روزنامه خراسان
1396/03/08
نشست ناتو، ادعاهای بزرگ و چالش های جدی
در جهان امروز، در برخی کشورهای غربی و بعضی از کشورهای منطقه ما، کم نیستند شمار تحلیل گران و سیاست مدارانی که «ناتو» را یک گروه ناتوان و نمایشی می دانند که تاریخ مصرف پیمان نظامی و سیاسی آن به سر آمده و باید هر چه زودتر منحل شود. اما حقیقت این است که با وجود همه استدلال ها و شواهدی که نشان از کاهش اهمیت وجود ناتو است، باز هم به هر حال، این پیمان نظامی مهم 28 کشور جهان را زیر یک چتر گرد هم آورده است و از آن جایی که بسیاری از این کشورها، از قدرت های نظامی و اقتصادی مهم نگران از اقدامات جبهه شرق به شمار می آیند، توجه به نتایج نشست های ناتو و نگرش اعضای آن به روندها و رویدادهای جهان، هنوز هم از اهمیت ویژه ای برخوردار است.ناتو و معمایی به نام ائتلاف ضدداعش
از روزی که «ائتلاف ضدداعش» با ابتکار عمل آمریکا، اروپا و برخی کشورهای منطقه شکل گرفت، تاکنون، در مورد ماهیت این ائتلاف، عملکرد اعضای آن در میدان مبارزه با ترور و مکانیسم مشارکت آنان در تصمیم گیری و اقدام، همواره بحث و تنش وجود داشته و دارد. این ائتلاف، در عراق و سوریه، هیچگاه در قد و قواره یک گروه منسجم و دارای برنامه و نقشه راه عمل نکرد و نتوانست الگوی جدید و موفقی برای مقابله با جنایات داعش، به دست دهد. حالا هم که در آخرین نشست سران ناتو در بلژیک، تصمیم گرفته شده که همه کشورهای عضو ناتو، در عین حال، عضو ائتلاف ضدداعش نیز باشند، تغییر خاصی بر روی ارض واقع به وجود نمی آید. به ویژه وقتی که به گفته های مقامات ناتو توجه کنیم، درمی یابیم که در نشست بروکسل، اتفاق تازه ای نیفتاده است. به این گفته دبیر کل ناتو ، ینس استولتنبرگ توجه کنیم:«عضویت در این ائتلاف به معنی مشارکت در جنگ زمینی نیست». معنی دقیق این حرف، این است که قرار نیست ناتو قدم در مسیر جدیدی بگذارد و به عنوان مثال، در مورد اعزام نیروی زمینی به سوریه یا نقطه ای دیگر، تصمیم تازه ای بگیرد. شاید اهمیت این گفته آقای دبیر کل، زمانی روشن تر شود که گفته های دونالد ترامپ در عربستان سعودی را به یاد بیاوریم. فراموش نکرده ایم که همین چند روز پیش، رئیس جمهور آمریکا در ریاض اعلام کرد:«انتظار نداشته باشید، ما دشمنان شما را از بین ببریم». همچنین رابرت فورد سفیر سابق آمریکا در سوریه، در مقاله ای در مجله آتلانتیک، حمایت ترامپ از کردهای شمال سوریه را یک خطای مرگ آور دانسته و خطاب به کردها نوشته بود:« غم انگیزترین بخش تمام ماجرا این است که کردهای سوریه مانند بسیاری دیگر از خاورمیانه ای های پیش از خود فکر می کنند که آمریکایی ها از آنها در برابر دشمنان-شان محافظت می کنند.» همه این کدها و مصادیق روشن، نشان دهنده این است که ناتو، نه تنها قرائت دقیقی از خطاهای جورج بوش پسر در عراق دارد، بلکه این موضوع را نیز دریافته که آمریکا، اروپا و دیگر اعضای ناتو، تاب و تحمل هزینه های ناشی از تکرار ماجراهای لیبی و افغانستان را ندارند. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر و روشن تر درک می شود که دریابیم معادلات امنیت ملی در جهان کنونی ما، حتی با وجود در دست داشتن بزرگ ترین سامانه های فناوری اطلاعات امنیتی و نظامی، باز هم در برابر تهدیدات تروریستی، ناکارآمد است و سرویس های قدرتمندی همچون دستگاه اطلاعاتی انگلیس و فرانسه، نمی توانند به شکل دقیق و پیشگیرانه، با تهدیدات ریز و درشت ضدامنیتی، مقابله کنند. از این گذشته، ملاحظات اقتصادی در برنامه ریزی های دفاعی و نظامی، بسیار محافظه کارانه تر و سخت گیرانه تر از ده سال قبل است و حتی کشورهای ثروتمند جهان هم نمی توانند در یک ائتلاف نظامی، به راحتی پول خرج کنند. (حساب عربستان سعودی از کلّ این محاسبات جداست!)
مخالفت معنی دار آلمان با درخواست ترامپ
طی سالیان اخیر، تبعیت از قانون اختصاص دو درصد از تولید ناخالص ملی برای تقویت بنیه دفاعی کشورهای عضو ناتو، همواره چالش مهمی بوده است. به ویژه در ده سال اخیر که بارها، بحران های اقتصادی کوچک و بزرگ، نه تنها کشورهای اروپایی، بلکه آمریکا را نیز با مشکلات بزرگ روبرو کرد. درواقع ناتو همواره تلاش کرده تا به شکل کجدار و مریز، با این مساله برخورد کند. اما حالا، دونالد ترامپ که ظاهرا غیر از نگرش پولی و تجاری، رویکرد دیگری به مسائل مهم ندارد، به کشورهای عضو ناتو فشار آورده که حتما در کوتاه مدت این مشکل را حل کنند. اما آلمان، با وجود آن که از لحاظ مالی، در شرایط نامساعدی قرار ندارد، در مقابل این درخواست رئیس جمهور آمریکا، مخالفت خود را به شکل صریح ابراز کرده است. از این گذشته برخی دیگر از کشورهای عضو ناتو همچون یونان، ترکیه، آلبانی، رومانی، بلغارستان و حتی کشورهای قدرتمندی همچون فرانسه و اسپانیا، در شرایطی نیستند که بخش عظیمی از بودجه خود را به امور دفاعی اختصاص دهند و توجیه قابل قبولی در برابر مردم و رای دهندگان داشته باشند. یکی دیگر از چالش های ناتو این است که همزمان با شکست های سنگین داعش در عراق و سوریه، میزان تهدیدات این گروه تروریستی علیه بسیاری از کشورهای قدرتمند غربی، بیشتر و بیشتر می شود و منچستر انگلیس، تنها یک نمونه از این تهدیدات است. این نگرانی، زمانی برای سران ناتو عمیق تر و جدی تر می شود که با درنظرگرفتن مبانی خاص ایدئولوژیک انحرافی گروه های تکفیری، الزاما نیازی به هماهنگی و دستور از بالا نیست و ممکن است برخی از شیفتگان پنهان داعشی در کشورهای غربی، مستقلا و حتی بدون هیچ نوع ارتباط سازمانی، برای اقدام علیه امنیت ملی کشورهای غربی، عمل کنند و آنان را با چالش های جدید، روبرو سازند.
پیام آشکار ناتو برای خاورمیانه
اگر چه در اجتماع 28 کشور عضو ناتو، فضای رسانه ای و امنیتی، به دنبال خلق ایماژ و تصویر قدرتمندانه ای از غرب است که توان اثرگذاری بر همه مسائل جهان را دارد؛ اما حقیقت این است که ناتو هیچ برنامه و اراده ای برای مبارزه با تکفیری ها ندارد و این کشورها و دولت های منطقه هستند که باید مشکلات خود را با هماهنگی اطلاعاتی و نظامی و همچنین با همفکری و گفتگو، حل و فصل نموده و ترور را ریشه کن کنند. تصاویر و پیام ها، به ما می گوید که ناتو هنوز هم بر اساس ماموریت-ها و آرمان های اولیه، به دنبال حفظ موازنه در برابر روسیه و تا حدودی چین است و بار سنگین مقابله با تهدیدات تروریستی – تکفیری، همچنان بر دوش ملت ها و دولت هایی است که در این منطقه از جهان، بارها شاهد مداخله پرهزینه و دردسرساز غربی ها بوده اند ولی گویی هنوز هم، بخشی از آنها به عمل گرایی غرب و ضرورت همگرایی منطقه ای، باور ندارند.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
رودررو با متهمان پردیسبان
داستان غصه های «سمانه»
نشست ناتو، ادعاهای بزرگ و چالش های جدی
کاهش شدید سرمایه گذاری و رشد اندک غیرنفتی
مشاجره فراکسیونی درباره هیئت رئیسه مجلس
دعوا بر سر «ربنا»
شیردوشی دیپلماتیک
کلاه گیس نبود!
ماجرای کاپشن لجن آلود
من یک روزه اولی هستم
مصر به سمت فروپاشی؟
ضرب الاجل 3 ماهه دولت برای تسریع در معامله املاک
تب مالت؛ بیماری هـزار چهره
بررسی خودروهای نیمه شاسی بلند در بازار داخلی
توپ های افطاری که بی موقع شلیک شدند

