اصلاح‌طلبان و خطر کاندیداسازی‌!

حسین عبداللهی مدیرمسئول روزنامه ‌آرمان ملی بعید است در دنیا جناح یا گروه و حزب سیاسی پیدا شود که چون جریان اصلاح‌طلب ایران دچار انواع تنگناها و بعضا مشقات عجیب باشد. اصلاح‌طلبان در مشی سیاسی معمول خود کلا گرفتار معضلات مــختلف و خــصوصــا در هــر انتخاباتی در مضیقه‌های گوناگون هستند! به‌جرات می‌توان عنوان کرد که آنان تیمی هستند که امکان انتخاب آزادانه یاران خود را ندارند و مکان و زمان وگاهی نوع بازی هم در دستشان نیست. برخلاف اغلب احزاب و گروه‌های سیاسی در کشورهای دموکراتیک در ایران جناح‌ها، گروه‌ها و فعالان سیاسی باید منتظر تعیین صلاحیت‌ها باشند و تایید یا رد صلاحیت افراد ثبت‌نام‌کننده مرحله‌ای بسیار مهم و تعیین‌کننده است. مطابق آخرین تحولات انتخاباتی در رایزنی‌های گسترده‌ای که انجام شده و می‌شود به نظر می‌رسد استراتژی اصلاح‌طلبان در حال حاضر این است که هرکس در خود توانایی کاندیداتوری را می‌بیند وارد گود انتخابات شود و همه در انتظار بنشینند تا تعیین صلاحیت‌ها صورت گیرد و با توجه به افراد باقی‌مانده در سبد کاندیداها  تصمیم نهایی برای نوع شرکت در انتخابات اتخاذ و اگر امکانش فراهم بود روی یک نفر اجماع و به مردم معرفی شود. این راه البته فعلا عقلایی‌ترین راه است و چاره دیگری برای ورود در صحنه انتخابات نیست. از آنجا که بنای اصلی اصلاح‌طلبان شرکت فعال در انتخابات و جلب مشارکت حداکثری مردم است نمی‌توان کسی را از ورود در صحنه رقابت‌ها منع کرد، چه اینکه ممکن است مجموع شرایط به‌سویی پیش رود که وجود گزینه‌های بیشتر خود امتیازی محسوب شود تا امکان اجماع روی بهترین و موفق‌ترین فرد وجود داشته باشد؛ به عبارت دیگر، با ورود افراد بیشتر احتمالا گزینه‌های بیشتری برای تصمیم وجود خواهد داشت، با این حال همچنان یک سوال جدی مطرح است که آیا از میان کاندیداها کسی باقی می‌ماند که اصلاح‌طلب باشد یا امکان اجماع اصلاح‌طلبان روی او وجود داشته باشد؟ اما این راه چندان بی‌آسیب نیست و به‌رغم ناچاری کنونی تصمیم‌گیران اجماع‌ساز باید گوشه‌چشمی به یک موضوع مهم داشته باشند. ما زمانی می‌توانیم از تعدد افراد ثبت‌نام‌کننده دفاع کنیم که شخصیت‌های مذکور در نهایت تابع خرد و تصمیم جمعی باشند و ناگهان ساز جداگانه نزنند. اگر پس از تعیین صلاحیت‌ها به هر دلیل احزاب و گرو‌ه‌ها و بزرگان اصلاح‌طلب روی یک نفر متمرکز شدند و او را به مردم معرفی کردند، ادامه کاندیداتوری دیگر افراد که به هر حال وجهه اصلاح‌طلبی دارند یا شخصا دارای پایگاه رایی در میان مردم هستند، قطعا به صلاح نیست و امکان ایجاد دوگانگی و چندگانگی را پدید می‌آورد. تجربه انتخابات سال 84 را نباید فراموش کرد که حتی در مرحله اول امکان پیروزی وجود داشت ولی با کمال تاسف اصلاح‌طلبان به ناشیانه‌ترین وجه ممکن با چهار کاندیدا وارد رقابت‌ شدند و اجماع بعدیشان در مرحله دوم هم روی یک نفر دیگر ثمری نداشت. محترمی با کمترین امکان پیروزی حاضر به انصراف نشد و آشکارا 2 میلیون رای از سبد کاندیداهای اصلاح‌طلب را در جیب خود گذاشت و به‌قول معروف نقش رای‌خراب‌کن را بازی کرد! در شرایط کنونی تشویق به کاندیداتوری افراد باید شرط تبعیت از خرد جمعی اصلاح‌طلبان را ضمیمه خود داشته باشد والا ممکن است به شکل دیگری مشکل سال 84 بروز کند و فضا برای کسی مانند احمدی‌نژاد مهیا شود و آن همه حسرت و خسارت به بار آید. در زمانی که اصلاح‌طلبان با دستان بسته وارد انتخابات می‌شوند و بسیاری از شرایط را دیگران مشخص می‌کنند و... ادامه صفحه 2