سهمی که هنوز داده نشده

یادداشت‌ یک آزاده پیراکوه       @Apirakouh    فرارسیدن روز زن فرصتی است برای پرداختن دوباره به ورزش زنان. ورزش نیمی از جامعه که سال‌هاست درباره برابر شدن‌شان با مردان از نظر برخورداری از امکانات حرف زده می‌شود اما هنوز با ایده‌آلی که کمیته بین‌المللی المپیک ترسیم کرده، فاصله زیادی دارد.  «برابری جنسیتی» در سال‌های اخیر محور اقدامات زیادی در سطح ورزش دنیا بوده اما اینکه تا چه حد این موضوع در ایران اجرایی می‌شود؛ مبهم است و نمی‌توان با قاطعیت درباره‌اش حرف زد. شاید بهتر باشد برای ایرانیزه کردن این مفهوم، به جای برابری جنسیتی از واژه عدالت جنسیتی استفاده کرد و بعد این سؤال را مطرح کرد که آیا ورزش ایران در این مسیر قدم‌های مثبتی برداشته است؟  در سال‌های اخیر فعالیت زیادی صورت گرفته تا شعار «توجه ویژه به ورزش زنان» عملیاتی شود. بخشی از فعالیت‌ها در مسیر الزام‌های بیرونی شکل گرفته و بخشی هم به خاطر علاقه‌مندی که در داخل کشور وجود دارد؛ صورت گرفته تا زمینه توسعه ورزش زنان بیش از پیش فراهم شود اما هنوز سهم زنان از امکانات ورزش چه در بعد همگانی و چه قهرمانی، بسیار کمتر از چیزی است که درباره‌اش صحبت می‌شود. اگر به ورزش قهرمانی نگاه کنیم؛ در برخی رشته‌ها سعی شده امکانات برابری در اختیار زنان قرار گیرد؛ مثل ووشو، تیراندازی و تکواندو اما در سایر رشته‌ها، بین نگاهی که از سوی مدیریت فدراسیون به بخش زنان و مردان وجود دارد، تفاوت‌های زیادی به چشم می‌خورد، حتی در رشته‌هایی که دختران توانسته‌اند به مدال‌آوری برسند و خود را ثابت کنند؛ مانند کبدی. رشته‌ای مثل والیبال در سال‌های اخیر در قسمت مردان رشد خوبی داشته اما هرگز نتوانسته زنان را در مسیری که مردان حرکت کرده‌اند، قرار دهد تا حداقل‌ها برای‌شان رقم بخورد و هنوز دختران ایران فاصله زیادی تا مدعی شدن در آسیا دارند. هر ازگاهی هم که قرار است فریاد بزنیم «زنان در ورزش در اولویت هستند» یکی از دختران قهرمان به عنوان پرچمدار کاروان اعزامی ایران به یکی از رویدادهای بین‌المللی معرفی می‌شود اما چه کسی است که نداند تصویری که ساخته می‌شود، با واقعیت چقدر تفاوت دارد؟ حتماً شرایط امروز با چند سال قبل قابل مقایسه نیست و نگاهی که امروز به ورزش زنان می‌شود؛ رشد کرده اما بی‌تردید هنوز سهم زنان در ورزش قهرمانی و البته سایر بخش‌ها به اندازه توان‌شان و اعتباری که می‌توانند برای کشور داشته باشند؛ داده نشده است. البته این روزها رئیس کمیته ملی المپیک می‌گوید که برای بازی‌های آسیایی دو دوره بعد، زنان نیمی از کاروان اعزامی به بازی‌ها را تشکیل می‌دهند و این همان سهم 50 درصدی است که IOC (کمیته بین‌المللی المپیک) بر آن اصرار دارد اما آیا صرفاً رساندن زنان به سهم 50 درصدی از نظر کمیت، کفایت می‌کند یا باید مقدماتی فراهم شود تا زنان ورزشکار آنقدر قوی شوند که وقتی در قالب کاروان ایران قرار گرفتند؛ بتوانند نتیجه بگیرند؟ شاید بهترین رویداد برای محک رشد زنان جایی شبیه المپیک باشد. سهمیه‌هایی که در رقابت با ورزشکاران کشورهای دیگر به دست می‌آیند، ثابت می‌کنند که زنان ایران چقدر رشد کرده‌اند و می‌توانند در ورزش دنیا حرفی برای گفتن داشته باشند.  اگر روزی زنان نیمی از کاروان اعزامی به المپیک را تشکیل دادند، شاید بتوان گفت آنقدر برای‌شان امکانات و فرصت فراهم شده؛ تا آنها بتوانند در مسیر توسعه قرار بگیرند. اگرچه این موضوع نباید باعث شود موفقیت‌های ورزش زنان نادیده گرفته شود. افتخاراتی که در بازی‌های آسیایی، المپیک ریو و پارالمپیک‌های لندن و ریو ثبت شده؛ را نمی‌توان نادیده گرفت اما همین افتخارات نشان می‌دهند که باید به زنان توجه بیشتری کرد چون هر جایی که زنان مورد توجه بوده‌اند؛ خیلی سریع‌تر توانسته‌اند خود را ثابت کنند.