اصلاح‌طلبان با دست پر می‌آيند

رفتارهاي اخير نمايندگان مجلس يازدهم به‌صورتي بوده که به نظر مي‌آيد بيشتر سياسي تصميم‌گيري کرده است. به نظر شما چرا هنوز اقدام اساسي ملموس براي حل مشکلات مردم تدوين نشده است؟
در تاييد صحبت‌ شما تاکيد مي‌کنم که اين مجلس گاها سياسي عمل کرده و به شعارهاي خود قبل از انتخابات اسفند 98 پايبندي کاملي نداشته است، موضوع جالب اين است که حتي آنقدر آش شور شده که صداي آشپز هم درآمده و خبرگزاري دانشجو که يکي از حاميان نمايندگان مجلس يازدهم بود و تبليغات زيادي هم براي نمايندگان تندرو مجلس انجام مي‌داد، تيتري را منتشر کرد و به عنوان صفر تا صد طرح نابودي اسرائيل در مجلس، با بي‌تجربگي بهانه دست مخالفان مي‌دهند. اعتقاد دارم که قطعا طرحي که مجلس براي نابودي اسرائيل مصوب کرده بي‌شک بهانه دست ديگران مي‌دهد. رويکرد مجلس يازدهم در پاره‌اي موارد باعث شده که حتي نيروهاي باسابقه اصولگرا هم به حاشيه بروند و کار کشور در دست يک عده کم‌تجربه بيفتد و بعضا طرح‌هايي از سمت برخي نمايندگان مجلس يازدهم ارائه مي‌شود که به صلاح همگان در اين شرايط نيست. در طرح اصلاح قانون انتخابات رياست‌جمهوري ما شاهد هستيم که برخي نمايندگان مجلس يازدهم نيت و هدف‌هايي را که براي انتخابات 1400 دارند در قالب اين طرح ارائه داده‌اند و برخي نمايندگان قصد دارند که انتخابات رياست‌جمهوري و شوراها را يکدست کنند و قدرت در همه قواي کشور به صورت يکپارچه در دست نيروهاي طرفدار خود باشند و هيچ ترسي هم از اينکه اعلام کنند، ندارند. در اسفند 98 اين اصولگرايان بودند که با نااميدسازي در کشور باعث کاهش مشارکت مردم در انتخابات شدند و اصلا نگران اين موضوع که مردم حضور اندکي در انتخابات داشته باشند نيستند و اصلا به‌دنبال اين موضوع هم هستند. طراحان مي‌دانند که اگر مشارکت مردم در انتخابات افزايش پيدا کند، رقيب يعني اصلاح‌طلبان پيروز مي‌شوند. از چند سال قبل هشدار دادم که برخي اصولگرايان به دنبال نااميدسازي هستند و در قواي مختلف کشور به دنبال آن بودند که مردم را از کشور نااميد کنند و با همين شيوه توانستند در انتخابات اسفند 98 با راي حداقلي در انتخابات پيروز شوند. آنها در راستاي هدف‌هاي خود به دنبال اين هستند که قوا را يکپارچه کنند.
بعضي معتقد هستند که اصلاح‌طلبان شانسي براي پيروزي در انتخابات ندارند. بايد براي چند سالي از فضاي سياسي کشور خداحافظي کنند. به نظر شما اصلاح‌طلبان بايد چه رويکردي را براي انتخابات داشته باشند؟
بعضي معتقدند اصلاح‌طلبان بايد رويکرد جامعه‌محوري را براي خود قرار بدهند و يک رويکرد ديگري هم وجود دارد که آنها بايد تن به همه مسائل بدهند و با حاکميت هماهنگ‌تر عمل کنند؛ اما يک رويکردي هم وجود دارد که بايد اصلاح‌طلبان هم جامعه‌محور باشند و در عين حال از فرصت‌هاي حداقلي حضور موثر در حاکميت هم استفاده کنند. اين رويکرد ميانه‌رويي براي اصلاح‌طلبان خردمندانه‌تر است. به نظر مي‌رسد رويکرد شوراي هماهنگي اصلاح‌طلبان هم همين موضوع است. اصلاح‌طلبان اعتقاد دارند که در انتخابات 1400 بايد مشارکت فعال داشته باشند و قطعا به صورت برنامه‌محور حرکت کنند. اصلاح‌طلبان براي انتخابات بايد مطالبات جامعه را بشناسند و آنها را حتما مطرح کنند و حضور جدي داشته باشند و سازمان خود را تقويت کنند. شما نگاه کنيد وقتي که يک حزب يا تشکيلاتي در انتخابات شرکت نمي‌کند، سازمان راي آنها به‌هم مي‌ريزد. آنها بايد سازمان خود را سامان دهند و انسجام دروني خود را تقويت کنند و در انتخابات حضور پيدا کنند. البته آنها نبايد با حضور در انتخابات از حداقل‌هاي خود کوتاه بيايند و بايد براي انتخابات کانديداهايي را مدنظر داشته باشند که توان حل مشکلات مردم را داشته باشد. بنابراين فکر مي‌کنم کساني که مطرح مي‌کنند اصلاح‌طلبان بايد براي سال‌ها با انتخابات خداحافظي کنند، در واقع خواسته تماميت‌خواهان را مطرح مي‌کنند و قطعا کساني که حذف اصلاح‌طلبان از عرصه سياست را مطرح مي‌کنند، تماميت‌خواهاني هستند که به دنبال قدرت هستند. تنها راه اصلاح‌طلبان براي خدمت به مردم از صندوق‌هاي راي مي‌گذرد و بايد در انتخابات مشارکت فعال داشته باشند و نکته مهم اين مساله اين است که اصلاح‌طلبان بايد با به صحنه آمدن در انتخابات و اميدوار کردن مردم براي مشارکت در انتخابات و ايجاد رغبت بين جامعه ايران و با ارائه چهره‌اي که بتواند براي جامعه اميدآفرين باشد، مردم را به صحنه انتخابات بياورند. اصلاح‌طلبان بايد خواسته‌هاي خود را در چارچوب قوانين روي نهادهاي مختلف به آنها تحميل کنند و بايد آنقدر مقتدرانه عمل کنند، تا نهادهاي ذيربط مجبور به عقب‌نشيني شوند و از حداقل‌هاي خود کوتاه نيايند. آنها بايد با اقتدار وارد صحنه سياست شوند تا بتوانند دست ‌برتر را در کشور به‌دست بياورند و به شيوه‌اي مراجعي که از حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات ممانعت مي‌کنند، وادار به عقب‌نشيني شوند.


برخي خبرها حکايت از آن دارد که اصولگرايان به‌صورت يکپارچه از کانديداهاي نظامي حمايت مي‌کنند، اصولگرايان با تعدد نيروها، چرا مي‌خواهند در انتخابات 1400 روي يک کانديداي نظامي اجماع کنند؟
من فکر نمي‌کنم که کانديداي نهايي اصولگرايان نظامي باشد و به نظر مي‌آيد آنها بيشتر به دنبال يک دوقطبي‌سازي اصولگرايي براي انتخابات 1400 هستند و در حال راه‌اندازي اين سناريو هستند. بعضي‌ها تحليل مي‌کنند که اصولگرايان با تبليغ کانديداي نظامي به دنبال گمراه کردن افکار عمومي هستند و مي‌خواهند که کانديداي نهايي خود را بعدا معرفي کنند و شايد اين تلاش‌هاي اصولگرايان براي انتخابات يک عمليات جنگ‌ رواني باشد و اين احتمال به نظر بنده وجود دارد. ما نمي‌توانيم به قاطعيت اعلام کنيم که اصولگرايان به دنبال کانديداي نظامي هستند و شايد هم قصد دارند که در جامعه يک دوگانه‌سازي راه بيندازند و با معرفي يک کانديداي نظامي و غيرنظامي فضا را به صورتي طراحي کنند که مردم مجبور شوند به يک کانديداي غيرنظامي پناه بياورند. اين مسائل يکسري از شگردهاي سياسي است که اصلاح‌طلبان نبايد از اين موضوع غافل شوند. آنها مي‌خواهند با يک دوگانه‌سازي در کشور مردم را از سمت يک کانديداي نظامي به سوي يک کانديداي غيرنظامي سوق دهند و البته اين مسائلي که بيان کردم اطلاعات نيست بلکه احتمالاتي است که وجود دارد و به نظر مي‌آيد که فعالان سياسي هم اين تحليل را بيان کرده‌اند.
اصلاح‌طـــلبان براي انتخابات 1400 بايد چه کانديداهايي را معرفي کنند تا باعث بالا رفتن شانس پيروزي آنها شود؟
دست اصلاح‌طلبان از نيروهاي کارآمد براي انتخابات سال آينده پر است و قطعا آنها نيروهايي دارند که بتوانند باعث به وجود آمدن اميد و رغبت در جامعه شوند و مردم را براي حضور در انتخابات تشويق کنند. اما مساله اصلي اصلاح‌طلبان بررسي صلاحيت‌هاست که شرايط را براي حضور کانديداهاي اصلاح‌طلبان در انتخابات سخت کرده است و امکان حضور آنها در انتخابات را با مشکل مواجه مي‌کند. اما با اين مسائل فکر مي‌کنم که اصلاح‌طلبان با وجود موانع دنبال ايجاد اميد در جامعه هستند. يکي از راه‌هايي که اصلاح‌طلبان مي‌توانند در انتخابات 1400 اميد را تقويت کنند اين است که به صورت گروهي وارد شوند. اين موضوع در کشورهاي ديگر هم مرسوم است و بسيار استفاده مي‌شود. اگر اصلاح‌طلبان به صورت فعال در انتخابات شرکت کنند، قطعا مي‌توانند نظام را براي پذيرش کانديداهاي شاخص خود هم تا حدودي متقاعد کنند و فکر مي‌کنم با وجود اينکه تندروها بيشتر دوست دارند تا انتخابات با حضور اندک مردم برگزار شود اما آنها پيروز انتخابات شوند، درحالي‌که رويکرد مقام معظم رهبري قطعا به اين صورت نيست و ايشان علاقه‌مند هستند که انتخابات با حضور پرشور و حداکثري مردم برگزار شود. اصولگرايان مي‌دانند که بدون حضور کانديداي شاخص اصلاح‌طلبان در انتخابات در واقع حضور مردم از اسفند 98 هم پايين‌تر خواهد آمد. انتخابات 98 با وجود اينکه جنبه محلي زياد داشت مشارکت مردم در انتخابات پايين بود، حالا شما اگر انتخابات رياست‌جمهوري که بيشتر سياسي است مدنظر بگيريد، متوجه خواهيد شد که حضور مردم در انتخابات از 98 هم کمتر خواهد شد. ما بايد به دنبال آن باشيم که يک دولت توانمند و توانا تشکيل شود که بتواند مشکلات مردم را سريع‌تر مديريت و حل کند. اين دولت بايد متکي به آراي گسترده مردم باشد و با مشروعيت مردمي بر سرکار بياد. چنين دولتي مي‌تواند در عرصه بين‌المللي قدرت چانه‌زني و گفت‌وگوي بالايي داشته باشد. در کشور ما رئيس‌جمهور است که سياست خارجي را جلو مي‌برد و مي‌تواند قدرت تعامل را در منطقه و عرصه بين‌المللي داشته باشد.
از ديدگاه شما مسئولان در رابطه با سقوط هواپيماي اوکرايني چگونه عمل کردند؟
مسئولان در مديريت اين حادثه دلخراش خوب عمل نکردند و اين خوب عمل نکردن آنها باعث شده تا دولت‌هايي مانند کانادا از اين موضوع سوءاستفاده کنند و در سالگرد سقوط هواپيما تجمعي را در کانادا برگزار کردند و حتي به‌صورت آنلاين با خانواده‌هاي کشته‌شدگان اعلام همدردي کردند. بعضي از مقامات در کنار خانواده‌هاي اين عزيزان حاضر شدند، البته آنها هم به صورت دقيق و در حد مطلوب درباره اين موضوع عمل نکردند. خوب بود رئيس‌جمهور شخصا خودشان براي دلجويي از بازماندگان اقداماتي را انجام مي‌دادند. دولت پرداخت غرامت به خانواده‌هاي جانباختگان هواپيما را مصوب کرده است اما قطعا احساسات خانواده‌هاي هواپيماي اوکرايني را که جريحه‌دار شده است نمي‌شود با پول جبران کرد. حتي بعضي از خانواده‌هاي هواپيماي اوکرايني اعلام کردند که شهيد خواندن عزيزانشان آنها را چندان آرام نکرده است. به سقوط هواپيماي اوکرايني بيشتر نگاه امنيتي شده تا يک نگاهي که اخلاقي، فرهنگي و حقوقي باشد و اين موضوع جاي تامل دارد. البته سردار حاجي‌زاده سخنگوي سازمان هوافضاي سپاه بعد از چند روز مسئوليت اين اتفاق را پذيرفتند.