چرا صدا و سیما نیروهای انسانی خود را به راحتی از دست می‌دهد؟ تداوم سرمایه سوزی در رسانه ملی

گروه فرهنگ و هنر – صدا و سیما بزرگترین رسانه رسمی کشور است که سال‌ها نیروهای زیادی را به خود دیده اما متاسفانه رفتار این سازمان با نیروهای انسانیش هر روز حاشیه‌های بیشتری درست می‌کند. این رفتار همراه با اعمال برخی سلیقه‌ها در بخش‌های مدیریتی سبب نارضایتی نیروهای این سازمان شده است، چه افراد نه‌چندان باسابقه و چه پیشکسوتانی که با خودشان مخاطب به این رسانه می‌آوردند.
در دنیای امروز نیروی انسانی بزرگ‌ترین سرمایه هر شرکت، نهاد یا سازمان است. سازمان‌ها بدون وجود نیروی انسانی نه‌ تنها مفهومی‌ ندارند، بلکه اداره آنها نیز میسر نخواهد بود. حتی با ورود فناوری‌های جدید به سازمان‌ها و تبدیل آنها به توده‌ای از تجهیزات و دستگاه‌ها، همچنان نقش انسان به عنوان عاملی حیاتی و راهبردی در بقای سازمان، کاملاً مشهود است. بنابراین منابع انسانی ارزشمندترین منبع سازمان‌های امروزی به شمار می‌آیند چرا که به تصمیمات سازمانی شکل داده و باعث حل شدن مسائل و مشکلات سازمان و عینیت بخشیدن به بهره‌وری می‌شوند. بهبود و افزایش مستمر بهره‌وری سازمان، مستلزم رشد و بهره‌وری کارکنان و تقویت نیروی انگیزش آنان است. در واقع می‌توان از انگیزش به عنوان موتور محرک یا نیروی پیش‌برنده انسان، یاد کرد.
رشد و توسعه و موفقیت یک سازمان تا حد زیادی به روحیات، تلاش، انگیزش و رضایت منابع انسانی آن بستگی دارد. به عبارت دیگر کارآیی و اثربخشی یک سازمان با کارآیی و اثربخشی نیروی انسانی آن رابطه مستقیم دارد. نیروی انسانی برای ارائه رفتار مطلوب و مورد پسند در راستای اهداف سازمان، باید هم انگیزه داشته باشد و هم درست برانگیخته شود و این امر تحقق نمی‌یابد مگر از طریق شناسایی چراهای رفتاری یا علل تمایل و دلایل انگیزه و رضایت کارکنان برای هدایت رفتار آنها.
صدا و سیما بزرگ‌ترین رسانه رسمی در کشور است و بالطبع بیشترین نیروی انسانی در میان رسانه‌ها را به کار گرفته است. درست است که بودجه عظیم این سازمان به عنوان سرمایه‌ای مهم برای تولید برنامه شناخته می‌شود اما از آن مهم‌تر حجم نیروهای انسانی فعال در این رسانه بزرگ‌ترین و مهم‌ترین سرمایه این سازمان است. اما متاسفانه در سال‌های اخیر شاهد برخی رفتارهای سلیقه‌ای در برخورد با نیروهای این سازمان بوده‌ایم که برخی از آن‌ها هنوز هم مورد انتقاد افکار عمومی است، مشابه رفتاری که این سازمان با عادل فردوسی‌پور و برنامه 90 داشت.


یکی دیگر از افرادی با سابقه و شناخته‌شده در این سازمان که سال گذشته پس از یک مصاحبه اینترنتی به ناگاه از صفحه جادویی محو شد، محمدرضا حیاتی، مجری اخبار صدا و سیما است. او در گفت‌وگویی در یک برنامه اینترنتی بعد از پرسش مجری در رابطه با دعوای مجازی یکی از ابراهیم حامدی معروف به ابی (یکی از خوانندگان خارج‌نشین) و محسن چاوشی گفت: «من خودم از ارادتمندان ابی هستم و برای من صدای ابی صدای سال‌ها خاطره است. من حدود پنجاه سال است که به ترانه‌های ابی گوش می‌دهم و تمام ترانه‌هایش را دوست دارم. ولی آقای محسن چاووشی هم در جایگاه خودشان جزو خواننده‌های مورد علاقه من هستند و سبک جدیدی را به موسیقی کشورمان آورده است که هر کسی شجاعت آن را نداشت.»
گرچه حیاتی بعدا حرف‌هایش را پس گرفت و گفت که از موضوع دعوای این دو خواننده چیزی نمی‌دانسته و صرفا به خاطر علاقه‌ای که به صدا و ترانه‌های ابراهیم حامدی داشته آن حرف‌ها را مطرح کرده است. اگر نه او خود از محبان حضرت علی(ع) است اما این ماجرا برای او گران تمام شد و مدیران صداوسیما او را تا اطلاع ثانوی تعلیق کردند.
او حالا در یک گفت‌وگوی زنده با داریوش فرضیایی یا همان عموپورنگ گفته است که می‌شد محترمانه‌تر از صدا و سیما کنار برود.او درباره کنار گذاشته شدنش عنوان کرد: من توقع نداشتم وقتی بازنشسته شدم، به طرز ویژه‌ای با من برخورد شود اما طبعا کسی که علاقه‌مند به رسانه است، اگر زمانی هم قرار است کنار برود، باید مقداری محترمانه‌تر برود.
از سوی دیگر به تازگی رزیتا قبادی، مجری شبکه دو سیما که به خاطر برنامه شب یلدا و سخن میهمان برنامه‌اش درباره رقص ممنوع‌الکار شده، به افشاگری درباره ماجرای ممنوع‌الکاری خود در لایوی در اینستاگرام پرداخت.
این مجری سابق برنامه عصر خانواده شبکه دو گفت: در اولین برنامه پس از آن برنامه جنجالی در اتاق گریم بودم که کاغذی به من دادند و گفتند باید این را بخوانی؛ طبق نوشته‌های آن کاغذ باید حتما سه بار به خاطر برنامه شب قبل روی آنتن زنده از مردم عذرخواهی می‌کردم. من هم مجبور به این کار شدم و سه بار عذرخواهی کردم، اما باز هم مرا ممنوع‌الکار کردند.
قبادی گفت: از استرس آن برنامه جنجالی حتی مشکل قلبی پیدا کردم. طی این مدت خیلی ناراحت بودم. شب‌ها تا صبح گریه می‌کردم و حال مناسبی نداشتم. الان هم حال خوبی ندارم، اما مقاومم.
مجری سابق شبکه استانی سیمای مرکز فارس با اشاره به اینکه نمی‌خواهد از حرف‌هایش سوءاستفاده شود، افزود: من فقط به عشق مردم ایران برنامه اجرا می‌کردم. من کشورم را دوست دارم و این حرف‌ها را نمی‌زنم که بروم مجری فلان تلویزیون بیگانه شوم.
رزیتا قبادی با بیان اینکه از یک کارگردان خوب سینمای ایران پیشنهاد بازی در یک فیلم سینمایی دریافت کرده، گفت: از وقتی عادل فردوسی‌پور و برنامه پرمخاطب نود کنار گذاشته شد، متوجه شدم تلویزیون برای مخاطبانش ارزش چندانی قائل نیست.
مجری سابق برنامه عصر خانواده در پایان حرف‌هایش گفت: مردم عزیز من از همین جا دست شما را می‌بوسم و به خاطر آنکه آن شب به خاطر کلمه رقص از شما معذرت‌خواهی کردم، از شما معذرت‌خواهی می‌کنم. من بابت آن معذرت‌خواهی شرمنده هستم. الانم بابت آن عذرخواهی اجباری از شما معذرت‌خواهی می‌کنم.
اما چرا باید با سرمایه‌های انسانی یک سازمان آن هم سازمانی به بزرگی صدا و سیما که قطعا متخصصان و مشاوران بسیاری را در حوزه چگونگی برخورد با نیروی انسانی در اختیار دارد، چنین رفتاری شود؟ جبار آذین، منتقد سینما و تلویزیون دراین‌باره گفته است: در عرصه فرهنگسازی و رسانه‌ها، رقابت یک اصل اساسی، تعیین‌کننده و هدفمند است که باید از مسیر سلامت و با ارائه برنامه‌های بهینه شکل بگیرد. در سال‌های اخیر به دلیل ضعف‌های فراوان صدا و سیما در عرصه برنامه‌ریزی، برنامه‌سازی، مدیریت و تولید آثار مناسب، شایسته و فاخر، جریان‌ها و حرکت‌های جدیدی در حوزه‌های مختلف فضای مجازی و اینترنتی و حتی شبکه نمایش خانگی شکل گرفته که روز به روز به دلیل برخی استقبال‌ها از آن‌ها شرایط برای ادامه حیات صدا و سیما به ویژه تلویزیون سخت‌تر شده است. در واقع صدا و سیما به عنوان رسانه‌ای که لقب «ملی» را یدک می‌کشد و همچنین برخورداری از سرمایه سرشار و بهره‌وری از قدرت‌‌های مالی و نفوذی اسپانسرها باید با کمک گرفتن از متخصصان و هنرمندان ممتاز اقدام به تولید برنامه‌های مناسب کند. اما این اتفاق نمی‌افتد و از همین رو تلویزیونی‌ها به‌جای تلاش برای ارتقای سطح کمی و کیفی تولیدات خود، منطبق با سلیقه مخاطب وارد بازار و عرصه‌ای شده‌اند که رقابت سالم از آن مشاهده نمی‌شود.
او ادامه داد: به همین دلیل وقتی سلیقه، ممیزی، سرمایه و رفاقت در تولید و پخش برنامه‌های تلویزیونی ایفای نقش می‌کند، مخاطبان و مردم ترجیح می‌دهند که برنامه‌های مورد علاقه خود را از جریان‌ها و شبکه‌های دیگر ببینند. در حالی که وظیفه اساسی رسانه‌ای تلویزیون، اطلاع‌رسانی درست و کامل و فرهنگ‌سازی است اما این حرکت‌ها در تلویزیون به صورت جامع، کامل و مردمی‌پسند انجام نمی‌گیرد. به همین دلیل ما هر روز شاهد افت بیشتر تلویزیون، فاصله گرفتن مردم از آن و روی آوردن قشر‌های مختلف به‌ویژه جوانان به استفاده از برنامه‌های اینترنتی، ماهواره‌ای و حتی تلویزیون‌های خارجی هستیم. درصورتی که چنانچه تلویزیونی‌ها با کمک برنامه‌سازان کاربلد، خلاق و کسانی که به دلیل روی آوردن تلویزیون به کپی‌سازی از برنامه‌های ماهواره‌های خارجی بیکار شده‌اند، برنامه‌های درستی را سازماندهی می‌کرد که این امر هم اتفاق نمی‌افتد.
آذین افزود: در واقع چنانچه تلویزیون نتواند در مسیر اهداف مردم و رضایت جامع مخاطب گام بردارد و همچنان به گریزاندن هنرمندان، برنامه‌سازان، تهیه‌کنندگان و مخاطبان بپردازد، شاهد ریزش بیشتر مخاطبان تلویزیون خواهیم بود. این در حالی است که تلویزیون همه چیز دارد، از پول نفت گرفته تا اسپانسرها و امکانات فنی و تکنولوژی گسترده که باید از آن‌ها به طور صحیح استفاده کند اما این اقدام انجام نمی‌شود.
او گفت: تاسفانه در عرصه‌های فرهنگ، هنر و سینما هم مدیران و مسئولان به جای آنکه از میان افراد کاربلد انتخاب شود، از میان سیاسیون انتخاب می‌شود. بدیهی است که این افراد در جهت اهداف سیاسی منتخبان خود عمل می‌کنند. به همین دلایل است که تلویزیون بیش از آنکه فرهنگی عمل کند، سیاسی اقدام می‌کند. در همین راستا متاسفانه سیاست، رفاقت و تجارت حرف اول را در تلویزیون می‌زند. در حالی که تلویزیون و صدا و سیما متعلق به مردم است و باید ملی و مردمی عمل کند. چنین روندی تنها می‌تواند به هدررفت بودجه کشور و نابود کردن سلیقه‌ها و تخریب فرهنگ جامعه بپردازد که متاسفانه صدا و سیما در این مسیر غلط افتاده است.