درس همدلی بارسا به فوتبال باشگاهی ایران‌

می‌توان با نادیده گرفتن واقعیت‌های عیان مقایسه‌ای نابرابر داشت و از مسیر درست دور شد، می‌توان بدون هیچ قصد و قرضی مشاهده کرد و درس گرفت، چراکه الگوبرداری از مسیر منتهی به موفقیتی که دیگران پیش‌تر رفته‌اند و جواب گرفته‌اند بدون شک کم هزینه‌ترین انتخاب است. البته اگر قصدی برای یافتن حقیقت و راهی برای برداشتن مشکلات از سد راه وجود داشته باشد.
مساعدت بازیکنان بارسا که این روز‌ها بیش از هر تیمی از کرونا ضربه خورده و حتی گفته می‌شود که در آستانه ورشکستگی است، اتفاق تأثیرگذاری است که کومان با اشاره به بدهی ۱/۱ میلیاردی آبی‌واناری‌ها از همکاری آن‌ها با باشگاه به دلیل مشکلات اقتصادی و همچنین رضایت‌شان برای کاهش دستمزدهای‌شان برای کمک به اقتصاد باشگاه خبر می‌دهد.  مساعدتی که نشان می‌دهد صداقت باشگاه و شفافیت مالی آن تا چه اندازه می‌تواند در دوران سختی و مشقت، همکاری و درک متقابل را در پی داشته باشد که در غیر این صورت بازیکنان بارسا حاضر نبودند در چنین شرایطی از حق و حقوق و درصدی از قراردادهای‌شان بگذرند. رفتار صادقانه و حرفه‌ای که باشگاه بارسا امروز سود آن را با همکاری متقابل بازیکنان خود در شرایطی که بدهی‌های بسیاری را متحمل شده، می‌برد.
صداقت و شفافیتی که حلقه گم شده فوتبال باشگاهی ایران است که باعث می‌شود در شرایط نابسامان کنونی که کرونا هزینه‌های بسیاری را به ورزش تحمیل کرده، نه فقط شاهد هیچگونه مساعدتی از سوی بازیکنان با باشگاه‌ها نباشیم که اتفاقاتی کاملاً عکس را شاهد هستیم، به‌طوری‌که ابتدای فصل شاهد عقد قرارداد‌هایی نجومی در فوتبال ایران بودیم که در هیچ منطقی نمی‌گنجید و بعد از آن هم با خبر‌هایی در خصوص افزایش بیشتر قرارداد‌ها روبه‌رو شدیم، آن هم تنها به این دلیل که در فوتبال باشگاهی ایران زیر سایه عدم نظارت، نه صداقتی وجود دارد و نه شفافیت مالی، به همین دلیل هم آنچه در قرارداد‌ها قید می‌شود نه بر اساس اصول یا شرایط موجود که صرفاً به واسطه قدرت دلالی است که نوشته می‌شود اصلی‌ترین دلیل این اتفاقات تأسف‌بار، خصوصی نبودن فوتبال باشگاهی ایران است و بهره‌برداری بی‌قید و شرط از بیت‌المال. حال آنکه در باشگاه‌هایی، چون بارسا که به صورت خصوصی اداره می‌شوند، قرارداد‌ها از جیب مردم (بیت‌المال) پرداخت نمی‌شود که امضا‌کننده‌های آن حاتم طائی شوند و بازیکنان هم هرگز برای دریافت حق و حقوق خود راه شکایت را در پیش نمی‌گیرند که در روز‌های سخت به جای همراه بودن مقابل باشگاه قرار گیرند.
بدون شک امروز نمی‌توان گامی تأثیرگذار در زمینه خصوصی شدن فوتبال باشگاهی ایران برداشت که اگر می‌شد، پرسپولیس و استقلال سال‌ها در صف خارج شدن از حقوق‌بگیران بیت‌المال نبودند، اما می‌توان با نظارت بر عملکرد مدیران که عقد قرارداد‌های اصولی و پرداخت به‌موقع حق و حقوق بازیکنان را به دنبال دارد، صداقت و شفافیت مالی را به بهترین نحو ممکن به اجرا درآورد تا در شرایط سخت، بازیکنان و مربیان تیم‌های ایرانی نیز مانند آبی‌واناری‌پوشان با درک شرایط، سختی‌ها و بدهی‌ها حاضر به کوتاه آمدن از حق و حقوق خود شوند. البته به شرط آنکه بدهی‌ها و مشکلات باشگاه‌های ایرانی به واسطه دلالی‌ها و بی‌کفایتی مدیران ناکارآمد و نالایق و زیاده‌خواهی‌های بازیکنان و مربیانی نباشد که با به بیراهه رفتن بر مشکلات و بدهی‌ها انباشته‌اند که در این صورت نه تنها نمی‌توان انتظاری برای مساعدت داشت که همچنان باید شاهد رفتار‌های زیاده‌خواهانه بود. تفکری تأسف‌بار و اشتباه که حاصل سلسله رفتار‌ها و مدیریت اشتباهی است که امروز به بدترین شکل ممکن خود را به معرض نمایش گذاشته و تا قبل از حل کردن مشکل از ریشه که همان نظارت درست بر عملکرد مدیران است و نشاندن افراد دلسوز و کاربلد در رأس کار، نمی‌توان قدمی مؤثر در مسیر حل این معضل برداشت.
آنچه امروز همدلی بازیکنان بارسا را بر سر زبان انداخته قبل از مساعدت بازیکنان این تیم به صداقت و شفافیت مالی مدیران این باشگاه برمی‌گردد که، چون آینه انعکاس خوبی داشته و این می‌تواند درسی تأثیرگذار باشد و تجربه‌ای گرانبها، البته اگر نیتی برای درس گرفتن و استفاده کردن از تجربیات امتحان پس‌داده دیگران باشد!