌ای)، امیدواری را به تلاویو‌ بازگرداند تا بتواند برجام را به فترتی چند ساله بکشاند و از این طریق، این توافق بین المللی را بی اثر یا نابود نماید.
از این رو، شکست دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ ، و سیاست‌های اعلامی رئیس جمهوری جدید ایالات متحده و همچنین اعلام مواضع متقابل مقامات ایرانی، انجام چنین اقدامات تروریستی و تحریک کننده ای جهت به انفعال کشاندن جمهوری اسلامی ایران قابل پیش بینی می‌بود. اقدام تروریستی علیه یکی از شاخص ترین دانشمندان هسته ای ایران، که شاید به دلیل عدم دستیابی ترامپ به کشاندن ایران به میز مذاکره، بی میل به همراهی با آن نبوده است.
سفر مخفیانه و تایید شده بنیامین نتانیاهو چند روز قبل از ترور شهید فخری زاده به عربستان سعودی و پیوستن وزیرامورخارجه آمریکا به آنها در شهر نئوم، می‌تواند نشانه‌ای از علنی شدن یک آرایش استراتژیک در ماههای پایانی ریاست ترامپ در کاخ سفید باشد که نیازمند تامل و هوشیاری بیشتر است.
ترس بن سلمان و نتانیاهو از در پیش گرفتن سیاست‌های مشابه با سیاست های باراک اوباما در مورد ایران و برجام توسط جو بایدن، می‌تواند بهانه ای برای متشنج کردن فضای فعلی منطقه از سوی مخالفان جمهوری اسلامی ایران و احیا برجام باشد تا از این طریق فضای کنونی را به عرصه درگیری های منطقه ای مبدل کنند.
بدون شک، چشم بستن بر این اقدام جنایتکارانه، نمی‌تواند مورد نظر و خواست ملت ایران باشد، با این حال درک شرایط موجود، در پیش گرفتن و اتخاذ یک سیاست مدبرانه و به دور از هرگونه موضع گیری احساسی مورد خواست مخالفان ثبات و آرامش ایران، می‌تواند صهیونیست‌ها و همفکرانشان را در رسیدن به اهداف شومشان ناکام گذارد و این امیدواری را داشت که با یک استراتژی درست، واقع‌بینانه و در فضایی آرام و مدیریت شده، بتوان در مسیر استیفاء حقوق پایمال شده ایران در برجام، دولت جدید ایالات متحده را نیز محک زد.
هرچند ایران، از توان لازم و کافی جهت پی بردن به عاملان مشخص این ترور و هم چنین پاسخگویی به آن برخوردار است، با این وجود وارد نشدن به بازی صهیونیست‌ها و سایر مخالفان برجام و گذار از شرایط فعلی، می‌تواند ما را در آینده در موقعیتی بهتر و مناسب تر قرار دهد تا در زمان و شرایط مناسب خویش و نه شرایط منفعلانه و مورد خواست آنها پاسخ گفت.