توپ های افطاری که بی موقع شلیک شدند

با آغاز سلطنت رضاخان، او که تا چندی قبل، متظاهرانه در اجتماعات مذهبی شرکت می‌کرد و در عزاداری‌ها، کاه بر سر می‌ریخت، به تدریج رویه خود را تغییر داد و کار را به آن‌جا رساند که برای بر هم زدن نظم مراسم عبادی مردم، از قبیل روزه ماه مبارک رمضان، برنامه ریزی کرد. «تاج‌الملوک آیرملو»، همسر رضاخان و مادر محمدرضاپهلوی، درباره تغییر سیاست مذهبی رضاخان و رویه وی در نخستین سال‌های سلطنتش، در خاطرات خود می‌گوید:«رضا اهل نماز و روزه نبود و برای خودش، استدلالاتی داشت که با ما در میان می‌گذاشت. اگر چه در این ایام(سال‌های نخست سلطنت رضاخان)، اکثر مستخدمین دولت روزه می‌گرفتند، ولی شب‌نشینی و بیداری تا صبح و مجالس قمار، به راه بود. در کوچه و بازار هم کسی سیگار نمی‌کشید و روزه‌خوری علنی دیده نمی‌شد.
 اجمالاً، شهر منظره ماه رمضان داشت، البته دیگر در مسجدها، قالیچه‌های جانماز اعیان و اشراف پهن نمی‌شد، زیرا متوجه شده بودند که رضا، برخلاف قاجارها، میل دارد ایران را به درجه ممالک پیشرفته اروپایی برساند و بساط این‌گونه تظاهرات مذهبی را جمع‌آوری نماید[!] برخلاف اعیان و اشراف، کسبه،  تجار و مردم معمولی و طبقات عوام، مساجد را پر می‌کردند. بعدها که حکومت قدرت و قوام زیادتری پیدا کرد، [رضا] اظهار داشت که می‌خواهد جلوی این آخوندبازی‌ها را بگیرد[!] در این‌جا، او سیاست مخصوصی را به کار بست و دستور داد توپ افطار و سحر را، بی‌ترتیب و نامنظم دَر(شلیک) کنند! بی‌ترتیبی در ساعات توپ افطار و سحر به این صورت بود که توپ افطار را، نیم ساعت بعد از مغرب و توپ سحر را، یکی دو ساعت جلوتر از طلوع فجر می‌انداختند و با این یک تیر، دو نشانه زدند!
 اولاً، عامه را که ساعت نداشتند، به واسطه درازی ساعات روزه، از روزه‌داری بَری می‌کردند و ثانیاً، اشخاص ساعت‌دار را که بدون توپ هم می‌توانستند موقع خوردن و نخوردن را تشخیص بدهند، به توپ افطار و سحر بی‌اعتماد می‌کردند؛ تا جایی که اکثراً خواستار آن شدند که شلیک توپ‌ها متوقف و توپ‌ها جمع‌آوری شوند!»
(خاطرات تاج‌الملوک (ملکه پهلوی)؛ تهران؛ نشر به‌آفرین؛ 1380؛ صص 241 تا 243)