اخبار ویژه

بلوف‌های عضو مجمع روحانیون درباره انتخابات ریاست‌جمهوری عضو مجمع روحانیون می‌گوید اصلاح‌طلبان اگر مجبور نبودند از روحانی حمایت نمی‌کردند. ناصر قوامی عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم به روزنامه زنجیره‌ای بهار گفته است؛ برای جبهه اصلاحات به طور کاملا طبیعی ایده‌آل خواهد بود که با یک چهره اصلاح‌طلب به انتخابات ریاست‌جمهوری ورود پیدا کند اما شورای نگهبان اجازه نمی‌دهد چهره‌هایی مانند خاتمی و موسوی خوئینی‌ها و عبدالله نوری نامزد شوند. وی می‌افزاید: وقتی که شرایط و فضا این‌گونه باشد و افراد منتخب اصلاح‌طلبان تائید صلاحیت نشوند. در این صورت اگر آقای روحانی باشد، طبعا اصلاح‌طلبان بنا دارند با ایشان همراهی کنند. خبرنگار: یعنی اصلاح‌طلبان قلبا از روند انتخابات 92 راضی نیستند و ترجیح می‌دهند شرایط‌ گونه دیگری باشد؟ بله، طبعا این‌گونه است. وی در پاسخ این سؤال که «با توجه به عملکرد چهارساله روحانی، آیا اصلاح‌طلبان ایشان را برای انتخاب مجدد ریاست‌جمهوری گزینه‌ای عنوان ایده‌آل می‌دانند؟» می‌گوید: به هر حال نقدهایی هم وارد است. به عنوان مثال بنده به شخصه از سیاست داخلی آقای روحانی هیچ‌گونه رضایتی ندارم. تعدادی از وزرای ایشان، مناسب و همراه و همگام با دولت ایشان نیستند و به همین دلیل در موضع‌گیری‌های رئیس‌جمهور، هیچ وزیری از ایشان حمایت نمی‌کند. در مسائل سیاسی  که آقای روحانی  موضع‌گیری می‌کند، هیچ یک از وزرا همراه بامواضع ایشان موضع‌گیری نمی‌کند تا ثابت شود که خیلی از وزرا همراه و همگام ایشان نیستند. بگذارید، مثالی بزنم؛ آقای عبدالرضا رحمانی فضلی چه سنخیتی می‌تواند با تفکر اصلاح‌طلبی و اعتدال‌خواهی داشته باشد؟!  لذا در استان قزوین استاندار و مدیران کل استانداری همه اصولگرا هستند. معاون سیاسی را هم که اخیرا آورده‌اند، اصولگرا هست و من به عنوان فردی که اصلاح‌طلبان را در این شهر محوریت، همراهی و همگامی می‌کنم، نمی‌شناسمش و اطلاع ندارم آن معاون سیاسی که آورده‌اند، چه کسی است، چه عقیده‌ای دارد، خط فکری او چگونه است؟ خب! وقتی که اطلاع ندارم، در انتخاباتی که پیش رو داریم، این برای ما مشکل به وجود خواهد آورد. اظهارات قوامی در حالی است که اولا افراطیون مدعی اصلاحات، در زمان دولت اصلاحات، خاتمی را با تعابیری نظیر اردک لنگ، شاه‌سلطان حسین صفوی، رئیس دولت بی‌عرضه‌ای که باید از قطار اصلاحات پیاده‌اش کرد یا از او عبور کرد، مطرح می‌کردند. ثانیا از بدیهی‌ترین شرایط نامزدی انتخابات ریاست‌جمهوری در هر کشوری پایبندی به حاکمیت و قانون اساسی آن کشور است و کسانی چون خاتمی و موسوی خوئینی‌ها، فتنه و آشوب نیابتی را تدارک کردند که سر معارضه صریح با اسلامیت و جمهوریت نظام داشت. ثالثا برخلاف ادعای آقای قوامی، اصلاح‌طلبان بهتر از هر کس می‌دانند که رأسا رأی ندارند و به همین دلیل هم محمدرضا عارف  معاون اول رئیس‌جمهور در دولت اصلاحات را در انتخابات سال 92 مجبور به انصراف  کردند چرا که رأی اصلاح‌طلبان 3 روز  قبل از انتخابات (طبق نظرسنجی خود آنها) تنها 8 درصد بود. با این وجود افراطیون مدعی اصلاحات، همواره برخورد طلبکارانه با رئیس‌جمهور داشته و دولت وی را با اهانت و گستاخی تمام، رحم اجاره‌ای اصلاح‌طلبان توصیف کرده‌اند. رشد اقتصادی را حس نمی‌کنند مردم باید عینک بزنند؟! مشاور اقتصادی رئیس‌جمهور می‌گوید مردم رشد اقتصادی را احساس نمی‌کنند. روزنامه وقایع اتفاقیه از قول مسعود نیلی نوشت: شکاف درآمدی، به دلیل تحریم‌های اقتصادی دانست و گفت: شکاف درآمدی، یکی از مهم‌ترین عواملی بوده که رشد اقتصادی در کشور احساس نمی‌شود زیرا سطح درآمدها پایین است. مسعود نیلی در ششمین همایش سیاست‌های پولی و چالش‌های بانکداری و تولید با تشریح وضعیت اقتصادی و نظام بانکی گفت: رشد اقتصادی، موضوع جامعی بوده که دارای ابعاد مختلفی است؛ مهم‌ترین موضوعی که باید درباره رشد اقتصادی به آن توجه کنیم، تولید ناخالص داخلی سرانه است. نیلی همچنین بودجه دولت را از جمله منشأهای افزایش نقدینگی در کشور عنوان کرد. سخنان نیلی مبنی بر اینکه مردم رشد اقتصادی را احساس نمی‌کنند در حالی است که آقای روحانی رئیس جمهور در کنفرانس مطبوعاتی اخیر گفته بود «برخی می‌گویند ما رشد اقتصادی را نمی‌بینیم. خب بروید عینکی چیزی یا درمانی کنید کسانی که درباره رکود سخن می‌گویند و همواره نمی‌بینند، باید خود را درمان کنند». باقی ماندن تحریم‌ها افتخار دارد یا مکانیزم ماشه علیه ایران؟! وزیر خارجه می‌گوید من از برجام شرمنده نیستم و به آن افتخار می‌کنم. محمدجواد ظریف در نشست هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران گفت: موفقیت برجام بر آن بود که فضای روانی جهان را درباره ایران آماده کند، به همین دلیل بدخواهان تمام تلاش خود را به کار بردند که این آرامش در فضای ایران حاکم نشود. وی گفت: بانکها محافظه‌کار هستند و همانطور که روند کاهش ارتباطات بانکی به صورت تدریجی و محافظه‌کارانه انجام شد برای برقراری دوباره این روابط نیز موسسات پولی و بانکی به صورت تدریجی اقدام می‌کنند. ظریف با بیان اینکه بعضی‌ها فکر می‌کنند که من از برجام شرمنده‌ام اما باید به آنها بگویم که من به برجام افتخار می‌کنم گفت: برجام با خطر جدی مواجه نیست به شرط آنکه خودمان برجام را حفظ کنیم و من نه تنها اینکه از برجام شرمنده نیستم بلکه به آن افتخار می‌کنم اما موضوع برجام هر روز نباید مطرح شود. وی افزود: اسنپ‌بک یک تضمین برای ادامه برجام و نقطه تداوم آن است. بند اسنپ‌بک نشان می‌د‌هد که طرفین مذاکره هیچ‌وقت به یکدیگر اعتماد نداشته‌اند. ظریف گفت: کسانی که می‌گویند ما به آمریکا اعتماد کردیم باید به آنها پاسخ داد که اگر به آمریکا اعتماد داشتیم که اسنپ‌بک را در توافقات خود لحاظ نمی‌کردیم. وی افزود: اسنپ‌بک برای ایران عالی است و هر زمان از طرف ایران مشاهده شود که از این توافق امتیاز نمی‌گیریم می‌توانیم خارج شویم اما برای طرف مقابل اینطور نیست و باید با هزاران بانک و شورای امنیت مذاکره کنند. اظهارات آقای ظریف از چند جهت با واقعیت‌ها همخوانی ندارد. اولا آقای ظریف مهرماه امسال در شورای روابط خارجی آمریکا و در پاسخ به سؤال فرید زکریا درباره اجرایی شدن یا نشدن برجام گفت: «برخی از کسانی که شما هم می‌شناسید، برخی از بانک‌های اروپایی مقدار بسیار زیادی جریمه شده‌اند. ارقام آن‌قدر بزرگ هستند که گفتن آنها دشوار است. برای مثال 8/9 میلیارد دلار برای پریبا و یا چندین هزار میلیارد دلار برای اچ‌بی‌سی. اچ‌بی‌سی به قدری نگران بود که از جک‌لو که در گذشته وزیر خزانه‌داری بود سوال کرد. این نوعی از ترس و وحشت است که این قبیل جریمه‌ها برای بانک‌های اروپایی ایجاد کرده است. در نتیجه آنها می‌خواهند بیایند و با ایران معاملات جدیدی را آغاز کنند و آنها همیشه این نهاد دارایی‌های خارجی موسوم به اوفک را دارند که البته ما نام این نهاد را بیش از هر آمریکایی دیگر شنیده‌ایم، اوفک به آن افراد می‌گوید اشکالی ندارد با ایران معامله داشته باشید ولی... و این ولی که آنها می‌گویند به قدری طولانی است که... البته یک جمله می‌گوید اشکالی ندارد با ایران معامله داشته باشید و در عوض در پنج صفحه اما و اگرهایی ذکر شده است و در نهایت این بانک‌ها می‌گویند ما مسیر امن‌تر را در پیش می‌‌گیریم و اصلا ایران را فراموش می‌کنیم و نتیجه همیشه همین بوده است. هیچ‌یک از بانک‌های اصلی اروپایی پس از گذشت هشت‌ماه از توافق هنوز هم نمی‌خواهند معامله‌ای با ایران داشته باشند». ثانیاً این ادعا که برجام باخطر جدی مواجه نیست، خلاف همین اظهارات آقای ظریف درباره عدم همکاری بانک‌ها و شرکت‌های بزرگ با ایران است. یک ماه پیش کنگره آمریکا تمدید 10 ساله تحریم‌های ISA که آقای ظریف بر ناقض برجام بودن آن تصریح داشت، تصویب کرد و دولت اوباما هم به وعده وتوی این طرح عمل نکرد. آیا این نقض‌های سیستماتیک و پیاپی را نباید مطرح کرد؟ چرا؟ مگر ما سخنگوی وزارت خارجه آمریکا هستیم که بخواهیم پنهانکاری کنیم. ثالثاً در موضوع اسنپ‌بک اتفاقاً ماجرا برخلاف ادعای آقای ظریف است. سال گذشته اندیشکده مستقل دفاع و امنیت انگلیس در گزارشی به همین موضوع پرداخت و نوشت: «برنامه جامع اقدام مشترک ]برجام[ گام بزرگی در تاریخ منع گسترش سلاح هسته‌ای است. طبق این توافق، در صورت تخطی ایران از تعهداتش، اسنپ بک صورت می‌گیرد. 5+1 از مکانیزم حل اختلاف که اسنپ بک را در خود دارد، به عنوان برگ برنده خود در توافق یاد می‌کند. فرایند حل اختلاف ذکر شده در متن توافق، دارای پیچیدگی‌های فراوان است. فرآیند مقدماتی ذکر شده در پیوست 4 توافق، با در نظر گرفتن رفع تحریم‌ها از شکایات ایران حمایت می‌کند. در گام اول، ایران و طرفین برجام بر سر تحقق این مورد گفت‌وگو می‌کنند و اگر این بند صورت نپذیرد، هر یک از طرفین توافق می‌تواند موضوع را به «کار گروه رفع تحریم» که با نماینده ارشد اتحادیه اروپا هماهنگ است ارجاع دهد. این کارگروه، 30 روز فرصت دارد جهت رضایت طرفین، مشکل را رفع نماید. در صورت بروز بن‌بست در کار، هر کدام از طرفین ناراضی می‌تواند موضوع اختلاف را به «کمیته مشترک» متشکل از 8 نماینده (6 نفر از 5+1، یک نفر از اتحادیه اروپا و یک نفر از ایران) ارجاع دهد. در موارد به غیر از موضوع تحریم، ایران می‌تواند بطور مستقیم شکایت خود را با کمیته مشترک در میان بگذارد. این کمیته، 15 روز وقت خواهد داشت که به موضوع رسیدگی نماید. اما اگر حتی یک نفر از جمع 8 نفر به این نتیجه رسید که موضوع قابل حل نیست، کمیته موظف است که موضوع را به سطح وزرای خارجه ببرد و سپس 15 روز دیگر فرصت باقی است تا مشکل رفع گردد. اگر همچنان این مشکل در سطح هیئت سه نفره هم به نتیجه نرسد، موضوع دوباره به کمیته مشترک ارجاع داده شده و 5 روز وقت برای حل آن در نظر گرفته خواهد شد و نهایتاً در صورت عدم حل مشکل، مسئله به شورای امنیت سازمان ملل می‌رسد تا طرف ناسازگار را تشخیص داده و محکوم نماید. طبق قطعنامه تأیید شده در شورای امنیت در روز 20 جولای، در صورت حل نشدن موضوع در کمیته مشترک، یکی از اعضای شورای امنیت 10 روز وقت دارد تا اقدام به رفع عارضه نماید و در صورت عدم توفیق وی، پرونده در اختیار رئیس شورای امنیت قرار خواهد گرفت. در نهایت، اگر 5 عضو دائمی شورای امنیت به نتیجه نرسند، تحریم‌های سابق دوباره اعمال خواهد شد. از آنجایی که ایران می‌دانداگر پای قضیه به شورای امنیت برسد تحریم‌ها دوباره بازگردانده می‌شود، پس تلاش خواهد کرد که به عنوان طرف شاکی اقدامی نکند. به جای آن، به طرف پای‌پس کشیدن از توافق پس از آن 35 روز ناموفق کمیته مشترک خواهد رفت و بدین طریق خود را در چاه شورای امنیت که هیچکدام از اعضای دائم آن نمی‌توانند در این مورد از حق وتوی خود به نفع ایران استفاده کنند، نمی‌اندازد». به عبارت دیگر آقای ظریف دارند مکانیزم حاشیه تعبیه شده از سوی آمریکا و غرب را که به ضرر ایران است، به عنوان دستاورد برای مردم و کشور فاکتور می‌کنند. نفوذ ایران و روسیه در سوریه /آمریکا نقش ناظر را پیدا کرده است عضو شورای روابط خارجی آمریکا گفت ایران و روسیه نقش قوی در سوریه دارند و آمریکا به حاشیه افتاده است. گیل زماخ لمون در گفت‌وگو با سی‌ان‌ان تصریح کرد: آمریکا در مذاکرات سوریه به حد یک ناظر مذاکرات رسیده است. پژوهشگر ارشد اندیشکده شورای روابط خارجی با اشاره به مذاکرات آستانه افزود: این مذاکرات نه در ژنو و نه در هیچ یک از پایتخت کشورهای اروپایی و بدون حضور آمریکا و اینکه آمریکا در آن در سطح یک ناظر است، برگزار می‌شود، سازمان ملل نیز در دقایق آخر در آن حضور یافت. این نشست در یکی از قلمروهای اتحاد جماهیر شوروی سابق برگزار می‌شود. زماخ گفت: ترکیه هم دیگر چندان به آمریکایی‌ها اعتماد نداشت و از اینکه کردهای سوریه در ائتلاف و اتحاد آمریکایی‌ها قرار داشتند، چندان خشنود نبود و منافع خود را در نزدیکی با روسیه دید. زماخ افزود: اکنون ببینید ما در کجا قرار داریم، در قزاقستان هستیم، و آمریکا در سطح یک ناظر در این مذاکرات نقش دارد. سی‌ان‌ان در بخش دیگری به چرخش دولت جدید آمریکا در قبال سوریه پرداخت و گفت: دبیر مطبوعاتی کاخ سفید گفته است که (دولت ترامپ) برای شکست دادن (گروه تکفیری- تروریستی) داعش مایل به همکاری با روسیه است. شان اسپایسر در این باره به خبرنگاران گفته بود: «فکر می‌کنم به دنبال راه‌هایی برای مقابله با داعش، با هر کشور دیگری، حال روسیه باشد یا هر کشور دیگری هستیم چرا که منافع مشترک ملی در آن داریم». سی‌ان‌ان پرسید: این یک تغییر بزرگ بعد از دولت اوباما است؟ و زماخ پاسخ داد: هم بله و هم نه! موضع دولت اوباما این بود که زمان برای کنار رفتن بشار اسد فرا رسیده است اما واقعیت موجود، چیزی غیر از آنی بود که بدین سو پیش رود (کنار رفتن بشار اسد) و نگرانی‌ای که متوجه دولت اوباما بود این بود که آمریکا در سوریه چندان نفوذ ندارد و این ایران و روسیه هستند که نقش قوی‌تری در سوریه دارند. بنابراین این واقعیت‌ها از سوی آمریکا پذیرفته شد.