خط تحریف امام ثمره نفوذ است

سخنان سخیف و توهین‌آمیز معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست نسبت به بنیان گذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره)، اگر چه در نوع خود سرخط جدیدی از تحریف امام راحل محسوب می‌شد، اما در امتداد یک جریان مرموز نفوذی برای تحریف انقلاب به شمار می‌رفت. یکی از اهداف «خط تحریف انقلاب» بی‌شک «تضمین اثربخشی تحریم»، به منظور «تحمیل اراده دشمن» از طریق «تصمیم‌سازی» برای مسئولان نظام جهت تحقق «پروژه تسلیم‌سازی» جمهوری اسلامی ایران است. نکته حائز اهمیت اینکه خط تحریف، میوه و ثمره «خط نفوذ» است. خط نفوذ خط جدیدی نیست و قدمت آن در کشور به دوره سازندگی و سال‌های آغازین پس از جنگ تحمیلی باز می‌گردد.
خط نفوذ بعد از جنگ تحمیلی و به بهانه سازندگی و مشارکت در بازسازی خرابی‌های جنگ تحمیلی رسماً و تحت حمایت دولت مرحوم هاشمی وارد کشور شده و بلافاصله با برنامه مدون و از پیش طراحی شده گام‌های عملیاتی خود را یکی پس از دیگری اجرایی نمود:
۱ - گام نخست «پروژه حلقه‌سازی»: خط نفوذ در نخستین گام «پروژه حلقه‌سازی» با یارگیری از بین همه اقشار و صنوف به‌ویژه جانباز، فرزند وخانواده شهید، نظامی، فرهنگی، اساتید و رؤسای دانشگاه‌ها، روحانیون، نخبگان فرهنگی و سیاسی، احزاب سیاسی درون نظام و... کلید زده شد. خط نفوذ مانند ویروس سرماخوردگی و آنفلوآنزا با سرعت هر چه تمام‌تر مرحله اول را پشت سر گذاشت.
۲ - گام دوم «شبکه سازی سیاسی»: خط نفوذ در گام دوم احزاب سیاسی نظام را نشانه گرفته و هر دو جریان سیاسی کشور (جریان اصلاح‌طلب را به‌عنوان محور اصلی و افراد اصول‌گرا را به‌عنوان اطمینان از عدم برخورد با جریان آلوده) را در تور آلوده سازی قرار داد.


از آنجا که جریان اصلاحات که در دهه اول انقلاب به‌عنوان یک جریان رادیکال، تندرو و ضد امریکا بر بیت امام و قائم مقام رهبری مسلط بود و خود را ضد امریکا و جامعه روحانیت را پیرو اسلام امریکایی معرفی کرده بود، در پایان جنگ تحمیلی با سه ضربه مهلک مشتمل بر: «عزل منتظری»، «حذف شورایی بودن ولایت فقیه» و «نصب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به‌عنوان ولی فقیه» کاملاً شوکه و منزوی شده و زمینه بسیار مناسبی برای همکاری تام و تمام با خط نفوذ داشت، به این ترتیب خط نفوذ از طریق دانش‌آموختگان خارج از کشور موسوم به کلوپ برکلی (باند نیویورکی‌ها که در دولت هاشمی با عنوان کارگزاران سازندگی به‌صورت حزب سیاسی وارد عرصه فعالیت‌های سیاسی شدند) مستقیماً اصلاح‌طلبان را به‌عنوان محور اصلی نفوذ سازماندهی و تجهیز کرد.
۳ - گام سوم «تصرف میکروفیزیک قدرت» خط نفوذ در این مرحله برنامه ورود در «میکروفیزیک قدرت» و تسلط بر ساختار‌های نظام را با همراهی و همکاری (دانسته یا نادانسته) اصلاح‌طلبان و کارگزاران عملیاتی کرده و تمامی ساختار‌های نظام از بالاترین تا پایین‌ترین سطوح مدیریتی کشور را مورد حمله و هجمه ویروسی نفوذ قرار داده و مدیریت تصمیم سازی در نظام را تحت سیطره خود قرار می‌دهد. این خطرناک‌ترین کارکرد ویروس نفوذ در کشور است که مسئولان کشور را مرعوب و یا مجذوب دشمن می‌کند. بخشی از مسئولان مرعوب دشمن می‌شوند، بخشی دیگر به آلاف و علوف رسیده و مجذوب دشمن می‌شوند و بالاخره برخی نیز هم مرعوب و هم مجذوب دشمن می‌شوند. در چنین حالتی است که مسئولان کشور خواسته یا ناخواسته اوامر و خواسته‌های دشمن را در کشور مو به مو به اجرا در می‌آورند.
۴ - گام چهارم «تئوری سازی»: خط نفوذ در این مرحله با استفاده از همه ظرفیت‌های میکروفیزیکی و ظرفیت‌های نخبگی و علمی که پیش‌تر در قالب حلقه سازماندهی شده بودند به تئوری سازی در عرصه‌های مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و... پرداخته و با ادبیات تئوریک: «سکولاریزه کردن»، «واتیکانیزه کردن»، «اندولیسیزه کردن»، «بالکانیزه کردن» و... «پروژه گسترده و بزرگ میکروپلیتیک میل‌ها» را برای تغییر ادراک و رفتار مردم آغاز کردند.
۵ - گام پنجم «پروژه تضعیف و مفسده سازی»: خط نفوذ پس از اطمینان از آلوده سازی «افراد»، «احزاب»، «ساختارها»، «برنامه و بودجه» و به طور کلی سخت‌افزار و نرم‌افزار نظام به مثابه ویروسی مخرب وارد ساختار‌های اقتصادی شده و با سرعت به آلوده سازی مسئولان نظام در هر سه قوه و از همه جناح‌ها پرداخته و عملاً جمهوری اسلامی را به ناکارآمدی متهم و موجبات ناامیدی و یأس و بی اعتمادی مردم را فراهم آورد.
۶ - گام ششم «پروژه تحریف»: در این مرحله که همه چیز برای انجام مهم‌ترین مأموریت خط نفوذ مهیا شده، پروژه تحریف امام خمینی و انقلاب اسلامی رسماً کلید می‌خورد. جریان نفوذ در این گام همه ساحات و حوزه‌های نظام را بی‌رحمانه و ناجوانمردانه مورد تحریف قرار داده و با قلب حقایق و سیاه‌نمایی پروژه جنگ اراده‌ها را عملیاتی می‌کند.
کلید واژه‌های جریان نفوذ در پروژه تحریف عبارت است از: «القا و تکرار ما نمی‌توانیم»، «زیر سؤال بردن آرمان‌ها و شعار‌های انقلاب»، «زیر سؤال بردن اقتدار نظام»، «زیر سؤال بردن چهره‌های درخشان نظام»، «نادیده گرفتن نقاط قوت»، «بزرگنمایی نقاط ضعف و آسیب‌ها»، «بزرگنمایی شکست‌ها و ناکامی‌ها»، «ارائه چهره شکست ناپذیر از دشمن»، «موفق نشان دادن خط سازش»، «ناموفق نشان دادن خط مقاومت»، «پنهان سازی ناتوانی‌ها و ناکامی‌های دشمن» و...
۷ - گام هفتم «پروژه ت»: با جرئت می‌توان گفت جریان نفوذ در این مرحله با اقتدار کامل پروژه ت مشتمل بر: «تخریب ارکان نظام»، «تفرقه و دوقطبی سازی»، «تضعیف قوه دفاعی کشور»، «تبلیغ بزرگنمایی دشمن»، «تهدید نمایی از دشمن» و... خط «اثربخشی تحریم‌ها»، «تسلیم سازی» و «تحمیل اراده دشمن» را پی می‌گیرد.
حاصل اینکه غلبه بر خط تحریف و خط تحریم مستلزم غلبه بر جریان نفوذ است و چه زیباست که بیانیه گام دوم با پروژه تشکیل «دولت جوان حزب‌اللهی (متشکل از هر سه قوه)» انقلاب مبارزه با انحراف را در دستور کار قرار داده است. تردیدی نیست که با حضور آرمانی مردم در عرصه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و انتخاب رئیس‌جمهور شجاع و انقلابی و تکمیل پازل دولت جوان حزب‌اللهی، نظام اسلامی با سرعت به پالایش نظام از جریان نفوذ خواهد پرداخت.