آستانه؛ یک گام به پیش

چند دور مذاکره در دو روز گذشته در پایتخت قزاقستان، تصویر شفاف‌تری از مسئله سوریه و مواضع طرفین در آن ارائه داد. بیانیه رسمی نشست آستانه که با ابتکار ایران، روسیه و ترکیه درباره مذاکره مستقیم هیئت رسمی دولت سوریه و معارضان برگزار شد، محورهای متنوع سیاسی و دیپلماتیک را از طرف سه کشور مبتکر بحث آتش‌بس بین دولت سوریه و مخالفان، تبیین کرد؛ محورهایی که بر لزوم عبور از درگیری نظامی و رسیدن به مرحله چانه‌زنی‌های جدی سیاسی در کنار تداوم آتش‌بس و کمک به آسیب‌دیدگان تأکید دارد؛ اما واکنش معارضان را که در مذاکرات نیز تلاش می‌کردند فضا را به سمت خارج‌شدن از روال معمول مذاکرات دیپلماتیک سوق دهند، باید رفتاری تبلیغاتی ارزیابی کرد. آنها بعد از قرائت بیانیه از نارضایتی خود سخن گفتند و شروطی را برای مذاکرات آتی مطرح کردند. مشخص است  همین حضور آنها در مذاکرات نشان می‌دهد اگر می‌توانستند میدان را به دست بگیرند، پای میز مذاکره نمی‌نشستند. این نوع مباحث به‌نوعی تلاش برای حفظ روحیه نیروهای وابسته به این جریان در گوشه و کنار سوریه است. البته این نوع موضع‌گیری‌ها بیشتر با حمایت و فشار عربستان سعودی اتخاذ می‌شود. برخی طیف‌های آنها نیز از سوی قطر حمایت می‌شوند و زدن ساز مخالف، نوعی فشار برای امتیاز‌گیری از سوی این گروه‌ها ارزیابی می‌شود. بحث و گفت‌وگو میان دو جبهه در جریان است. یک سو دولت‌هاي سوریه، روسیه و ایران قرار دارند و طرف مقابل گروه‌های مسلح و تروریست‌ها که رابط آنها ترکیه است. این کشور باید آنها را قانع می‌کرد و به خط می‌آورد. گام اول برداشته شده؛ اما با این‌گونه مواضع، راه چانه‌زنی را برای خود باز می‌گذارند. ترکیه هم از یک سو در بیانیه پایانی مشارکت می‌کند و از سوی دیگر با زبان این گروه‌ها، مواضع مخالف خود را بیان می‌کند. موضوع همچنان به‌عنوان یک داد‌و‌ستد چانه‌زنی مطرح می‌شود و باید دید در روزها و هفته‌های آینده تا چه حد اینها می‌توانند به تداوم آتش‌بس ادامه دهند. آیا می‌خواهند دوباره آتش‌بس را نقض کنند یا پایبند به آن باشند. با نقض آتش‌بس عملا دست دولت سوریه و حامیان آن باز خواهد بود که ابتکار عمل را در میدان به دست بگیرند. معارضان با مشکل دیگری هم مواجه هستند؛ گروه‌های مخالف دیگری هستند که به این مذاکرات ملحق نشدند. آنان به معارضان حاضر در مذاکرات، اتهام‌هایی را نسبت می‌دهند و اعلام شروط در پایان مذاکرات نشان می‌دهد معارضان از نظر روانی قصد دارند اعلام کنند مواضع دیگر گروه‌ها را نیز در نظر دارند و در واقع نوعی ریاکاری را به نمایش می‌گذارند. تا همین‌جای کار، نوعی گشایش در روند کار حاصل شده است؛ اینکه طرفین خود را متعهد به آتش‌بس و مذاکره می‌دانند، عبور از گذشته و ورود به شرایط جدید را نشان می‌دهد. باید توجه داشت تغییر فاز نظامی به سیاسی انرژی زیادی برده است. وقتی امتیازات ارائه‌شده به معارضان احصا شده و اینکه کشورهای مختلف، آنان را به رسمیت می‌شناسند، زمینه جذب بقیه مخالفان نیز فراهم می‌شود. اگر بخواهند مسیر نظامی را همچنان ادامه دهند، گروه‌های اصلی آنان که به‌عنوان تروریست مطرح شده‌اند، هیچ ضمانتی برای مصون‌ماندن از حملات همه طرف‌های حاضر در سوریه نخواهند داشت؛ بنابراین شاهد دو مسیر موازی خواهیم بود.  یک مسیر با گروه‌هایی که حاضرند همراهی کنند و آتش‌بس را رعایت می‌کنند خواهد بود و مسیر دیگر با گروه‌هایی که مذاکره را قبول ندارند و در نتیجه مورد تعرض قرار خواهند گرفت. با شروع ریاست‌جمهوری ترامپ نیز به نظر می‌رسد آمریکا مایل است در چارچوب‌های محدودی با روسیه در سوریه همراهی کند؛ درعین‌حال حجم و جهت‌گیری این همراهی هنوز مشخص نیست. ممکن است ترامپ امتیازاتی به روسیه بدهد تا آن ادعای پرطمطراق مبارزه با گروه‌های تروریستی تا قلع‌و‌قمع کامل را در مقابل رأی‌دهندگان خود عینیت ببخشد. باید در سیاست نوسانات و احتمالات گوناگون مدنظر قرار بگیرد و تا استقرار کامل وزرا و معاونان ترامپ و آغاز مأموریت‌های خارجی آنان، ابهامات پابرجا خواهد بود.