بحران‌سازی با یک مقایسه غلط

وزیر نفت معتقد است اگر خام‌فروشی نفت بد است، پس چرا هیچ‌کس از صادرات گاز انتقاد نمی‌کند! وزیری که به خام‌فروشی علاقه فراوانی دارد، در مقابل استدلال‌های منتقدان خود که روی سیاست‌های بالادست اقتصادی کشور و همچنین زیربخش‌های اقتصاد مقاومتی تأکید دارند، سعی دارد اینگونه القا کند کسانی که مخالف خام‌فروشی نفت هستند چیزی از حوزه انرژی نمی‌دانند.
برای پاسخ به این فرافکنی باید به این موضوع توجه داشت که اساساً مقایسه صادرات نفت با گاز مقوله‌ای چندبعدی است و نمی‌توان به صرف واژه «صادرات»، همه چیز را به هم مربوط ساخت. از صادرات نفت آغاز می‌کنیم؛ مصرف سالانه نفت جهان طی سال‌های اخیر بین ۹۰ تا ۱۰۰ میلیون بشکه در سال بوده که از این میزان، بیش از ۶۰ میلیون بشکه آن از طریق خط لوله و نفتکش‌ها بین کشور‌های تولیدکننده و مصرف‌کننده جابه‌جا می‌شود.
با توجه به اینکه بیش از ۷۰ کشور صادرکننده نفت هستند و ظرفیت عرضه جهانی، بیشتر از ظرفیت تقاضاست، این مصرف‌کنندگان هستند که در موضع برتر قرار می‌گیرند و شرایط خود را به صادرکنندگان تحمیل می‌کنند. از سوی دیگر، Crude Center بودن تجارت انرژی ایران که بر مبنای صادرات نفت خام طرح‌ریزی شده، بسیار سهل‌تر از چیزی است که می‌توان فکرش را کرد، چیزی که کشور را در معرض تهدیدات اقتصادی و امنیتی قرار داده است.
طی یک دهه گذشته، وقتی تحریم‌ها تشدید شد، صادرات نفت ایران به‌راحتی و با توجه به اتفاقات بازار از جریان جهانی حذف شد و هیچ اتفاقی در بازار‌ها رخ نداد. این بدان معناست که صادرات نفت جمهوری اسلامی ایران به‌راحتی قابل تحریم است، پس طبیعی بود برای خنثی‌سازی این دام بزرگ، تغییر ریل از صادرات نفت به صادرات فرآورده‌های نفتی طراحی شود، اما در کمال شگفتی مخالف این تغییر کسی نیست جز وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران! وزیری که با وجود چشیدن طعم تلخ تحریم‌های ایالات متحده و کاهش شدید صادرات نفت ایران، اما همچنان در تشخیص راه خنثی‌سازی تحریم‌ها لنگ می‌زند. دیدگاهی که امروز در صنعت نفت حاکم است، نیازمند اصلاحات می‌باشد، زیرا امریکا می‌تواند از این نحوه تفکر تا سال‌ها به سود خود استفاده کند. نباید فراموش کرد با نظر به شرایط بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران که طی ۴۰ سال اخیر با تحریم‌های بسیاری در حوزه تجارت نفت مواجه بوده، خام‌فروشی به بلای بزرگی تبدیل شده است که تنها راهکارش، تبدیل نفت به فرآورده‌های نفتی و صادرات آن است، کمااینکه در همین دوران تحریم با توجه به احیای سیستم سهمیه‌بندی بنزین، صادرات این سوخت و سایر فرآورده‌های نفتی کشورمان بخش مهمی از نیاز‌های ارزی کشور را تأمین کرده است.


این توضیحات به‌وضوح نشان می‌دهد خام‌فروشی چه مصیبتی را برای کشور خلق کرده و به همین دلیل است که مقام معظم رهبری خواستار اجرای تدابیری برای خنثی‌سازی تحریم‌ها شده‌اند، ولی چه می‌توان کرد که وزیر نفت برای زمین زدن این ایده‌ها، دست به یک مقایسه از اساس باطل می‌زند و صادرات نفت را با صادرات گاز قیاس می‌کند.
برای پاسخ به این مقایسه هم باید گفت، صادرات گاز از مسیر خط لوله برخلاف صادرات نفت، جهانی نیست، بلکه منطقه‌ای است. نُرم قرارداد‌های گازی نیز بلندمدت است و کشور‌های صادرکننده و واردکننده گاز هم چاره‌ای جز اجرای آن ندارند، حتی با وجود تحریم‌های شورای امنیت! نمونه بارز آن هم تداوم صادرات گاز ایران به ترکیه در دوره گذشته تحریم و مستثنا شدن ترکیه و عراق از خرید گاز ایران در دوره فعلی تحریم‌هاست.
همین موضوع به‌سادگی نشان می‌دهد صادرات گاز برخلاف صادرات نفت خام تا چه اندازه حافظ منافع ملی است و برخلاف نفت تحریم‌پذیر نیست. این موضوعی نیست که کسی نداند، اما وزیری که مرتب از امریکا انتقاد می‌کند باید در نحوه تصمیم‌گیری‌های خود نیز به بیان و ادعای خود پایبند باشد، نه آنکه در مسیری گام بردارد که امکان دارد کشور را در دام تحریم گرفتار کند.
موضوع بسیار ساده است؛ هم وزیر نفت و هم بسیاری از تحلیلگران بهتر از همه ما می‌دانند که چنین مقایسه‌ای تنها برای تراشیدن توجیهات نخ‌نماشده‌ای است که می‌خواهد دلیلی باشد برای تأیید تصمیمات وزارت نفت، وزارتخانه‌ای که گویا به هیچ سند و راهبردی پایبند نیست.
گرچه تجربه نشان داده وزیر نفت بر اساس ذهنیت خود به اغلب استراتژی‌های کلان کشور خط بطلان کشیده، ولی دیگر نباید مسیری که تفکر حاکم بر وزارت نفت؛ بر کشور تحمیل کرده، مجدداً مورد اعتماد قرار بگیرد که اگر اینگونه شود باز هم تحریم‌ها به‌سوی ویرانی کشور حرکت می‌کنند.