حقایق نهان؛ دروغ‌های عیان

سرمقاله رضا شجیع      استاد دانشگاه   تصور کنید به دعوت دوست صمیمی‌تان به منزلش دعوت شده‌اید و اتفاقاً همه اعضای خانواده‌تان از مادر تا پدرش گرفته همگی به شدت فوتبالی هستند؛ آنها با آب و‌ تاب در مورد انتخابات فوتبال صحبت می‌کنند و معتقدند علی کریمی تنها گزینه اصلح برای مدیریت فوتبال ایران است. در همین اثنا یکی از حضار رو به شما کرده و نظر شما را در این رابطه جویا می‌شود؛ شما ممکن است در دلتان گزینه دیگری را ترجیح دهید، ولی خب، اعتراف به اینکه کریمی بنا به دلایلی گزینه اصلح نباشد، ممکن است اعتبار شما‌ را در آن جمع خدشه‌دار کند؛ بنابراین اصطلاحاً ترجیح خود را تحریف کرده و شروع به تعریف در مورد صلاحیت‌های کریمی و تأیید نظر اکثریت می‌کنید؛ به این پدیده «ترجیح تحریف» می‌گویند. نفوذ شگفت انگیز شبکه‌های اجتماعی در زندگی ما و سرعت بالای آگاه شدن ما از نظرات اکثریت، زمینه ساز فراگیرشدن پدیده «ترجیح تحریف» شده است. قبلاً در مورد طبقه نخبگان جامعه به پدیده «مارپیچ سکوت» اشاره کرده بودم؛ ولی «ترجیح تحریف» پدیده جدیدتری است که این روزها در اکثریت جوامع و حتی جوامع توسعه یافته نیز وجود دارد. شهروندانی که در ظاهر نژادپرستی را تقبیح می‌کنند ولی هنگامی که کار به رأی مخفی می‌کشد، انتخاب گزینه‌ای با ویژگی‌های ترامپ را ترجیح می‌دهند؛ شهروندانی که مخالف خروج از اتحادیه اروپا هستند ولی زمانی که کار به رأی مخفی می‌کشد، برگزیت را تأیید می‌کنند و در نهایت کسانی که در ظاهر علی کریمی را گزینه اصلح می‌دانند ولی از صندوقشان اسم دیگری خارج می‌شود. به راستی چرا اینچنین است؟ پاسخ ساده است؛ انسان‌ها در انتخاب‌های اینچنینی همزمان باید بین سه فایده یکی را انتخاب کنند؛ ۱) فایده اعتباری ۲) فایده حقیقی و ۳) فایده فردی. فایده اعتباری ناشی از انتخابی است که پذیرش و تشویق جمع و‌ دیگران را به دنبال دارد. فایده حقیقی؛ فایده‌ای است که این انتخاب حقیقتاً برای جامعه دارد. و فایده فردی؛ مزایایی است که فرد از انتخابش مستقیماً نصیب شخص خودش می‌شود. باید بپذیریم که با مخفی شدن رأی؛ احتمال اینکه «فایده فردی» به اولویت اول ترجیح ما تبدیل شود بیشتر است. مثل حاجی‌صفی و مثل اکثریت ما که هنگام «رأی مخفی» به کسانی غیر از آنچه «نمایش» می‌دهیم تبدیل می‌شویم. موافقید؟