تنها فرصت طلایی کاراته

  سرمقاله وصال روحانی       وقتی کاراته پس‌ از سال‌ها صبر و مماشات سرانجام المپیکی شد و مقرر گشت که مدال‌هایی رسمی در «المپیک 2020» در توکیو داشته باشد، دل‌ها روشن و این امید بارور شد که شایسته‌های کاراته ایران در شرق آسیا کاری کارستان و چند مدال را صید و انبان معمولاً اندک و سبکی ایران از المپیک‌ها را قدری سنگین‌تر کنند. اما ابتدا توفان شتاب زدگی به درخت تنومند کاراته زد و آن را سست و سهمیه‌های ما در «توکیو» را اندک ساخت و سپس کرونا از راه رسید و مسابقات انتخابی این المپیک و به‌تبع آن کسب سهمیه‌های بعدی را ماه‌ها به تأخیر انداخت و در نهایت اعلام شد، هر اتفاقی بیفتد و کرونا برود یا بماند و ورزشکاران ما در اوج باشند یا حضیض، کاراته عزیز اما بدیمن در المپیک بعدی (2024) جایی نخواهد داشت و می‌رود که می‌رود و «توکیو 2021» که همان ورسیون به تأخیر افتاده المپیک 2020 است، اولین و آخرین موعد و آوردگاهی است که کاراته‌ای‌ها حق حضور در این عرصه ویژه را دارند و مدال‌هایی فرا روی‌شان قرار می‌گیرد و مفت چنگ‌شان است، مشروط بر این‌که در اندازه‌های صید آن باشند. حاصل همه این کنش‌ها و واکنش‌ها این است که کاراته ایران مانده است و میدانی که اگر تا یکی دو سال پیش مأمن‌ امیدها و جایگاه نویدها نشان می‌داد، در اوایل زمستان 1399 و در فاصله کمتر از 7 ماه تا شروع المپیک سی‌ودوم عرصه دشوار و دور از ذهنی جلوه می‌کند که اگر در آن بدرخشیم، باید به شدت شاکر باشیم زیرا اکثر عناصر و الزام‌های خلق چیزی به جز این رویداد فراهم آمده است. بعداز همه کش‌وقوس‌های مرتبط با رقابت‌های انتخابی و قبل از ظهور ویروس کریه کرونا ما فقط دو سهمیه کسب کرده بودیم. یکی را بهمن عسکری در جمع مردان به‌دست آورده بود که همین امروز می‌گوید امیدوار است آن را در «توکیو 2021» به یک مدال خوشرنگ برای ما تبدیل کند و از این فرصت طلایی و مغتنم نگذرد و دیگری را حمیده عباسعلی در میان زنان که اندک مدتی بعداز کسب سهمیه چنان آسیب دید که به‌رغم تأخیر یکساله در برگزاری المپیک که برای او یک نعمت بود، هنوز به آن حد از سلامتی و آمادگی نرسیده که بتوان گفت شانسی واقعی در آوردگاه توکیو دارد. تلاش‌های سایرین (پورشیب، مردانی و مهدی‌زاده) برای کسب سهمیه دوم مردان بخصوص در مورد مهدی‌زاده بیش از آن که به موفقیت نزدیک باشد، با ناکامی قرین نشان می‌دهد و باید اتفاقات خاصی روی بدهد تا بخت ما در این زمینه باز شود و حتی اگر باز بشود، بعید است در آن رویداد و در زمان مقرر (مرداد 1400) همان برداشتی را در توکیو داشته باشیم که چند سال پیش بعد از اعلام رسمی‌شدن کاراته در المپیک آن را در ذهن‌های خود بال و پر داده بودیم.  قسمتی عمده از این ماجرا البته به اتفاقات بد و بسیار غیرمنتظره‌ای بر می‌گردد که کرونا نه فقط به کاراته و نه تنها به ورزش بلکه به کل امور جهان تحمیل کرد. اما بخشی از آن هم زاییده شرایط و میزان توانمندی‌های ما است. حتی قبل از آن که براثر کرونا چنان متفرق و ناامید شویم که نگاهی جدید و متفاوت به المپیک پیش‌رو داشته باشیم و در عصری که پیکارهای انتخابی یک‌به‌یک و پشت‌سر هم برگزار می‌شدند، نامداران کاراته ما به نتایجی نرسیده بودند که امید آن می‌رفت و در کسب سهمیه‌ها خلل‌هایی حادث شده بود که دور از ‌شأن و قدرت ذاتی ما در این ورزش بود. اگر سقف برداشت ما و هر کشور دیگری از آوردگاه انتخابی المپیک دو سهمیه برای هر یک از قسمت‌های مردان و زنان باشد، قدرت چشمگیر موجود در بطن کاراته ایران برای کسب این سهمیه‌ها در تمامی ماه‌های فروردین تا بهمن 1398 که پیش از ظهور کرونا بود، کفایت مکرر و این که چرا این امر شکل نگرفت و کار ما به درازکشید و اینک نتایج تورنمنت‌ها و مسابقاتی بعدی هستیم که هنوز از راه نرسیده‌اند و ویروس کرونا همچنان تومار برخی از آنها را در هم می‌پیچید، ریشه در کامل نبودن کارهای ما و امیدهای بیش از حدی دارد که قبل از تحقق همه اتفاقات به خود داده بودیم و گذشت زمان و سیر وقایع نشان داد که تا چه میزان با آن‌چه ما می‌پنداریم، تفاوت دارد. کاراته هنوز امید ما و ورزشی است که دنیا ایران را به داشتن تخصص تمام و کمال در آن قبول دارد اما این از بد اقبالی ما و البته برخی خوشبینی‌های بیش از حد و عدم برنامه‌ریزی و تقویت صحیح و اکمل ملی پوشان ما است که حتی در چنین رشته‌ای و با داشتن این همه ورزشکار خوب هنوز در شرایطی قرار نداریم که ذاتاً سزاوار آن هستیم. بدتر از همه این که وقتی «توکیو2021» برگزار و این قصه تمام شود، المپیک بعدی‌ای در کار نیست که در آن مجالی برای کسب مدال در کاراته باشد و ورزش محبوب و تخصصی ما هنوز به المپیک نیامده، رخت بر می‌بندد و می‌رود. گاهی جایی برای گله‌گذاری نیست اما کاراته ایران به‌جای آرزومندی‌های صرف و غافل ماندن از برخی کارهای ریشه‌ای باید آن‌قدر توانمند شود که حتی از توفان کرونا هم آن قدر متضرر نشود که شده است. این مهم‌ترین درس برای کاراته ایران و شاید کل ورزش‌های رزمی ما است تا از این پس حجم امیدواری‌های خود را برابر با کار و تلاشی کنند که واقعاً انجام داده‌اند.