روزنامه جوان
1399/09/24
کاه به تبع دانه حاصل آید
بودجه اسنپسوار ۱۴۰۰ با همه حواشی در هفته گذشته از سوی دولت به مجلس ارائه شد؛ بودجهای که عمده کارشناسان اقتصادی اذعان دارند از جوانب مختلف فاجعه است و خبر از آن میدهد که کفگیر تدبیر دولت تدبیر و امید، در این واپسین سال عمر دولت دوازدهم به ته دیگ خورده و رئیسجمهور نه از سر بیاعتنایی به مجلس، بلکه شاید از سر خجالت نرفتهاست تا از فرزند ناخلف قوه تدبیر دولت دفاع کند.البته برخی نیز با بدبینی اینگونه بودجهنویسی را که برای نمونه، فقط در یک قلم «تراز عملیاتی» در آن یعنی میزان اختلاف درآمدها و هزینههای جاری دولت، در بدترین حالت در مقایسه با سالیان گذشته نوشته شدهاست، تلاشی از سوی دولتیها برای زمین زدن دولت آینده میدانند، هر چند که امید آن است «انشاءالله گربه باشد» و پشت پرده چیزی فراتر از همان به ته دیگ خوردن کفگیر تدبیر نباشد. در هر حال با این وضعیت مجلس اگر نخواهد راه دولت آینده را پیشاپیش مینگذاری کند، باید کلیات بودجه را رد و محکم خواستار اصلاحات اساسی شود، اما شاید مسئله فراتر از همه انتقادات به بودجه ۱۴۰۰ آن باشد که چرا اساساً نظام بودجهنویسی در ایران، پس از سالها از تأکید همه کارشناسان اصلاح نشده و هر سال در همین ماهها شاهد درگیری بر سر بودجه هستیم؟! دکتر علی لاریجانی ۱۲ سال بر ریاست قوه مقننه تکیه زدهبود و شاید سالی نبود که بگذرد و ایشان نگوید: «نظام بودجهریزی باید اصلاح شود؛ بر اساس عملکرد باشد تا نتیجه واقعی حاصل شود.»، اما کماکان میبینیم که در بر همان پاشنه میچرخد.
در حالی که اصلاح بودجه از کلیدیترین اقداماتی است که به معنای واقعی کلمه و بدون هیچ دوز و کلکی مشکل آب خوردن نیز به آن گره خوردهاست. این راه، تنها راهی است که پیش روی ماست و ارتباطی هم با آمدن و رفتن بایدن ندارد! اگر هزار دولت هم بچرخد و آدمها بیایند و بروند و شعار دهند و برجامها را امضا یا رد کنند، سر آخر برای حل مشکلات یک نفر باید بنشیند و نظام بودجهریزی را اصلاح کند. در یک کلام اگر توسعه، ارتقای نظام بوروکراتیک، مبارزه با مفاسد، اصلاح نظام مالیاتی و شفافیت را میخواهیم، گام اولش در همین اصلاح نظام بودجه است. بودجه اگر به معنای واقعی اصلاح شود و در کنار آن با انتشار سالانه عمومی «عملکرد بودجه» آن هم در قالب word، راه نقد و انتقادات رسانهها هموار شود، در دل خود به صورت خودکار شفافیت و نظارت را به همراه خواهد داشت و آنگاه است که میتوانیم با تجزیه و تحلیلی صحیح و به دور از بازیهای سیاسی و لابی با تاجداران گردون کمیسیون بودجه، هر ساله بنا بر اولویتها و عملکردها به شکلی شفاف تخصیص بودجه داده شود و بر اولویتها و اهداف اصلی کشور متمرکز شویم.
به نظر میرسد در این میان اصلیترین مانع اصلاح بودجه، دستهای پشت پرده است که کاسبان آشفتگی بودجه هستند و نان نجومیشان را از لابهلای صفحات درهم و برهم بودجه بیرون میکشند، اما جدای از این دستان که فقط هم مانع اصلاح بودجه نیستند، ضعف علوم انسانی و فقدان «کارشناسان عملیاتی اصلاح بودجه» عاملیتی اساسی در جاده پر سنگلاخ اصلاح بودجه دارد. بسیاری از قلمها همچون این قلم، توان نق زدن برای اصلاح بودجه و تعریف چند و، چون آن را دارند، اما توان اصلاح عملیاتی را ندارند و البته این مشکل در خصوص همه شعارهای زیبایی که سر میدهیم، وجود دارد؛ در مصاحبهای از دکتر علی سرزعیم پرسیدم چرا با وجود این همه شعار زیبا در تغییر عملیاتی دچار مشکل هستیم، ایشان پاسخ داد: «باید بفهمیم که مدیریت تغییر، خودش یک تخصص است. همانطور که در تربیت بچهای تنبل، پدر و مادر باید از کسی کمک بگیرند تا با ساعتها دوره تخصصی روانشناسی و تربیتی آرام آرام بچه را تغییر دهند، در سطح دولت و حاکمیت هم مدیریت تغییر و ارتقا یک تخصص است. متأسفانه این گونه تخصصها در ایران بسیار کمرنگ است.»
امید آن است که مجلس انقلابی بعد از گذر این ایام، هدف اصلی «اصلاح بودجه» را نشانه رود و وقت و عمر کوتاه خود را صرف مسائل اولویتدار و ریشهای کند، چراکه تلف کردن وقت با شاخ و برگها و مسائل حاشیهای، دسترنجی جز اولویتهای دست چندم که شاید جز پر کردن دهان، نانی هم برای مردم ندارد، نداشتهباشد، بلکه بعد از گذر ایامی باز ریشههای کرمزده، شاخ و برگهای اصلاحشده را پژمرده کند. در حالی که پرداخت به مسائل اصلی و ریشهها، دستاوردهای فرعی را نیز به همراه خواهد داشت و شاخ و برگها را خود به خود اصلاح میکند که به قول گنجینه کلیله و دمنه: «غرض کشاورز در پراکندن تخم، دانه باشد که قوت اوست، اما کاه، که علف ستوران است، به تبع آن هم حاصل آید.»