چگونه تروریسم شکست می‌خورد؟

برای جهانیان و نیز مردم ایران در سال‌های اخیر این پرسش مطرح بود که چرا با وجود دشمنی آشکار و تند داعش با ایران که حتی به مقابله جدی در سوریه و عراق با آنان انجامیده و نیز به‌‌رغم وجود هزاران کیلومتر مرز میان ایران با کشورهای عراق، افغانستان و  پاکستان و حتی هزاران کیلومتر مرز آبی در جنوب کشور، داعش قادر به انجام عملیات تروریستی در ایران نبوده است؟ این پرسش آنقدر جدی و پاسخ آن دور از ذهن بود که ذهن برخی از تحلیلگران به نظریات عجیب‌و‌غریب می‌رفت. از جمله این‌که این امنیت در ایران در گذشته هم در برابر القاعده دیده می‌شود و خلاصه نتیجه می‌گرفتند توافق نانوشته‌ای میان ایران و آن گروه‌ها وجود دارد که دست از پا تخطی نکنند؛ ولی واقعیت اصلی ماجرا چیز دیگری است. در درجه نخست و مهمتر از همه این است که تروریسم در کشورهایی به صورت مستمر رخ می‌دهد و ریشه می‌دواند که نیروهای تروریست‌، بومی آنجا هستند. تقریبا قریب به اتفاق عملیات تروریستی در اروپا و آمریکا از سوی شهروندان خودشان انجام شده است. در عربستان و مصر نیز این قاعده برقرار است. بخشی از امنیت ایران از آنجا ناشی می‌شود که تروریست‌های سلفی در داخل کشور پایگاه ندارند. در گذشته و در دهه 60 هم که از ترورها خسارت دیدیم، به دلیل این بود که  تابعیت آنان ایرانی بود، حتی اگر از سوی غرب و صدام حمایت می‌شدند.
علت دیگر قدرت نیروهای امنیتی در کنترل مرزها و شناسایی افرادی است که وارد ایران می‌شوند. در واقع تورهای امنیتی ایران به‌نسبت قوی است و اجازه نمی‌دهد که تروریست‌ها از خارج وارد کشور شوند و عملیات کنند؛ به همین دلیل در تمام این سال‌ها امنیت ایران حفظ شده است ولی همیشه این احتمال داده می‌شد و قاعده برقرار بود که هیچ نظامی نمی‌تواند به صورت صددرصدی از رخنه بیگانگان جلوگیری كند و دیر یا زود شاهد حوادثی تروریستی خواهیم بود. به‌رغم این که تاکنون تعداد زیادی از این گروه‌های نفوذی شناسایی و دستگیر شده‌اند، ولی درنهایت باید انتظار می‌داشتیم که یکی دو مورد آنها از تور امنیتی عبور کنند و اقدامات جنایتکارانه خود را به اجرا درآورند. از سوی دیگر این وضعیت نه فقط برای آگاهان عجیب بود، بلکه فشار روانی و تحقیرآمیزی را به داعش و دیگر نیروهای سلفی تحمیل می‌کرد. این پرسش برای آنان بود که چرا نمی‌توانند علیه ایران هیچ‌گونه عملیاتی انجام دهند؟ اکنون و با انجام عملیات تروریستی دیروز در تهران، حداقل می‌توانند بگویند که توانسته‌اند به ایران نفوذ کنند و بخشی از این فشار روانی را از روی خود برمی‌دارند. آنان سعی کردند که عملیاتی را به اجرا بگذارند که تا حدی نشان‌دهنده داشتن حضور و برنامه‌ریزی آنان است. هر چند در برنامه حمله به مجلس نشان دادند که آشنایی آنان با ساختمان مجلس در حدی نبوده است که توانسته باشند اطلاعاتی را از داخل آن جمع‌آوری کنند؛ ولی تردیدی نیست که این عملیات حتما حامیان داخلی و نه لزوما ایرانی داشته است. انجام چنین عملیاتی از طریق ورود به مرز و سپس آمدن در منطقه عملیات بدون داشتن پایگاه داخلی تقریبا ممکن نیست و به احتمال قوی سرشاخه‌ دیگری نیز در داخل و خارج از اقدامات میدانی عملیات داشته است. با وجود این صرف این که عاملان حمله غیرایرانی و به احتمالا از کشورهای اروپایی بوده‌اند، نشان می‌دهد که داعش همچنان در یارگیری از شهروندان ایران ناتوان است و در این صورت عملیات تروریستی آنها در ایران برخلاف غرب ادامه‌دار نخواهد بود و بیشتر به صورت حوادث موردی انجام می‌شود.
یکی از نکاتی که در جریان این حادثه برای جهانیان مهم بود، واکنش نمایندگان مجلس ایران به صورت ادامه مذاکرات بود که نشان‌دهنده روحیه والای مسئولان و مردم ایران در مواجهه با این نوع اقدامات تروریستی است. هدف اصلی تروریسم، ایجاد ترس و وحشت است و الا با کشتن چند نفر و احیانا آتش‌زدن یک محل هیچ اتفاقی در هیچ کشوری نمی‌افتد. تروریسم در پی ایجاد وحشت است و اگر در این کار موفق شود، برنده است؛ حتی اگر فقط یک نفر را بکشد و اگر به این هدف نرسد، بازنده است، حتی اگر صدها نفر را ترور کند. ایران بدترین نوع تروریسم را که تاریخ در هیچ کشوری به یاد ندارد در دهه 60 تجربه کرده بود؛ بدون این‌که کوچکترین ترسی را تجربه کند. داعش با تاریخ این کشور و انقلاب آشنا نیست که این همه سرمایه‌گذاری می‌کند برای هیچ. تروریسم شکست می‌خورد و اگر نترسیم پیروز می‌شود؛ اگر بترسیم آنان برنده این بازی هستند. رفتار نمایندگان مجلس و مردم نشان داد که تروریسم در ایران هیچگاه در هدف اصلی‌اش که ترساندن است، موفق نخواهد شد.