از شیرمحمدی تا شجاع از عقابی تا رمضانی

نگاه محمدقراگزلو       2018 و 2020دو سال مهم در تاریخ باشگاه پرسپولیس به حساب می‌آید چرا که تیم محبوب‌شان در هر دو سال به فینال آسیا رسیده و بعد از ناکامی در اولی حالا شانس این را دارد تا اولین قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا بین تیم‌های ایرانی را به نام خود بزند. اینکه پرسپولیس دو بار در فاصله دو سال به فینال رسیده به اندازه کافی می‌تواند برای این باشگاه و البته فوتبال ایران یک پیام مهم داشته باشد، اینکه پرسپولیس موفق شده به لحاظ فنی خودش را از سایر باشگاه‌های ایرانی جدا کند و به سطح تیم‌های درجه یک غرب قاره برسد. حالا پرسپولیس در کادر فنی،هم‌سطح باشگاه‌هایی مثل السد، الدحیل، الهلال و النصر به حساب می‌آید حتی اگر به لحاظ سازماندهی و لجستیکی هرگز شبیه آنها نباشد. البته که الهلال به خاطر بدهی‌های چند صدهزار دلاری از نقل و انتقالات محروم نمی‌شود یا السد باشگاهی نیست که برای 8 ماه متوالی حقوق مربیان تیم‌های آکادمی‌اش را نپردازد. بحث آکادمی که میان آمد، حتماً می‌دانیم آنچه در پرسپولیس به عنوان تیم‌های پایه می‌شناسیم، اصلاً شباهتی به باشگاه‌های هم‌طرازش در غرب آسیا ندارد. یا مثلاً الدحیل باشگاهی نیست که حقوق مربیان و بازیکنانش را برای چند ماه متوالی نپردازد و اساساً با بحران‌های اینچنینی غریبه است. اما پرسپولیس با وجود این تفاوت‌های آشکار و آنچه در دوحه طی مسابقات مقدماتی و حذفی لیگ قهرمانان آسیا2020به عینه نمود یافت توانست بالاتر از آنها به فینال برسد و طبیعتاً قهرمانی آسیا با این سطح از مشکلات ساختاری، مالی و سازمانی چیزی فراتر از جام بردن و ثبت آن در تاریخ این تورنمنت خواهد بود. حالا همه می‌دانند که پرسپولیس با انواع و اقسام کمبودها به فینال لیگ قهرمانان رسیده و در بازی نهایی هم از این کمبودها رنج می‌برد. از محرومیت بهترین مهاجمش گرفته تا از دست دادن بهترین مدافعش به خاطر بی‌پولی. کافی است اکنون همین دو فکت مهم را - فارغ از محرومیت پهلوان و امیری به عنوان دو بازیکن اصلی دیگرش-  در اختیار رسانه‌های عربی و شرقی بگذارید تا کمبودهای پرسپولیس برای فینال را تحلیل کنند و احتمالاً به این نتیجه برسند که تیم گل‌محمدی برای پیروزی در مسابقه فینال خلع سلاح شده و در سطح بازی‌های دو ماه قبل دوحه نمی‌تواند باشد اما این بدشانسی‌ها یا به عبارتی اتفاقاتی روتین اما ناشی از سوء‌مدیریت‌ها و کج‌اندیشی‌ها برای فوتبال ایران و پرسپولیس اصلاً چیز تازه‌ای نیست و به اندازه حریفان‌شان آنها را به هم نخواهد ریخت. پرسپولیس از سال‌ها قبل در مهم‌ترین و حیاتی‌ترین لحظات، کمبودها و مشکلات عمده‌ای داشته که اجازه نداده تا این باشگاه غیر از یک قهرمانی جام در جام آسیا، عنوان قاره‌ای دیگری داشته باشد. باشگاه پرسپولیس از بدو تأسیس تاکنون چند مقطع طلایی داشته که آخرینش همین چهار فصل اخیر است اما در مقاطع طلایی قبلی غیر از آن یک عنوان قهرمانی، عمدتاً کمبودها و نقایص خلق‌الساعه که بر اثر سوء‌مدیریت‌ها ایجاد شده اجازه نداده تا تعداد عناوین قاره‌ای باشگاه همسنگ اعتبار و اقتدارش در فوتبال ایران باشد. اگر امروز پرسپولیس پرافتخارترین تیم فوتبال ایران در لیگ سراسری است اما در صورت قهرمانی در 29 آذر تازه تیم شانزدهم پرافتخارهای این تورنمنت خواهد شد. پس این پرسش برای علاقه‌مندان جوان و نوجوان باشگاه که دوران طلایی 5،4 سال اخیر را لمس کرده‌اند، ایجاد خواهد شد که چرا با این همه توان و اقتدار داخلی در آسیا چیز زیادی نصیب‌مان نشده؟ شاید رسیدن به جواب سخت نباشد اما کافی است دو نمونه‌اش را اینجا مطرح کنیم. اولی به 28 سال قبل برمی‌گردد؛ زمانی که تیم برای دومین سال متوالی به فینال جام در جام قاره رسید اما جابه‌جایی در زمان بازی برگشت و تعویق چند باره آن کاری کرد که تیم علی پروین با پیکری نیمه جان در دیدار برگشت مقابل نیسان ژاپن حاضر شود و نتواند از گل زده در خانه حریف محافظت کند. از دست دادن ستاره‌هایی مثل حسن شیرمحمدی ستاره بازی رفت فینال سال 1992 در فاصله چندماهه بین بازی رفت و برگشت و کوچ بهترین بازیکنان به قطر برای رسیدن به نان و نوایی که آن زمان در فوتبال ایران وجود نداشت تا حدودی شبیه همان چیزی است که امسال بین پرسپولیس و شجاع خلیل‌زاده گذشت. یا اگر آن روز رضا عقابی اولین و آخرین بازی مهمش در فینال آسیا را انجام داد، امروز هم مهدی عبدی و آرمان رمضانی تنها عناصر باقیمانده در اختیار یحیی هستند که حداقل روی کاغذ شانسی برای گلزنی در فینال آسیا و باز کردن گره قهرمانی نخواهند داشت . اگر آن روز تیم علی پروین در شرایط بدنی خوبی به ‌سر نمی‌برد و بعد از تعطیلات نوروزی بدن‌های بازیکنان همچنان به خواب رفته و آمادگی حضور در آن بازی سنگین را نداشت، دو سال پیش هم تیم برانکو برای برگرداندن ورق مسابقه با کاشیما مهره و نیرویی کنار دستش نمی‌دید تا اندکی امیدوار باشد. آن روز که تیم محروم از نقل و انتقالات بعد از محرومیت و مصدومیت ماهینی، نعمتی و انصاری باید به احسان علوان‌زاده و حمیدرضا طاهرخانی به عنوان تنها عناصر تهاجمی‌اش دل می‌بست هم همین محدودیت‌ها، کاستی‌ها و مشکلات که غالباً ریشه در سوء‌مدیریت داشت، قهرمانی را از پرسپولیس گرفت. در مورد دیگر شاید اگر پرسپولیس با تدبیر مناسب و با تعداد بازیکنان کافی به لیگ قهرمانان آسیا گام می‌گذاشت، در نیمه نهایی 2017 و با محرومیت و مصدومیت سه مدافع اصلی‌اش آنطور اسیر الهلال نمی‌شد. اگر علی اکبر طاهری آن اتفاق را برای بازگرداندن مهدی طارمی رقم نمی‌زد و پنجره باشگاه بسته نمی‌شد یا چنانچه مدیریت وقت باشگاه (گرشاسبی) شرایطی فراهم می‌کرد تا تیم برای بازی رفت با کاشیما زودتر به ژاپن برود و جت لگ شدن اعضای تیم مانع از ارائه عملکرد فنی مناسب‌شان نشود، شاید امروز پرسپولیس در تعداد عناوین قاره‌ای جایی آن بالاهای جدول داشت. شاید اگر پرسپولیس طلایی استانکو و پروین در اواخر دهه 70 تحت مدیریت امیر عابدینی سازماندهی بهتری داشت و در ازای از دست دادن بهترین ستاره‌هایش و لژیونر شدن آنها، در مواجهه با رقبایی مثل سامسونگ بلووینگرز و پوهانگ استیلرز مثل آنها از مهره‌های تأثیرگذار و تعیین کننده خارجی بهره می‌برد، امروز در مقابل نام اعضای آن تیم طلایی هم بعد از سه بار حضور در نیمه نهایی جام باشگاه‌های آسیا حداقل یک عنوان قهرمانی نوشته می‌شد. اگر پرسپولیس به اندازه کافی پول داشت تا ستاره‌هایی مثل حمید درخشان، ناصر محمدخانی، محمد پنجعلی، مرتضی کرمانی مقدم، فرشاد پیوس، محسن عاشوری، حسن شیرمحمدی را در مقاطع میانه دهه 60 تا اوایل دهه 70 حفظ می‌کرد احتمالاً نه به محمدان بنگلادش می‌باخت نه جام را دو دستی در تهران به نیسان تقدیم می‌کرد. می‌بینید. بیست یا سی سال گذشته اما پرسپولیس تغییر زیادی نکرده. اگر آن روز شیرمحمدی‌ها برای به دست آوردن پول بیشتر به قطر می‌رفتند امروز شجاع خلیل‌زاده‌ها دنبال همان هدف رفته و محکم کردن پایه‌های زندگی شخصی‌شان را به احتمال قهرمانی در آسیا ترجیح داده‌اند. انگار این یک دور باطل است که پرسپولیس را گرفتار خودش کرده اما من اسمش را بدشانسی نمی‌گذارم و مستقیماً به سوء‌مدیریت وصلش می‌کنم. در عین حال اگر تیمی با مدیری مثل رسول پناه به فینال رفت و قهرمان شد حتماً معجزه کرده پس باید برایش ایستاده کف زد و بیشتر از یک قهرمانی ساده، اعضای آن تیم را تمجید کرد و از عظمت کارشان گفت.